نویسنده: ابورائف
نقش مسلمانان در شکلگیری و توسعۀ علوم
بخش هفتادوچهارم
آشنایی تاریخی و جغرافیایی با قرطبه
در مبحث قبلی گفتیم که اولین معبر و راه رسیدن تمدن اسلامی به اروپا، اندلس یا اسپانیای کنونی بوده است، در این مبحث جایگاه بالای شهر قرطبه در تمدن و شگفتی مدنیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم.
قرطبه شهری است که بر رود «الوادی الکبیر» واقع شده و در بخش جنوبی اسپانیا قرار دارد. «موسوعة المورد الحدیثة» دربارۀ آن چنین آورده است: «این شهر را، بنا بر آنچه گمان میرود، «قرطاجیان» بنیان نهادند و سپس زیر سلطۀ رومیان و گوتهای غربی قرار گرفت.» فتح این شهر را فرماندۀ مشهور اسلامی، فرمانده «طارق بن زیاد رحمهالله»، در سال ۹۳ هجری/ ۷۱۱ میلادی انجام داد. از همان زمان، قرطبه مسیر تازهای در تاریخ تمدن به پیش گرفت و بهتدریج ستارۀ آن در آسمان فرهنگ جهانی درخشیدن گرفت؛ بهویژه از سال ۱۳۸ هجری/ ۷۵۶ میلادی که «عبدالرحمن الداخل رحمهالله» (صقر قریش) دولت اموی در اندلس را تأسیس کرد، پس از آنکه در دمشق به دست عباسیان سقوط کرده بود.
در روزگار «عبدالرحمن ناصر» (نخستین خلیفۀ اموی در اندلس) و پس از او پسرش، «حکم مستنصر»، قرطبه به اوج شکوفایی و پیشتازی فرهنگی و تمدنی خود رسید؛ زیرا آن را پایتخت دولت جوان خویش قرار داد و مقر خلافت اسلامی در غرب ساخت. وی قرطبه را به منبری برای علم، فرهنگ و مدنیت بدل کرد؛ تا جایی که با قسطنطنیه، پایتخت امپراتوری بیزانس در قارۀ اروپا و بغداد، پایتخت عباسیان در مشرق، و قیروان و قاهره در آفریقا به رقابت برخاست، تا آنجا که اروپاییان آن را «جوهرة العالم» یعنی «گوهر جهان» خواندند.
امویان در قرطبه تنها به سیاست نپرداختند، بلکه جنبههای گوناگون زندگی، همچون کشاورزی، صنعت، ساخت حصارها، کارگاههای جنگافزار و دیگر زمینهها را نیز آباد ساختند. آنان کانالها و جویها کندند، آبراههها بنا کردند و گیاهان و میوههایی به اندلس آوردند که پیشتر در آن سرزمین شناختهشده نبود.[1]
برخی از جلوههای تمدن در قرطبه
در ادامه، با شماری از مظاهر شکوفایی و تمدنی که اندلس بهطور کلی و قرطبه بهطور ویژه دارا بود، آشنا میشویم تا نقش اسلام در مسیر تاریخ بشریت را دریابیم.
