نویسنده: دوکتور نورمحمد محبی
قرآن؛ معجزهای فراتر از زمان
بخش پنجاهوهفتم
شگفتیهای حنجره، حواس، و دستگاه ادراری در آفرینش انسان
آفرینش با اندازهگیری دقیق و حکیمانه
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «إِنَّا كُلَّ شَیءٍ خَلَقنَٰهُ بِقَدَر»[1]؛ ترجمه: ما هر چیزی را به اندازۀ لازم و از روی حساب و نظام آفریدهایم.
این آیۀ کوتاه، حقیقتی عمیق را بیان میکند: در آفرینش هیچ چیز بیهدف، بیحساب و تصادفی نیست. جهان و هر آنچه در آن است، از ذرات ریز اتم تا منظومههای عظیم کهکشانی، همگی با دقتی بینظیر، هدفمند و حسابشده خلق شدهاند.
خداوند متعال در آیهای دیگر میفرماید: «خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلأَرضَ بِٱلحَقِّ وَصَوَّرَكُم فَأَحسَنَ صُوَرَكُم.»[2]؛ ترجمه: خداوند، آسمانها و زمین را به حق آفریده است (نه به باطل. در آفرینش آن، نظام دقیق و راستینی به كار رفته است، و دارای هدفی حكیمانه و مسیری درست است) و شما را شكل بخشیده است و شكلهای شما را خوب و زیبا كرده است.
کلمۀ «بِالْحَقّ» در این آیات سه معنا دارد:
۱. ثبات و پایداری: بر خلاف «باطل» که زائل میشود، آفرینش بر پایۀ حقیقتی پایدار است.
۲. هدفمندی: همهچیز هدفمند و دور از بیهودگی آفریده شده است.
۳. دقت در تقدیر: هر پدیده با اندازهگیری دقیق و حکیمانهای طراحی شده است.
حنجره؛ شاهکار دستگاه آفرینش صوت
حنجره یا جعبۀ صدا یکی از شگفتانگیزترین اعضای بدن انسان است. طبیبان میگویند: اگر «دهانۀ حنجره» از آنچه هست «وسیعتر» میبود، انسان دیگر قادر به تولید صدا نبود. و اگر «تنگتر» میبود، تنفس دشوار و حتی ناممکن میشد.
اما حکمت الهی این عضو را به اندازهای دقیق خلق کرده که هم «صدا» بهخوبی تولید شود و هم «تنفس» آسان بماند.
خداوند متعال در این باره میفرماید: «صُنعَ ٱللَّهِ ٱلَّذِی أَتقَنَ كُلَّ شَیءٍ.»[3]؛ ترجمه: این ساختار خدائی است كه همه چیز را محكم و استوار (و مرتّب و منظّم) آفریده است.
عتبات حواس؛ مرزهای حکیمانۀ ادراک
خالق حکیم نه تنها اعضا را با دقت آفریده، بلکه برای حواس ما نیز «آستانههایی» تعیین کرده است تا زندگی ما قابل تحمل باشد. این آستانهها اگر اندکی تغییر میکرد، حیات ما به جهنمی غیرقابل تحمل بدل میشد:
بینایی: اگر چشمها حساستر از حد کنونی بودند، ما در یک گیلاس آب، میلیاردها میکروب و موجود زنده میدیدیم و دیگر نمیتوانستیم آن را بنوشیم. چهرۀ نرم کودک نیز در نظر ما چون سطحی ناصاف و پُر از شکاف و برآمدگی مینمود.
شنوایی: اگر گوش اندکی حساستر میبود، صدای دستگاههای درونی بدن، مانند دستگاه هاضمه، ما را از خواب بازمیداشت.
لامسه: اگر حس لامسه شدیدتر میبود، کوچکترین بار برق ساکن بدن را آزاردهنده احساس میکردیم.
بویایی: برخی حیوانات قدرت بویاییشان میلیون برابر انسان است؛ اما این شدت برای زندگی انسان قابل تحمل نیست.
این همه نشان از تدبیر حکیمانۀ پروردگار دارد که در آفرینش حواس انسانی دقتی بینظیر به کار برده است.
دستگاه دفع و شگفتیهای کلیهها
اهمیت کلیه و شکر نعمت آن
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم پس از خروج از بیتالخلاء میفرمودند: «الحمدلله الذی أذهب عنی الأذى وعافانی.»[4] ترجمه: «ستایشها همه برای خدای یکتایی است که پلیدی را از من دور کرد و مرا تندرستی عطا فرمود».
کلیهها دو عضو کوچک و بسیار حیاتی هستند که نقش آنان در بدن بیبدیل است:
روزانه حدود «۱۸۰۰ لیتر خون» از میان کلیهها عبور میکند.
مسیر لولههای تصفیهگر (نِفرونها) در دو کلیه حدود «۶۰ کیلومتر» طول دارد.
کلیهها توان تصفیهای «۲۰ برابر نیاز بدن» را دارند.
خون انسان در شبانهروز «۳۶ بار» از کلیهها عبور میکند.
اگر یکی از کلیهها از کار بیفتد، دیگری به تنهایی میتواند وظیفهاش را انجام دهد، و این خود نشانهای از رحمت و حکمت الهی است.
کارکرد دقیق کلیهها در تنظیم ترکیبات خون: کلیهها خون را با دقتی حیرتانگیز تصفیه میکنند؛ قند، پروتئین و مواد معدنی ضروری را بازمیگردانند؛ مواد زاید مانند «اوره، سموم، داروها و نمکهای اضافی» را دفع میکنند؛ اگر قند خون بیش از حد باشد، در ادرار ظاهر میشود (نشانۀ دیابت) و اگر نمک زیاد مصرف شود، کلیهها بخش اضافی را دفع میکنند.
