نویسنده: ابورائف

نقش مسلمانان در شکل‌گیری و توسعۀ علوم

بخش هفتادوهفتم

جنگ‌های صلیبی
یکی دیگر از موارد مهمی که سبب رسیدن فرهنگ و تمدن اسلامی به کشورهای اروپایی شد، جنگ‌های صلیبی بود. این جنگ‌ها گرچه برای حمله و یورش به کشورهای اسلامی صورت گرفت، اما بالابودن سطح تمدن و فرهنگ مسلمانان، سبب گردید تا این متجاوزین نیز از تمدن و فرهنگ اسلامی متاثر شوند و در مورد آن تحقیق و بررسی کنند.
این جنگ‌ها نزدیک به دو قرن ادامه داشت، آغاز آن از پایان قرن پنجم هجری/یازدهم میلادی، یعنی در سال (۴۹۰ ه.ق./۱۰۹۷م.)، و پایان آن با سقوط آخرین پایگاه صلیبیان به دست ممالیک در سال (۶۹۰ ه.ق./۱۲۹۱م.) بود. این دوره از مهم‌ترین نقاط تماس و تأثر و انتقال و اقتباس به شمار می‌آید؛ زیرا با آن‌که صلیبیان به مشرق اسلامی برای جنگ آمده بودند نه برای دانش، اما از تمدن مسلمانان تأثیر گرفتند و هرچه توانستند از دستاوردهای آنان به اروپا بردند؛ و آن در حالی بود که اروپا گرفتار عقب‌ماندگی و انحطاط بود.[1]
«گوستاو لوبون» می‌گوید: «ارتباط غرب با شرق در طول دو قرن، از نیرومندترین عوامل رشد تمدن در اروپا بود. و اگر کسی بخواهد اثر شرق بر غرب را تصور کند، باید حال تمدنی را که دو ملت روبه‌روی هم داشتند در نظر آورد؛ چراکه شرق در اوج شکوفایی بود و غرب غرق در دریایی از بربریت.»[2]
در این زمینه «المقريزي» نقل می‌کند که: هنگامی که امپراتور «فريدريك الثاني» در سال (٦٢٦ه.ق/١٢٢٨م.) از «بيت المقدس» به‌سوی «عكا» می‌رفت تا به کشورش بازگردد، مسائلی در هندسه و ریاضیات که بر او مشکل شده بود به «الكامل الأيوبي» فرستاد. «الكامل» که دوست‌دار دانش بود و دانشمندان را به خود نزدیک می‌داشت و مورد آزمون قرار می‌داد و بر آنان انعام می‌بخشید، آن مسائل را به یکی از دانشمندان دولتش، یعنی «شيخ علم الدين قيصر» -که ریاضی‌دان و مهندس بود- عرضه کرد و سپس پاسخ او را برای فريدريك فرستاد. از جمله پرسش‌های امپراتور این بود:
چرا نیزه‌ها هنگامی که بخشی از آن در آب باشد، کج و ناپایدار به نظر می‌رسد؟
چرا افراد کم‌بینا نخ‌هایی را می‌بینند که هم‌چون مگس یا پشه جلوی چشم آشکار می‌گردد؟[3]
اروپاییانی که در موج‌های پی‌درپی به سرزمین‌های اسلامی آمدند، در خون‌ریزی غوطه‌ور شدند و خون بی‌گناهان را ریختند، بی‌آن‌که رحم و شفقتی نشان دهند. اما همین که با سپاه مسلمانان روبه‌رو شدند، شمشیرهایی آب‌دیده و دل‌هایی تربیت‌یافته و جان‌هایی رحیم دیدند که رسالت‌شان بردگی و قهر و ستم نبود. صلیبیان مساوات، عدالت و اخوت را مشاهده کردند؛ پس بر نظام فئودالی و خوارداشت انسان در جامعۀ خود شوریدند، بر تسلط کلیسا و جبروتش اعتراض کردند و با انتقال ثروت به دست برخی شاهزادگان و دلالان پادشاهان مخالفت نمودند.
آنان به علم، هنر و تمدنی که نزد مسلمانان دیدند اعتراف کردند؛ و بسیاری از صنایع، گیاهان، داروها، رنگ‌ها، هنر معماری و مهندسی، ساخت دژها و قلاع، و نیز بسیاری از سنت‌های اسلامی در پوشاک، خوراک و خانواده به اروپا منتقل شد. صلیبیان بازگشتند، در حالی‌که همچون رعد برق‌آسایی به ناتوانی خود، جهل اندیشۀ‌شان و حقارت جامعۀ‌شان آگاه شده بودند؛ پس به جست‌وجوی علم و معرفت برخاستند و به دنبال اصلاح اجتماعی و پیشرفت فکری، صنعتی و اخلاقی رفتند.[4]
«گوستاو لوبون» می‌گوید: «اثر شرق به واسطۀ جنگ‌های صلیبی، در تمدن‌بخشی به غرب بسیار بزرگ بود و آن اثر در هنرها، صنایع و تجارت بیش از علوم و ادبیات نمود یافت. و اگر به گسترش پیوستۀ روابط تجاری میان شرق و غرب بنگریم، و به رشد هنرها و صنایع که از آمیختگی صلیبیان و شرقیان پدید آمد، در می‌یابیم که شرقیان بودند که غرب را از توحش بیرون آوردند و دل‌ها را برای پیشرفت آماده ساختند؛ و آن همه به یُمن علوم و آداب عرب بود که پوهنتون‌های اروپا بر آن تکیه کردند و از آن بود که روزی «عصر النهضة» سر برآورد.»[5]
ادامه دارد
بخش قبلی | بخش بعدی

 

[1]. ماذا قدم المسلمون للعالم؟ ص: ۷۰۲.

[2]. حضارة العرب، ص: ۳۳۴.

[3]. الربیعی، عبدالله ابن عبدالرحمان، اثر الشرق الإسلامی فی الفکر الأوربی خلال الحروب الصلیبیة، ص: ۹۸-۹۹، الریاض، عربستان سعودی.

[4]. ماذا قدم المسلمون للعالم؟ ص: ۷۰۳.

[5]. حضارة العرب، ص: ۳۳۹.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version