نویسنده: مهاجر عزیزی
ساینتولوژی؛ ریشهها و باورها
بخش بیستوچهارم
پیشدرآمد
پس از بررسی و نقد یکی از باورهای اساسی ساینتولوژی دربارۀ «اِنگرامها» و ادعای تأثیر مستقیم آنها بر روان، اخلاق و جسم انسان، و واضح ساختن ناسازگاری بنیادی این دیدگاه با آموزههای اسلامی، اکنون نوبت به بررسی یکی دیگر از عقاید و افکار مهم و در عین حال جنجالی این مکتب میرسد.
ساینتولوژی در ادامۀ دستگاه فکری خود، به وجود موجودات فرازمینی -علیالخصوص موجودی به نام «زینو»- باور دارد و بخش قابل توجهی از تبیین مشکلات انسان را بر پایۀ همین ادعا بنا مینهد. ازاینرو، ضروری است که این باور نیز بهصورت مستقل معرفی و سپس با معیار عقل و آموزههای اسلامی سنجیده شود تا میزان اعتبار و جایگاه آن روشن و واضح گردد.
۷. باور به وجود موجودات فرازمینی (زینو؛ xeno)
«زینو» نام موجودی است که در سطوح بالا و محرمانۀ آیین ساینتولوژی از او یاد میشود. این مورد برای پیروان ابتدایی و کسانیکه تا هنوز مراحل ابتدایی و متوسط آموزش ساینتولوژی را طی نکردهاند، آشکار و مطرح نمیشود. این موضوع نقش اساسی و مهمی در تبیین وضعیت کنونی انسان و مشکلات روحی و روانی او دارد.
براساس نقلهایی که از آموزههای محرمانۀ ساینتولوژی در منابع منقول است، در اصل زینو حاکم یک تمدن فضایی بسیار پیشرفته بوده که دهها میلیون سال پیش بر مجموعهای از سیارهها حکمرانی و فرمان میرانده است. از منابع بر میآید که در آن زمان زمین، بخشی از همان منظومۀ کهکشانی بوده و جایگاهی در طرحهای سیاسی و جمعیتی آن داشته است.[1]
نظر به باور محرمانهتر ساینتولوژی، «زینو» وقتی از بحران جمعیت موجودات بهستوه میآید، تصمیم بسیار قاطع و خشن میگیرد، تا چارهای برای رهایی از این بحران فراگیر به خود فراهم آورد. پس او، میلیاردها موجود زنده را دستگیر نموده و آنها را از سیارههای مختلف جمعآوری مینماید، سپس آنها را به زمین انتقال نموده، بدنهایشان را نابود میسازد. در این روایت آنچه اهمیت دارد، مرگ جسمانی نیست، بلکه سرنوشت «تیتنها» یا همان ارواح این موجودات است.
پس از نابودی بدنهای این موجودات، ارواح سرگردان میشوند و زینو آنها را در مراکزی خاص تحت نوعی برنامهریزی شدید و مستحکم ذهنی قرار میدهد. پس در این مرحله، تصاویر، بعضی مفاهیم، باورهای مختلف به ذهن این ارواح القاء میشوند؛ چنان مفاهیمی که در این مورد ساینتولوژی مدعی است بسیاری از باورهای دینی، اسطوره و افسانهای و فرهنگی بشر، ریشه در همان القائات دارند. سپس این ارواح توسط «زینو» آزاد میشوند و نظر به باور این آیین، به انسانهای امروز میچسبند و به شکل «ارواح مزاحم» در کنار روح اصلی باقی میمانند.[2]
نظر به این باور، ساینتولوژیستها مدعیاند كه بسیاری از مشکلات روانی، ذهنی و حتی دردهای جسمی به خاطر حضور همین ارواح بوده است؛[3] نه نتیجۀ گناه، ضعف اخلاقی یا عوامل تربیتی -چنانکه به این موضوع در بخش قبلی پرداختیم و با تفصیل بیان داشتیم- بنابراین بخش بزرگ و مهمی از روشهای درمانی و آموزشی این آیین بر شناسایی و پاکسازی آثار باقیمانده از اعمال زینو و برنامههای او متمرکز است. بخاطر زدودن این آثار ذهنی و روحی، جلسات و سمینارهای خاص در مراکز و کلیساهای ساینتولوژی برگزار میشود تا فرد بتواند از نفوذ این ارواح رهایی یابد و ذهن و روان آیدهآل و پاک داشته باشد.