پل قرطبه
از برجستهترین بناهای این شهر «پل قرطبه» بر روی رود «وادی کبیر» بود که آن را «الجسر» یا «قنطرةالدهر» نیز مینامیدند. طول این پل حدود ۴۰۰ متر، عرض آن ۴۰ متر و ارتفاعش ۳۰ متر بود. امام «ابن وردی» و «ادریسی» آن را «پل برتر از همۀ پلها از نظر شکوه و استواری» دانستهاند.[2]
این پل دارای ۱۷ قوس بود، هر قوس ۱۲ متر فاصله از دیگری داشت و عرض هر یک نیز ۱۲ متر بود. عرض کلی پل نزدیک به ۷ متر و ارتفاع آن از سطح آب ۱۵ متر میرسید. ساخت آن به آغاز قرن دوم هجری (۱۰۱ هـ) و به دست «السمح بن مالک الخولانی رحمهالله»، والی اندلس در روزگار عمر بن عبدالعزیز رحمهالله بازمیگردد. با توجه به شرایط ساده و ابتدایی حمل و نقل و فنون ساختمانی آن روزگار، این پل یکی از افتخارات بزرگ تمدن اسلامی بهشمار میآید.[3]
مسجد قرطبه
مسجد جامع بزرگ قرطبه، که امروز به اسپانیاییMezquita» » (میتکیتا، تحریف واژۀ مسجد) نامیده میشود، یکی از مهمترین آثار تاریخی شهر است. این مسجد از مشهورترین مساجد اندلس و از بزرگترین مساجد اروپا بهشمار میآمد. ساخت آن به فرمان «عبدالرحمن الداخل» در سال ۱۷۰ هـ ./ ۷۸۶م. آغاز شد و هر خلیفۀ تازه، بر گستردگی و زیبایی آن میافزود.
وصف مسجد در منابع تاریخی
صاحب کتاب «الروض المعطار» چنین وصفی از آن کرده است: «در قرطبه مسجدی مشهور و نامدار، از بزرگترین مساجد دنیا به لحاظ وسعت، استواری بنا، زیبایی شکل و ظرافت معماری است. خلفای اموی اندلس پیوسته آن را توسعه میدادند تا به نهایت درجۀ کمال رسید؛ جایی که چشم از تماشای آن حیران میماند و زبان از وصف زیباییاش ناتوان میشود. در میان مساجد مسلمانان هیچ مسجدی از نظر آراستگی، طول و عرض همانند آن نیست.
طول مسجد ۱۸۰ باع بود (هر باع تقریباً به اندازۀ فاصلۀ دو دست گشوده)، نیمی از آن سرپوشیده و نیم دیگر صحن باز. سقف مسجد بر چهارده قوس بزرگ استوار بود. شمار ستونها و سُواریهای کوچک و بزرگ، همراه با ستونهای اصلی قبله، به هزار میرسید. در مسجد ۱۱۳ چراغدان بزرگ (ثریا) وجود داشت؛ بزرگترین آن هزار چراغ و کوچکترین دوازده چراغ را در خود جای میداد. همۀ چوبهای مسجد از صنوبر «طرطوشه» بود و سقف آن آکنده از نقش و نگارهای رنگارنگ سرخ، سفید، آبی، سبز و سیاهکاری، که در نظم و زیبایی چشم و دل را میربود.
قبلۀ مسجد در کمال شکوه و ظرافت ساخته شده بود، آکنده از موزاییکهای زرّین و بلورهای گرانبها که پادشاه قسطنطنیه برای «عبدالرحمن ناصر لدینالله» فرستاده بود. در دو سوی محراب چهار ستون قرار داشت: دو ستون سبز و دو ستون زُرزُوری (رنگ سرخ تیره)، که ارزش آنها را با هیچ مالی نمیتوان سنجید؛ زیرا بیهمتا بودند. بالای محراب یک طاق مرمری یکپارچه با زر و لاجورد و دیگر رنگها آراسته شده بود. در کنار محراب، منبری از چوب آبنوس، چوب یَقس و عود قرار داشت که گفتهاند ساخت آن هفت سال به طول انجامید و شش استاد به همراه شاگردانشان بر آن کار کردند.
در سمت چپ محراب، اتاقی برای نگهداری ظروف طلا و نقره وجود داشت. در همانجا مصحفی نگهداری میشد که آنقدر سنگین بود که تنها دو نفر میتوانستند آن را بلند کنند. در این مصحف چهار برگ از قرآن منسوب به خط حضرت عثمان بن عفان رضیاللهعنه قرار داشت که با دست او نوشته شده و حتی نشانی از خون ایشان بر آن بود. هر روز صبح این مصحف با آیین خاصی بیرون آورده میشد؛ امام بخشی از آن را تلاوت میکرد و دوباره به جای خود بازگردانده میشد.
