نویسنده: عبدالحی لیان
چیستی و چگونگی مطالعه
بخش سوم
استراتیژی مطالعه
در مباحث گذشته به چیستی مطالعه، تفاوت آن با خواندن و سطحهای آن پرداخته شد، ولی با وجود بیان این مطالب و فهم آنها، برای عملیاتی کردن و دریافت نتیجهای درخور از مطالعه، به ارائۀ طرحی دقیق با رویکردی عملیاتی نیاز داریم که بتوان با در نظر داشت آن، همان نتیجۀ مطلوب (رسیدن به بالاترین سطح مطالعه) را بهدست آورد.
برای هدفمندسازی مطالعه و ثمربخشی آن، با طرح پرسشهایی بنیادین در زمینه، به بیان استراتیژی مطالعه میپردازیم.
چرا باید مطالعه کنیم؟
محققان عرصۀ تعلیم و تربیه در پاسخ به چرایی مطالعه بیشتر به برآمد و آثار آن بر فرد اشاره کردهاند. مواردی از قبیل: خودشناسی، کسب علم و اطلاعات، تقویت قدر تمرکز، تقویت حافظه، تفکر انتقادی و تحلیلی، فعال نگهداشتن ذهن، کاهش استرس، گسترش دایرۀ لغات، تقویت مهارت نوشتاری، اصلاح رفتار و بهترین شدن سلوک[1] و… ولی برای یک فرد مسلمان پیش از همۀ این موارد روشن شدن تکلیف شرعی وی نسبت به مطالعه امری حائز اهمیت و عاملی مؤثر در رویآوری او به مطالعه است.
الف: مطالعه، تکلیف شرعی
بر صاحبان اندیشه و بصیرت دینی که به مقاصد شریعت آگاهی دارند، ناگزیری مطالعه از دیدگاه شرع امری ظاهر و هویدا است؛[2] زیرا، اولین فرمان بر مسلمانان همین دستور خواندن و مطالعه آمده است: «إقرأ» بخوان؛ این فرمان الهی به اهمیت و ضرورت خواندن و مطالعه اشاره دارد تا آنجا که نخستین اجرا کنندۀ این فرمان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم، او که مهبط وحی الهی بود و معصوم به عصمت الهی، نیز از خواندن و مطالعه (تفکر و اندیشه در مجموعۀ نظام هستی) استثنا نشد. همچنین قرآن مجید پیش از بیان هر نظریه یا حکم اقتصادی، سیاسی، عبادی، اخلاقی و…، به خواندن و مطالعه دستور میدهد. این یعنی کسیکه اهل خواندن و مطالعه (به معنای گستردۀ آن) نیست در دیگر عرصهها نیز از شایستگی لازم برخوردار نخواهد بود.
البته امروزه دیگر اهمیت و ضرورت خواندن و مطالعه بر کسی پوشیده نیست؛ زیرا جامعۀ بدون خواندن، مطالعه و دانش، جامعهای پُرتَنش، درمانده و مصرفی خواهد بود.
ب: مطالعه واجب تمدنی
ابتکار و تولید شرط مهم تمدنسازی است. و روشن است که بدون قرار گرفتن دانش و پژوهش در جایگاه درخور آن، توسعه و پیشرفتی تحقق نمییابد. و این نیز از بدیهیات است که بدون خواندن و مطالعۀ دقیق هیچ تحقیق و دانشی رنگ و نشان تمدنسازی را به خود نخواهد گرفت؛ زیرا یکی از پایههای بنیادی شکلگیری تمدن اسلامی، علمگرایی و ارج نهادن به برآیند دانش است[3] و این امر بدون مطالعه، عملی ناشدنی به نظر میرسد. پس، اگر رفتن به سوی تمدناسلامی و برپایی آن یک وجیبۀ دینی است؛ جستن دانش و خواندن و مطالعه از مهمترین ابزار تحقق آن بهشمار میرود. آخر چگونه میتوان دَم از تمدنسازی زد ولی با الفبای آن سر و کاری نداشت و ناآشنا بود.
