نویسنده: ابوعائشه
زلزله از دیدگاه اسلام و نقد شبهات معترضین
بخش سوم
زلزله در آیات قرآن
در قرآن کریم از زلزله به نامهای زیادی همچون: زلزال الأرض، الرجفة، الراجفة، الرادفة، الصیحة، الخسف، الصدع، یاد شده است.
در ابتدای سورۀ مبارکۀ حج از زلزلهای هولناک سخن به میان آمده است: “یا أیها الناس اتقوا ربکم إن زلزلة الساعة شيء عظیم یوم ترونها تذهل کل مرضعة عما أرضعت وتضع کل ذات حمل حملها وتری الناس سکاری وما هم بسکاری ولکن عذاب الله شدید”[1] ترجمه: «ای مردم! از پروردگار خود بترسید، چرا که زلزلۀ رستاخیز امری هولناک است، روزی که آن را ببینید، هر شیردهندهای آن را که شیر میدهد (از ترس) فرو میگذارد و هر آبستنی بار خود را فرو مینهد و مردم را مست میبینی و حال آنکه مست نیستند، ولی عذاب خدا شدید است».
الله متعال در سورۀ واقعه میفرماید: “إذا رجت الأرض رجا”[2] ترجمه: «آنگاه که زمین به لرزش در آید و جنبانیده شود جنبانیدنی سخت و شدید.»
رب العالمین در سورۀ مزمل در اینباره چنین میفرماید: “یوم ترجف الأرض والجبال وکانت الجبال کثیبا مهیلا”[3] ترجمه: «روزی که زمین و کوهها به لرزه در آیند و کوهها به صورت تودهای از شن روان گردد».
در سورۀ نازعات میفرماید: “یوم ترجف الراجفة”[4] ترجمه: «آن روزی که زلزلۀ وحشتناک همه چیز را به لرزه در آورد».
در سورۀ والفجر میفرماید: “کلا إذا دکت الأرض دکا دکا” [5] ترجمه: «چنان نیست، در آن هنگام که زمین سخت در هم کوبیده میشود».
در سورۀ الحاقه میفرماید: “فإذا نفخ في الصور نفخة واحدة وحملت الأرض والجبال فدکتا دکة واحدة”[6] «پس آنگاه که در صور یک بار دمیده شود و زمین و کوهها از جای خود برداشته شوند و هر دوی آنها با یک تکان ریز ریز گردند».
و در سورۀ زلزال میفرماید: «إذا زلزلت الأرض زلزالها»[7]؛ ترجمه: آنگاه که زمین به لرزش (شدید) خود لرزانیده شود.
زلزلهای که در این دنیا رخ میدهد و ما با چشمان خود مشاهده میکنیم که خانهها تخریب میشوند، مردم زیر آوار گیر میکنند و کوههای بزرگ فرو میریزند عیناً همینطور است. پس آنچه در دنیا رخ میدهد نمونۀ آنچیزی است که در آخرت اتفاق میافتد؛ لذا میطلبد بندگان بیدار شوند و همواره به فکر آخرت بوده و اعمال شایسته و نیک انجام دهند.
عوامل و حوادث طبیعی از دیدگاه احادیث
عوامل بسیاری از عذابها و گرفتاریها بشر در احادیث و روایات بیشماری از رسول اکرمصلیاللهعلیهوسلم و صحابۀ کرام رضیاللهعنهم وارد شدهاند که نمونهای از آن را اینجا بیان میکنیم.
در حدیثی رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم خطاب به مهاجرین فرمودند: «ای گروه مهاجرین! پنج حالت هستند که من پناه میخواهم که شما به آن مبتلا گردید:
۱. هرگاه قومی آشکارا مرتکب عمل فحشا و بیحیایی شود در میانشان بیماری طاعون و بیماریهایی که در گذشتگان نبوده است، شیوع پیدا میکند؛
۲. هرگاه ملتی در وزن و پیمانه کمی کند، به قحطسالی و تنگدستی و ظلم حکام مبتلا میگردد؛
۳. هرگاه قومی از ادای زکات امتناع ورزد، از باریدن باران محروم میشوند و اگر حیوانات نمیبودند اصلا باران نمیبارید؛
۴. هرگاه قومی عهد خدا و رسولش را بشکند، خداوند متعال دشمنی بیگانه را بر آنها مسلط میکند که دارایی آنها را (به زور و چپاول) میبرد؛
۵. هرگاه رهبران و پیشوایان، کتاب خداوند را پیاده نکنند و آنچه را خداوند نازل کرده اختیار ننمایند خداوند متعال (وحدتشان را از بین میبرد) و در میانشان جنگ و اختلاف میاندازد.»[8]
در احادیث زیادی از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم اشاره به زلزلههای عظیم و هولناک در آخر الزمان و قرب قیامت شده است.