از کنار محراب دری بود که به کاخ خلفا راه مییافت. مسجد در مجموع ۲۰ در بزرگ داشت که با ورقههای مسی و نقشونگارهای زیبا آراسته بودند. هر در دارای حلقههایی با کمال دقت ساخته شده بود و دیوارهای اطراف آن با آجرهای سرخ و تزئینات متنوع تزیین شده بودند.
در شمال مسجد منارهای بلند قرار داشت با ارتفاعی حدود ۱۰۰ ذراع. تا جایگاه مؤذن ۸۰ ذراع و تا نوک آن ۲۰ ذراع دیگر بود. دو راهپله جداگانه از شرق و غرب به بالای مناره میرسید که تنها در بالاترین نقطه به هم متصل میشدند. نمای مناره از سنگ مرمر و آجر نقشدار بود و بر بالای آن سه سیب طلایی و دو سیب نقرهای با طرح گل سوسن قرار داشت. حیاط مسجد پر از درختان پرتقال و انار بود تا رهگذران و مسافران از میوههای آن بهرهمند شوند.»[4]
اما جای بسی اندوه است که پس از سقوط اندلس، این مسجد باشکوه به کلیسای جامع (کاتدرال) تبدیل شد. منارۀ بلند آن به برج ناقوس دگرگون گردید و صدای زنگهای کلیسا جای اذان را گرفت. با این حال، هنوز بر دیوارهای استوار آن نقشهای قرآنی باقی است که گویای نبوغ هنری شگفتانگیزی است. امروزه این مکان از مشهورترین آثار تاریخی جهان به شمار میآید.
پوهنتون (دانشگاه) قرطبه
مسجد جامع تنها جای عبادت نبود، بلکه پوهنتونی بزرگ نیز محسوب میشد و از مهمترین مراکز علمی جهان و بزرگترین مرکز آموزشی اروپا در آن دوران بود. در آنجا همۀ علوم تدریس میشد و برجستهترین استادان به تدریس میپرداختند. محصلین از شرق و غرب، مسلمان و غیرمسلمان، به این پوهنتون روی میآوردند.
نیمی از فضای مسجد به حلقههای درس اختصاص داشت و استادان معاش ثابت دریافت میکردند تا به تدریس و تألیف بپردازند. همچنین برای محصلین کمکهزینه و پشتیبانی مالی وجود داشت.
از دل این پوهنتون، دانشمندان بزرگی به جهان اسلام و بشریت عرضه شدند؛ از جمله:
· امام الزهراوی (۳۲۵-۴۰۴ هـ / ۹۳۶-۱۰۱۳م)، جراح و پزشک نامدار؛
· امام ابن باجه؛
· امام ابن طفیل؛
· محمد الغافقی، از بنیانگذاران علم چشمپزشکی؛
· امام ابن عبد البر؛
· امام ابن رشد؛
· امام الادریسی؛
· امام ابو بکر یحیی بن سعدون بن تمام الأزدی؛
· قاضی قرطبی؛
· حافظ قرطبی؛
· امام ابوجعفر قرطبی؛[5]
-
و بسیاری دیگر.
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1]. ماذا قدم المسلمون للعالم؟ ص: ۶۸۰.
[2]. ابن الوردی، سراج الدین، خریدة العجائب وفریدة الغرائب، ص: ۶۱، مکتبة الثقافة الدینیة، قاهره مصر.
[3]. همان منبع و ماذا قدم المسلمون للعالم؟ ص: ۶۸۱.
[4]. الحمیری، محمدابن عبدالمنعم، الروض المعطار فی خبر الأقطار، ص: ۴۵۶-۷ ، مکتبۀ لبنان.
[5]. ماذا قدم المسلمون للعالم؟ ص: ۶۸۶.