ج: مطالعه وجیبۀ اجتماعی
بدون تردید در تعالیم دینی ما بر ضروری بودن فراگیری دستهای از مسائل که برای خوب زندگی کردن به لحاظ مادی و معنوی مؤثر است تاکید شده است، تا آنجا که فراگرفتن برخی از اینگونه مسائل بر ما واجب عینی، و دستهای دیگر واجب کفایی گفته شده است.
این در حالی است که در جهان معاصر، دانستنیها و حقوق و وجائبی مطرح است که اگر ما آنها را ندانیم و دربارۀ آن مطالعه نکنیم زندگی پرچالشی خواهیم داشت. خوشبختانه به یُمن تکنالوژی کنونی تقریباً همۀ دانستنیهای مورد نیاز بیشتر بخشهای زندگی بشر مدون شده است. به عنوان نمونه در حوزۀ تربیت، اقتصاد، دین، سیاست، هنر، کسبوکار، روانشناسی و… حتی جزئیترین و مهمترین مسایل زناشویی و ارتباطات اجتماعی و مباحث آن بهگونۀ مفصل و روشن تدوین گشته است. ازاینرو، انسان معاصر دیگر نمیتواند بدون مطالعه از حقوق و وجایب خویش آگاهی حاصل نماید و به عنوان فردی کارا در جامعه زندگی کند.[4]
بنابراین، وقتی پذیرفتیم همانگونه که در جامعه دارای حقوقی هستیم، وجایبی نیز متوجه ما میشود که باید در صدد ادای آن باشیم پس، به طور طبیعی دانستن این وجایب از مهمترین دغدغههای ذهنی زندگی مدرن خواهد بود که بدیهیترین راه فهم آن نیز خواندن و مطالعه است.
به تعبیری روشنتر، مطالعه مهمترین وسیلۀ فهم و عمل به وجایب اجتماعی است و چون هدف (وجایب اجتماعی) واجب است، وسیلۀ (مطالعه) نیز حکم آن را به خود میگیرد.
د: سرانۀ مطالعه در کشورهای اسلامی
خواندن و مطالعۀ سازنده از اصلیترین سرچشمههای خیزش تمدنهاست که امتها و ملتها را از بند جهل و فقر میرهاند و به پیشرفت و سازندگی میکشاند. در برابر، سستی در روند مطالعه و افزایش شمار بیسوادان، آیندۀ توسعه در کشورها را به خطر میاندازد و نشانهای خطرناک از پیدایش نسلهایی است که ممکن است سالها و حتی دههها روند شکوفایی و توسعه را کُند کنند.
به همین علت در جهان معاصر شاخص توسعهیافتگی هر کشور با سرانۀ مطالعۀ افراد آن کشور به سنجش گرفته میشود. ازاینرو، پایین بودن سرانۀ مطالعۀ افراد کشور بیانگر توسعهنیافتگی آن کشور است. این در حالی است که طبق آمار داده شده از سوی مؤسسات ملی و بینالمللی، برخی از کشورها که بیشتر آنها کشورهای اسلامی هستند از لحاظ سواد در وضعیتی اسفبار به سر میبرند. بنابر گزارش پایگاه خبری تحلیلی «مدار شرقی» به نقل از «مرکز الروابط للبحوث والدراسات الاستراتیجیه» بر اساس تازهترین آمار «مؤسسه عربی آموزش و فرهنگ و علوم» (السکو) آمده است، میانگین بیسوادی در کشورهای عربی ۲۱ فیصد است یعنی حدود ۹۶ میلیون تن بیسوادند.
در همین گزارش آمده است: در سال ۲۰۰۳ م در گزارش توسعۀ بشری صادره از «یونسکو» نیز آمده است که از هر ۸۰ فرد عرب یک نفر کتاب میخواند، در حالیکه هر فرد اروپایی سالانه ۳۵ کتاب میخواند.
