ابوعائشه
زلزله از دیدگاه اسلام و نقد شبهات معترضین
بخش چهارم
پیش درآمد: در بخش گذشته در پرتو آیات قرآن و احادیث پیامبر صلیاللهعلیهوسلم زلزله و عوامل طبیعی و سایر موارد مرتبط با آن را بیان داشتیم. یکی از مسائل مهمی که باید راجع به هر پدیده و رخداد دانست، این است که اسباب و علل آن رخداد را درک کنیم که چه اسباب و عللی باعث شده است که چنین اتفاقی بیفتد؛ زیرا همانطوری که همۀ ما میدانیم در این دنیا هیچ اتفاق و رخدادی بدون دلیل، سبب و علت انجام نمیگیرد. در این بخش از تحقیق میخواهیم در رابطه با این که چرا زلزله سر بندگان میآید و دلیل اصلی آن چه است و چه اسبابی میتواند داشته باشد و علما در این رابطه چه نظری دارند، بحث نموده و این موضوع را در پرتو اقوال صحابۀ کرام، تابعین عظام و سایر علمای بزرگوار بررسی کنیم.
اسباب زلزله
زلزله و زمینلرزهها معمولاً دو نوع اسباب دارند که یکی اسباب شرعی و دیگری اسباب جیولوجی (زمینشناسی) است، اسباب شرعی آن، گاهی ممکن است عقاب برای گناهان و یا اعمال بد انسانها باشد؛ زیرا الله متعال در قرآن میفرماید: “وما أصابکم من مصیبة فما کسبت أیدیکم ویعفو عن کثیر”[1] ترجمه: «و هر مصیبتی که گریبانگیرتان شود، از دستاورد خودتان است و [خداوند] از بسیاری در میگذرد» و گاهی سبب آن ابتلا، آزمایش و امتحان بندگان و بالابردن درجات انسانهای صالح و نیکوکار است همانگونه که خود الله متعال در این مورد میفرماید: “ونبلوکم بالشر والخیر فتنة وإلینا ترجعون”[2] ترجمه: «و شما را برای امتحان، به سختی و آسایش میآزماییم و به سوی ما بازگردانده میشوید» اما اسباب جیولوجی[3] آن را باید از کارشناسان و خبرگان در آن بخش جویا شد.
در ذیل مختصراً به زلزله و اسباب جیولوجی آن میپردازیم و کسانیکه خواهان معلومات مزید در اینباره هستند مراجعه نمایند به کتاب «الزلازل وتخفیف مخاطرها» نوشتۀ د. جلال الدبیک، نویسنده در این کتاب، این اسباب را با تفصیل بیان نموده است:
زلزله به عنوان پدیدهای ژئوفیزیکی با پیچیدگی خیلی بالا شناخته میشود که به صورت حرکات تصادفی در پوستۀ زمین ظاهر میگردد، بهگونهای که به شکل نوسان و لرزشهای دوگانه نمایان میشود. این حرکات در نتیجۀ آزاد شدن مقادیر عظیمی از انرژی از درون زمین رخ میدهد. این انرژی به دلیل ایجاد شکستگیها در لایههای زیرین زمین به وجود میآید و در نتیجۀ آن، لایههای سطحی زمین نیز تحث تأثیر قرار میگیرند.
این شکستها معمولاً در مناطق دارای گسلها و به خصوص در نزدیکی آنها به صورت جابهجایی عمودی یا افقی در سنگهای زمین ظاهر میشود. این جابهجاییها نتیجۀ فشارهای مداومی هستند که از طریق تراکم و فشار زیاد به پوستۀ زمین وارد میشوند. معمولاً زلزلهها با لرزشهای خفیف آغاز شده و گاهی به لرزههای شدید منجر میشوند که موجب شکاف در سطح زمین، تخریب ساختمانها، راهها خطوط برق و آب و… میگردند.[4]
اما در این تحقیق، مبحثی را که میخواهیم دنبال کنیم و اقوال علما را راجع به آن بیان کنیم در رابطه با اسباب شرعی زلزله و سایر رخدادهاست تا بدانیم که خداوند متعال به وسیلۀ این چنین حوادثی چگونه بندگان را بیدار و آگاه میسازد. همۀ ما میدانیم که خداوند متعال حکیم است و کارهایش نیز سرشار از حکمت هستند؛ زیرا حکیم، هیچ حکمی بدون حکمت صادر نمیکند.