در صورتی که کلیهها از کار بیفتند، سموم در بدن جمع میشود، حافظه کاهش مییابد، رفتار فرد تغییر میکند و نهایتاً مرگ فرا میرسد.
کلیه بهعنوان غدۀ درونریز
علاوه بر تصفیه، کلیهها هورمونهایی ترشح میکنند که: فشار خون را تنظیم میکنند؛ از «فقر خون» جلوگیری میکنند؛ توازن مایعات بدن را حفظ میکنند؛ اختلال در کار کلیه موجب بینظمی فشار خون و برهمخوردن تعادل آب و املاح بدن میشود.
ساختار میکروسکوپی کلیه و پیچیدگی آن
هر کلیه حدود «یک میلیون واحد تصفیه (نفرون)» دارد.
اگر این نفرونها کنار هم چیده شوند، طول آنها به «۱۶۰ کیلومتر» میرسد.
سطح داخلی نفرونها بیش از «۸ متر مکعب» وسعت دارد.
وزن هر کلیه حدود «۷۰ گرم» است، با این حال کارکردی دارد که حتی مغز از درک کاملش عاجز است.
دستگاه تصفیۀ مصنوعی (دیالیز) در مقایسه با کلیۀ طبیعی بسیار بزرگ، پُرهزینه و ناکارآمد است.
تنظیم سطح نمک و ارتباط کلیه با مغز و قلب
سطح نمک خون باید در محدودۀ «۷ تا ۸ در هزار» باقی بماند. افزایش یا کاهش آن مرگبار است. وقتی نمک زیاد شود:
۱. مغز پیام میفرستد تا کلیه از دفع آب خودداری کند.
۲. قلب با ترشح هورمون، احساس «تشنگی شدید» ایجاد میکند.
۳. با نوشیدن آب، نمک حل شده و کلیه آن را همراه با آب اضافی دفع میکند.
این جریان پیچیده بهصورت خودکار انجام میشود، در حالیکه انسان هیچ آگاهی از آن ندارد.
مثانه؛ انبار هوشمند بدن
مثانه نهتنها مخزن ادرار است بلکه نظام عصبی پیچیدهای دارد:
با پر شدن، پیامهایی به «نخاع» میفرستد.
نخاع عضلات مثانه را منقبض و دهانۀ خروجی را شل میکند.
اجرای این دستور منوط به تأیید «مغز» است تا در زمان و مکان مناسب تخلیه صورت گیرد.
اما اگر ادرار بیش از حد جمع شود و خطر برگشت آن به کلیهها و مسمومیت خون وجود داشته باشد، نخاع بدون اجازۀ مغز فرمان تخلیه صادر میکند تا جان انسان حفظ شود.
مثانه میتواند بیش از «۱.۵ لیتر ادرار» را نگه دارد و این امکان را فراهم میکند که انسان ساعتها بدون مشکل به فعالیت خود ادامه دهد.
در اخیر به حیث تفسیری -ایمانی میتوان گفت که هر جزئی از بدن ما- از حنجرۀ کوچک تا کلیههای ظریف و مثانۀ هوشمند، شاهکاری از علم، قدرت، و حکمت خداوند متعال است. این دستگاهها بیوقفه، دقیق و بیادعا کار میکنند، در حالیکه انسان اغلب از وجودشان غافل است.
قرآن کریم میفرماید: «وَفِی أَنفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ»[5]؛ ترجمه: «و نیز در وجودتان (نشانههایی است) آیا نمیبینید؟» و نیز: «صُنعَ ٱللَّهِ ٱلَّذِی أَتقَنَ كُلَّ شَیءٍ.»[6]؛ ترجمه: این ساختار خدائی است كه همه چیز را محكم و استوار (و مرتّب و منظّم) آفریده است.
هر بار که نفس میکشیم، سخن میگوییم، آب مینوشیم یا از بدن خود مواد زاید را دفع میکنیم، در حقیقت با آیاتی زنده از قدرت خداوند متعال روبهرو هستیم. شناخت این آیات نه تنها ایمان ما را افزایش میدهد بلکه ما را به سپاسگزاری و بندگی عمیقتر فرا میخواند.
حنجره، حواس، کلیهها و مثانه نه صرفاً اعضای بدن، بلکه «کتابهایی زنده از علم الهی» هستند که درون ما نهاده شدهاند. مطالعه و تأمل در آنها دریچهای است به سوی معرفت خداوند متعال، و هرچه علم ما از این دستگاهها بیشتر شود، خشوع و سپاس ما در برابر خالقشان نیز افزونتر خواهد شد.
«أتحسبُ أنك جرمٌ صغیرٌ … وفیك انطوى العالم الأكبرُ»؛ «آیا گمان میکنی تو موجودی کوچک هستی؟ در حالیکه جهان بزرگ در وجود تو نهفته است.»
الحمد لله رب العالمین، بر نعمتهایی که بیوقفه در درون ما جریان دارند و ما را به زندگی، توازن، شعور و انسانیت میرسانند.[7]
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1]. القمر: ۴۹.
[2]. التغابن: ۳.
[3]. النمل: ۸۸.
[4]. سنن ابن ماجه، كتاب الطهارة وسننها، باب ما يقول إذا خرج من الخلاء، رقم الحدیث: ۳۰۱، ج ۱، ص ۱۱۰ ت عبدالباقي.
[5]. ذاریات: ۲۱.
[6]. النمل: ۸۸.
[7]. فشردۀ مطلب از: موسوعة الإعجاز العلمي في القرآن والسنة، ج ۱، ص ۱۸۲-۱۷۴.