این گزارش میافزاید؛ در گزارش توسعۀ بشری صادره از «مؤسسه فکر عربی» در سال ۲۰۱۱م آمده، هر فرد عربی سالانه ۶ دقیقه مطالعه میکند در حالیکه هر فرد اروپایی سالانه ۲۰۰ ساعت مطالعه دارد.
در پایان این گزارش آمار بیسوادی در جهان عرب بر اساس تازهترین گزارش سازمان «یونسکو» اینگونه آمده است: موریتانی: 48 فیصد، یمن: 30 فیصد، مراکش: 28 فیصد، مصر: 24 فیصد، سودان: 24 فیصد، الجزایر: 20 فیصد، عراق: 20 فیصد، تونس: 18 فیصد، سوریه: 14 فیصد، لیبی: 9 فیصد، لبنان: 6 فیصد، امارات متحده عربی: 6 فیصد، عمان: 5 فیصد، عربستان سعودی: 5 فیصد، بحرین: 4 فیصد، کویت: 4 فیصد، اردن: 3 فیصد، فلسطین: 3 فیصد، قطر: 2 فیصد.
در جدیدترین آمار داده شده برای سرانۀ مطالعۀ کشورهای جهان نیز حضور کشورهای اسلامی از دیگر کشورها کم رنگتر به نظر میرسد.
مجلۀ انترنتی «طاقچه» به نقل از پایگاه مؤسسه استیتیستا (statista) آمار ده کشوری که بیشترین سرانۀ مطالعه در هفته را دارند، اینگونه بیان میکند: هندوستان: با 10 ساعت و 42 دقیقه مطالعه در هفته رتبۀ نخست را در جهان دارد و تایلند: با 9 ساعت و 24 دقیقه مطالعه در هفته، جایگاه دوم را به خود اختصاص داده است. پس از آن به ترتیب فیلیپین: 7 ساعت و 36 دقیقه، مصر: 7 ساعت و 30 دقیقه، جمهوری چک: 7 ساعت و 24 دقیقه، روسیه: 7 ساعت و 6 دقیقه، سوئد و فرانسه: 6 ساعت و 54 دقیقه، مجارستان و عربستان سعودی: 6 ساعت و 48 دقیقه، هنگ کنگ: 6 ساعت و 42 دقیقه در جایگاه بعدی قرار گرفتهاند.[5]
و اما آمار سرانۀ مطالعه در افغانستان؛ بر مبنای خبر رسانی «آژانس خبری افغان» و بر بنیاد آخرین آمار سازمان «یونسکو» افغانستان هیچ سهمی در تولید علم در جهان ندارد و بنابر اظهاراتی سرانۀ مطالعۀ سالانۀ این کشور کمتر از یک دقیقه است [ البته این آمار بهصورت عموم است؛ چون افراد هستند که شاید حتی در روز ۵ ساعت مطالعه کنند].[6]
دیده میشود امتی که سرلوحۀ وجودش با «إقرأ» بخوان مزین شده است، حال در میان پر مطالعهترین کشورهای جهان ردپایی کم رنگ دارد. براستی آیا وقت آن نرسیده است که امت «إقرأ» بیشتر از پیش به خواندن و مطالعه کردن به عنوان یک وجیبۀ شرعی، تمدنی و اجتماعی نگاه کنند؟.
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1]. میراشه، لیلی (۱۳۹۸). چرا باید مطالعه کنیم؟، پایگاه خواندم، https://khandam.ir.
[2]. سعدی، احمد محمد سعید، القرائت… الکنز المفقود فی حیاتنا، دمشق: دارالرواد للنشر، بیتا، ص۱۳.
[3]. وحیدی منش، حمزه علی، عناصر تمدنساز دین اسلام، «مقالۀ علمی وزارت علوم»، مجلۀ معرفت، سال۱۳۸۶هش، شماره۱۲۳
[4]. سعدی، احمد محمد سعید، القرائت… الکنز المفقود فی حیاتنا، ص۱۳.
[5]. پایگاه طاقچه (بیتا). https://taaghche.com..
[6]. پایگاه آژانس خبری افغان (۱۳۹۹). افغانستان در تولید علم…. http//afghannews.af.