زلزله؛ عذاب یا رحمت؟
یکی از مباحثی که بعد از وقوع زلزلهها و کشته شدن انسانهای زیادی، مورد بحث و مناقشه قرار میگیرد این که آیا زلزله واقعاً عذاب است و یا خیر؟ عذاب برای چه کسانی؟ و عذاب بودن زلزله چگونه است؟ در ذیل به برخی از مسائلی که این موضوع را بیشتر و بهتر روشن میسازد، میپردازیم:
قانون طبیعی خداوند است که با نزول عذاب، گنهکاران و بیگناهان باهم دچار آن میشوند، مگر تعداد معدودی که به سبب مبارزۀ جدی با گناه، خداوند متعال آنها را محفوظ میدارد. پس به طور کلی میتوان افراد جامعه را به چهار دسته تقسیم کرد:
۱- گناهکارانی که عامل اصلی نزول بلا و قهر الهی هستند؛
۲- بیگناهانی که از ارتکاب گناه راضی هستند و گناه گناهکاران آنان را ناراحت نمیکند؛
۳- بیگناهانی که راضی به گناه دیگران نیستند ولی برای ریشهکن کردن گناه هیچگونه مبارزه و تلاش جدی نمیکنند؛ (همۀ این سه گروه هنگام عذاب دچار مصیبت میشوند)
۴- بیگناهانی که در قبال گناه و معصیت به مخالفت برمیخیزند. [کسانیکه گناه و معصیت را تاب نمیآورند و نمیتوانند ببینند کسی در برابر آنان، نافرمانی الله متعال را انجام دهد و آنان ساکت و خاموش باشند.]
این گروه خود را از گناه حفاظت کرده و امر به معروف و نهی از منکر میکنند. آنان مؤمنان واقعی هستند و از عذاب الهی محفوظ میمانند و اگر هنگام عذاب دچار حادثهای شوند رحمت خداوند متعال شامل حالشان شده و شهید میگردند و [در آخرت نیز خداوند متعال بهترین درجات را به آنان خواهد داد و آنان را در سایۀ رحمتهایش قرار خواهد داد.]
پس بلا هنگام نزول عذاب عمومی است. گناهکاران و کسانیکه در راه امر به معروف کاری انجام نمیدهند دچار آن خواهند شد و عدهای از خوبان نیز دچار حوادث آن میشوند که مسئولیت آنان بر عهدۀ گناهکاران خواهد بود.[5]
حافظ ابن عبدالبر أندلسی در کتاب «التمهید» مینویسد: هیچ روایت صحیحی که گویای آن باشد که در زمان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم زلزلهای رخ داده، به ما نرسیده است، اما در زمان حضرت عمر فاروق رضیاللهعنه زلزلهای رخ داد که امیرالمؤمنین رضیاللهعنه فرمود: «شما به گناه آلوده شدهاید، اگر دوباره زمین بلرزد من از این جا میروم».[6]
این گفتۀ امیرالمؤمنین عمربن الخطاب رضیاللهعنه نشان میدهد خداوند متعال بندگانی را که مبتلا به گناه و معصیت شدهاند تنبیه نموده و گاهی آنان را با چنین حوادثی روبهرو میسازد تا به سوی خداوند متعال متوجه شده و خواهان رحمت پروردگار بوده و از عذابش پناه ببرند.
حضرت عمر رضیاللهعنه میدانست که وجود برخی از گناهان در جامعۀ مدینۀ منوره سبب وقوع چنین مصیبتی قرار گرفته است گرچه این جامعه، جامعۀ نمونه و ایدهآل مدینۀ منوره باشد که پایههای آن را رسول الله صلیاللهعلیهوسلم وضع کرد و ستونهای آن را محکم و استوار ساخت؛ [شهری که مرکز اصلی دین اسلام بود، شهری که هرکوچه پس کوچهاش شاهد حضور هزاران فرشته در شب و روز بود؛ شهری که هزاران صحابۀ جانبرکف رسول الله صلیاللهعلیهوسلم آنجا رشد کردند و همانند شمع سوختند و به کرانهها و آفاق این گیتی پهناوار مسافرت کرد. جامعهای که هر فردش نمونۀ آشکار و روشن از سنت رسول الله صلیاللهعلیهوسلم بود؛] جامعهای که به دلیل چنگزدن به سنتهای رسولالله صلیاللهعلیهوسلم اقوال و افعالشان دلیل قرار میگیرد و همۀ مسلمانان آنان را قبول دارند و آنان را بهترین انسانها میدانند.
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1] . سورة الشوری، آیۀ ۳۰.
[2] . سورة الأنبیاء، آیۀ ۳۵.
[4] . الدیبک، د. جلال، الزلازل وتخفیف مخاطرها، نابلس- فلسطین، ۲۰۰۹ م، ص ۳.
[5] . مسلم، ابو شاکر، چرا زلزله! ص: ۳۳، چاپ دوم، ۱۳۹۸.
[6] . اندلسی، یوسف بن عبدالله ابن عبدالبر، التمهید، ج ۳، ص ۳۱۸.


