نویسنده: مهاجر عزیزی

تحلیل و نقد مدرنیزم (نوگرایی) در پرتو اسلام

بخش بیست و سوم

پیش‌درآمد
در بخش قبلی، دیدگاه‌های پیروان مدرنیزم در انکار حجیت قرآن کریم بررسی و نقد شد، با تکیه بر دلایل نقلی و عقلی روشن و واضح شد که قرآن، نخستین و اصیل‌ترین منبع تشریع اسلامی است و هیچ جریان یا اندیشه‌ای نمی‌تواند جایگاه بی‌بدیل آن را زیر سؤال ببرد، شبهاتی که از سوی جریان‌های غرب‌زده و نوگرا مطرح شده، نه پایۀ علمی دارد و نه بر منطق استوار است؛ بلکه بیشتر برخواسته از پیش‌فرض‌های نادرست و خواسته‌های نفسانی است.
اکنون در این بخش، بحث بر محور «انکار حجیت سنت نبوی» از سوی جریان مدرنیزم و گروه‌های هم‌سو با آن متمرکز می‌شود. همان‌گونه که قرآن کریم آماج شبهات قرار گرفت، سنت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم نیز به بهانه‌های مختلف مورد انکار و تشکیک قرار گرفته است. در این نوشتار، با نگاهی تاریخی به شکل‌گیری این جریان انحرافی و واکاوی اهداف و انگیزه‌های پشت پردۀ آن، مهم‌ترین شبهات مربوط به انکار حجیت حدیث بررسی خواهد شد؛ از جمله ادعای بسنده بودن قرآن، تردید در امکان حفظ و نقل روایات، و محدود دانستن رسالت به زمان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم.
در ادامه، پاسخ‌هایی مدلل و متکی بر قرآن، عقل و تاریخ به این شبهات ارائه می‌شود تا روشن گردد که سنت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم – به‌عنوان وحی غیرمتلو و تفسیر عملی قرآن – همواره دومین منبع شریعت اسلامی بوده و حجیت خود را حفظ کرده است. هر تلاشی که برای جدا ساختن دین از این رکن بنیادی برداشته می‌شود، چیزی جز بدعت و انحراف در پی نخواهد داشت.
افکار و عقاید مدرنیزم
۲. انکار حجیت سنت
پیروان مدرنیزم مانند قرآنیون و سایر فرقه‌های باطله، حجیت حدیث را انکار می‌کنند. انکار حجیت سنت پدیدۀ جدید و نو ظهور نیست، بلکه در قدیم نیز از جانب بعضی فرقه‌ها مثل: گروهی از خوارج، معتزله و باطنی‌ها به‌بهانه‌های مختلف و برای رسیدن به اهداف و منفعت شخصی‌، در معرض نقد و انکار قرار گرفته است. همچنان غربی‌ها و مخصوصاً مستشرقان غربی در قدیم نیز علیه سنت تاخته‌ و به آن نسبت جعل را داده‌اند، چنان‌که برای اولین بار توسط جوزف شاخت (مستشرق آلمانی) نظریۀ جعل حدیث در قرون دوم و سوم مطرح شد.
مذاهب و مکتب‌هایی جدید نیز بر علیه سنت و نقد آن هجوم آورده‌اند. ملحدان، یهود و نصاری سخت با سنت دشمنی دارند و آن را نقد می‌کنند. قادیانی‌ها، بهایی‌ها و همچنان دشمنان صحابه رضی‌الله‌عنهم به این گمان باطل که راویان حدیث و اصحاب پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم کافر هستند، به‌طور کلی سنت را انکار و رد می‌نمایند. همچنان، قرآنیون به این گمان که قرآن برای‌شان کافی است، سنت را کاملاً نادیده گرفته و حجیت آن را رد می‌نمایند. مکاتب فکری و فلسفی مانند عقل‌گرایان، سکولاران و لیبرالیست‌ها به شمول نوگرایان نیز انکار و انتقادات خود را بر سنت شریف نبوی صلی‌الله‌علیه‌وسلم متمرکز کردند تا آن را از صحنۀ عمل طرد نمایند.
زمانی‌که دشمنی با سنت و رد آن توسط نوگرایان غربی مطرح شد، برخی شاگردان آن‌ها در جهان اسلام این نظریه را نشر کردند، تا جایی‌که از طرف انسان‌های غرب‌زده و آزاداندیش این نظریه، به نهج عالی استقبال گردید. از جمله‌ مدرنیست‌هایی که نقشی فعال در نشر نظریۀ انکار سنت ایفاء کرده‌اند، محمد توفیق، رشید رضاء و احمد صبحی منصور و… بودند. محمد توفیق صدقی در این‌باره مقالۀ مشهور خود زیر عنوان «الإسلام هوالقرآن وحده» را نوشت. رشید رضاء مقاله‌هایی رابطه به انکار حجیت سنت را در مجلۀ المنار منتشر کرد. انگیزۀ ایشان از این کار، بازگشت به قرآن به‌عنوان منبع کلی، و رهایی از احادیثی که به گفتۀ‌ آنان با عقل و تمدن ناسازگار است.
اما چرا نوگرایان حجیت حدیث را انکار می‌کنند. بله، این سخن آشکار است تا زمانی‌که حدیث به‌عنوان حجت تلقی شود، اهداف و خواسته‌های نوگرایان و اهل تجدد برآورده نمی‌شود. چون در احادیث برای هر بخشی از زندگی، راهنمای جامع و سازنده وجود دارد که با افکار غربی ناسازگار و منافات دارد؛ ازاین‌رو، مدرنیست‌ها مثل قرآنیون و غیره فرقه‌های باطله سعی می‌کنند تا سنت و حجیت آن‌را کاملاً انکار نمایند.

 

ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version