الف: آیا حیات فرازمینی امکانپذیر است؟
پرسش از امکان یا عدم امکان حیات فرازمینی و وجود موجودات غیرزمینی، از موضوعات مهم و بحثبرانگیز در عرصۀ تحقیق علمیِ معاصر بهشمار میرود. این مسئله ذهن بسیاری از دانشمندان و محققان را به خود مشغول کرده و همواره محل گفتوگو و بررسی بوده است. در همین راستا، این پرسش مطرح میشود که آیا زندگی فرازمینی میتواند وجود داشته باشد؟ و آیا ادعاهایی که برخی دانشمندان دربارۀ موجودات فرازمینی مطرح میکنند، یا باور به موجودی به نام «زینو» در آیین ساینتولوژی، پشتوانهای واقعی و قابل اثبات دارد یا خیر؟
نخست پاسخ این سوال را از دیدگاه دانشمندانِ بیدین قدیم و معاصر بررسی مینماییم، سپس این باور را از نظر اسلام مورد تحلیل و پژوهش قرار میدهیم:
دانشمندان دربارۀ احتمال وجود دنیای مسکونی خارج از سیارۀ زمین بهدو دسته تقسیمشدهاند:
۱. قایلان وجود حیات فرازمینی: بعضی دانشمندان قدیم و جدید و سازمانهای فضایی، قایل بر امکان حیات فرازمینی و وجود موجودات فرازمینی شدهاند. البته گمانهزنیها در این مورد، به دوران باستان بازمیگردد. نویسندگان مسیحی اولیه دربارۀ «کثرت دنیاها» که در آثار اندیشمندان قدیمیتری مثل «دموکریت» مطرح شده، تأمل کردهاند. اگوستین -تأثیرگذارترین فیلسوفان و اندیشمندان مسیحیت در دوران باستان و اوایل قرون وسطی محسوب میشود. او از شکل دهندگان سنت مسیحیت غربی (کاتولیک و پروتستان) به حساب میآید- دربارۀ دنیاهای بیشمار در سراسر گسترۀ بیپایان فضا اشاره نموده است.
نویسندگان پیشامدرن معمولاً بر این باور بودند که در «دنیاهای فرازمینی» موجودات زنده زندگی میکنند. ویلیام ووریلونگ، در قرن پانزدهم، از احتمال سفر عیسی مسیح علیهالسلام به دنیاهای فرازمینی برای هدایت ساکنان آنها نوشته است.
نیکلاس کوسایی در سال ۱۴۴۰ نوشت که زمین مانند دیگر اجرام آسمانی قابل مشاهده در فضا یک «ستارۀ درخشان» است و به دلیل لایهای از «درخشندگی سوزان» در لایۀ بیرونی جَوّ، از بیرون شبیه به خورشید به نظر میرسد. او احتمال میداد که همۀ اجرام فرازمینی از جمله خورشید میزبان انسان، گیاه و جانوران باشند.
رنه دکارت معتقد بود هیچ راهی برای اثبات اینکه «موجودات هوشمند» در ستارگان زندگی نمیکنند وجود ندارد، اما وجود آنها صرفاً حدس و گمان است.
از اواسط قرن بیستم، تحقیقات بسیاری برای جستجوی نشانههای حیات فرازمینی انجام شده است که شامل جستجو برای حیات حاضر و منقرض شده، و جستجوی محدودتر برای حیات هوشمند میشود. بسته به نوع جستجو، روشها از تجزیه و تحلیل دادههای تلسکوپ تا رادیوهایی که برای تشخیص و انتقال ارتباطات استفاده میشوند، متفاوت است.[4]
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1]. www.wikipedia.com/wiki/xeno.
[2]. Ibid/xeno.
[3]. ساینتولوژی-دیانتیکس، ص ۴۰.