روی البخاری عن أبي هریرة قال قال رسول الله صلیاللهعلیهوسلم: «لا تقوم الساعة حتی یقبض العلم و تکثر الزلازل ویتقارب الزمان و تظهر الفتن ویکثر الهرج وهو القتل وحتی یکثر فیکم المال فیفیض.»[9] امام بخاری رحمهالله حدیث پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم را به نقل از حضرت ابوهریره رضیاللهعنه چنین روایت میکند: قیامت برپا نمیشود تا مادامی که علم از بین برود و زلزلهها زیاد گردد و زمان به هم نزدیک شود و فتنهها سر برآورد و هرج و مرج که قتل و کشتار باشد، افزونی یابد. و تا زمانیکه در بین شما مال دنیا بیش از حد نیاز، زیاد گردد.
آنگونه که از روایات و تواریخ بر میآید، در زمان حیات پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم در مکه یا مدینه، هیچ زلزلهای رخ نداده است تا اصحاب کرام رضیاللهعنهم واکنش آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم را شاهد باشند، ولی در زمان خلافت سیدنا فاروق اعظم رضیاللهعنه رخ داد که باعث رعب ایشان و اصحاب گردید.
حافظ ابن عبدالبر أندلسی در کتاب «التمهید» مینویسد: هیچ روایت صحیحی که گویای آن باشد که در زمان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم زلزلهای رخ داده، به ما نرسیده است، اما در زمان حضرت عمر فاروق رضیاللهعنه زلزلهای رخ داد که امیر المؤمنین رضیاللهعنه فرمود: «شما به گناه آلوده شدهاید، اگر دوباره زمین بلرزد من از این جا میروم.[10]
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم میفرماید: «الشهداء خمسة: المطعون والمبطون والغریق وصاحب الهدم والشهید في سبیل الله.»[11]؛ پنج گروه شهید به حساب میآیند: کسیکه به مرض طاعون بمیرد، کسیکه از درد شکم وفات کند، کسیکه غرق شود، کسیکه زیر آوار (زلزله) بمیرد و کسیکه در راه خدا به شهادت رسد.
یادآوری
در مورد اینکه آیا واقعاً زلزلهها و حوادثی مانند خسوف، کسوف و… تهدید، عذاب و هشداری هستند از جانب خداوند متعال برای بندگان به خاطر معاصی، گناهان و نافرمانیهایشان، تا بیدار شوند و مسیر حق را بردارند و از گناه دست بکشند یا خیر؟ در این مورد، علما دیدگاههای مختلفی دارند. در بخش آتی تلاش میکنیم تا اقوال علمای بزرگ به ویژه مفسرین را در این مورد ذکر کنیم.
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1]. سورۀ حج، آیه: ۱-۲.
[2]. سورۀ واقعه، آیه: ۴.
[3]. سورۀ مزمل، آیه: ۱۴.
[4]. سورۀ نازعات، آیه: ۶.
[5]. سورۀ فجر، آیه: ۲۱.
[6] . سورۀ حاقه، آیه: ۱۳-۱۴.
[7] . سورۀ زلزال، آیه: ۱.
[8]. تهانوی، علامه اشرف علی، سعادت و شقاوت در پرتوی اعمال، ۱۲۴۲-۱۳۲۱ ق، ص: ۲۲-۲۳، مترجم: قاسمی، محمد قاسم، نشر: صدیقی، ۱۳۷۵، زاهدان.
[9]. بخاری، محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح بخاری، باب ما قيل في الزلازل والآیات، جلد: ۲، ص: ۳۳، برقم الحدیث: ۱۰۳۶، دار ابن کثیر، الیمامة، بیروت.
[10]. اندلسی، ابن عبدالبر، ۳۱۸\۳.
[11]. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، باب الشهادة سبع سوی القتل، جلد: ۳، ص: ۱۰۴۱، برقم الحدیث: ۲۶۷۴، دار ابن کثیر، الیمامة، بیروت.


