نویسنده: محمدعاصم اسماعیلزهی
سیمای یهود در قرآن کریم
بخش نهم و پایانی
کارشکنیها و فعالیتهای تخریبی یهود علیه مسلمانان
الف: عقاید و باورهای یهود
۱. نفرت از مسلمانان:
“لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیهُودَ وَالَّذینَ أَشْرَکُوا” ترجمه: «(اى پيامبر صلیاللهعلیهوسلم) يقيناً يهود و كسانى را كه شرک ورزيدهاند، دشمنترين مردم نسبت به مومنان خواهى يافت».[1]
۲. اذیت و آزار مؤمنین:
“لَتُبْلَوُنَّ فی أَمْوالِکُمْ وَأَنْفُسِکُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَمِنَ الَّذینَ أَشْرَکُوا أَذًی کَثیرًا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ اْلأُمُور” ترجمه: «(ای مؤمنان) بیتردید شما در مورد بذل اموال و جانهایتان آزمایش میشوید و (همچنین) از کسانیکه پیش از شما به آنان کتاب (آسمانی) داده شده است (یهود و نصاری) و (نیز) از کسانیکه شرک ورزیدند سخنان آزاردهندۀ بسیاری خواهید شنید؛ (ولی) اگر صبر کنید و تقوا پیشه سازید (شایستهتر است؛ زیرا) این (ایستادگی) حاکی از عزم استوار (شما) درکارهاست.»[2]
۳. خودشان را پسران و دوستان الله میدانند:
“وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَىٰ نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ” «و یهود و نصاری گفتند: ما پسران خدا و دوستان خاص اوییم.»[3]
۴. سوء ادب به الله متعال:
“وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ” ترجمه: «و یهود گفتند: دست (قدرت) الله (نسبت به تصرّف در امور آفرینش، تشریع قوانین و عطا کردنِ روزی) بسته است.»[4]
۵. طغیان و سرکشی:
“وَ قَضَینا إِلی بَنی إِسْرائیلَ فِی الْکِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی اْلأَرْضِ مَرَّتَینِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبیرًا ۞ فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَیکُمْ عِبادًا لَنا أُولی بَأْسٍ شَدیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ کانَ وَعْدًا مَفْعُولاً” ترجمه: «و در کتاب (تورات) به بنیاسرائیل وحی کردیم که قطعاً دو بار در زمین فساد خواهید کرد و قطعاً سرکشی (و طغیان) بزرگی خواهید نمود ۞ پس هرگاه وعدۀ نخستین از آن دو (بار) فرارسید، گروهی از بندگان بسیار نیرومند (وپیکارجوی) خود را بر شما بر میانگیزیم تا میان خانهها (یتان برای قتل و غارت شما) به جستجو در آیند؛ و این وعدهای انجام شدنی (و قطعی) بود.»[5]
۶. قساوت و سنگدلی:
“ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ فَهِی کَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً” ترجمه: «پس از آن، (باوجود اين معجزۀ بزرگ) دلهاى شما سخت شد؛ همچون سنگ، يا سختتر.»[6]
۷. کفران نعمت:
“وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسی لَنْ نَصْبِرَ عَلی طَعامٍ واحِدٍ فَادْعُ لَنا رَبَّکَ یخْرِجْ لَنا مِمّا تُنْبِتُ اْلأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَقِثّائِها وَفُومِها وَعَدَسِها وَبَصَلِها” ترجمه: «(و به يادآوريد) زمانى را كه گفتيد: اى موسى، ما هرگز تابِ تحملِ يک (نوع) غذا را نداريم؛ از پروردگار خويش برای ما بخواه تا از روييدنیهاى زمين (از سبزی و خيار و گندم و عدس و پياز) برایمان بروياند.»[7]
۸. کشتار انبیاء:
“وَ ضُرِبَتْ عَلَیهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْکَنَةُ وَباءُو بِغَضَبٍ مِنَ اللّهِ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کانُوا یکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللّهِ وَیقْتُلُونَ النَّبِیینَ بِغَیرِ الْحَقِّ ذلِکَ بِما عَصَوْا وَکانُوا یعْتَدُونَ” ترجمه: «و مُهر ذلت و نیاز بر پیشانی آنها زده شد و باز گرفتار خشم خدایی شدند؛ چون آنان به آیات الهی، کفر میورزیدند و پیامبران را به ناحق میکشتند، اینها بهخاطر آن بود که گناهکار و متجاوز بودند.»[8]
۹. فراموش کردن خدمات دیگران:
“وَ إِذْ قالَ مُوسی لِقَوْمِهِ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیکُمْ إِذْ أَنْجاکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ وَیذَبِّحُونَ أَبْناءَکُمْ وَیسْتَحْیونَ نِساءَکُمْ وَفی ذلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظیمٌ.” ترجمه: « و (ای پیامبر یاد کن از) هنگامیکه موسی به قومش گفت: نعمت الله را بر خود به یاد آورید آنگاه که شما را از (چنگال) فرعونیان نجات داد (همان کسانی) که بدترین (و خفت بارترین) عذاب را بر سرتان میآوردند: پسرانتان را میکشتند و زنانتان را (برای کنیزی) زنده میگذاشتند؛ و در این (امر) آزمایشی بزرگ از جانب پروردگارتان برای شما بود (تا شکیباییتان را بیازماید).»[9]
۱۰. اذیت و آزار پیشوا:
“وَإِذْ قالَ مُوسی لِقَوْمِهِ یا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنی وَقَدْ تَعْلَمُونَ أَنّی رَسُولُ اللّهِ إِلَیکُمْ” ترجمه: «و (اى پيامبر، به ياد آور) هنگامى را كه موسى به قومش گفت: اى قوم من چرا به من آزار (واذيت) مىرسانيد در حالىكه مىدانيد بیگمان من فرستادۀ الله بهسوى شما هستم؟»[10]
۱۱. عهد شکنی:
“فَبِما نَقْضِهِمْ میثاقَهُمْ لَعَنّاهُمْ وَجَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قَاسِیةً” «پس به (سزاى) پيمان شكنىشان، آنان را از رحمت خويش دور ساختيم و دلهایشان را سخت گردانديم.»[11]
۱۲. تحریف کلام الله:
“یحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ” ترجمه: «سخنان (الله) را از جايگاهش تحريف مىكنند.»[12]
ب: کارشکنیها و فعالیتهای تخریبی علیه مسلمانان
۱. تفرقه افکنی بین مؤمنین:
“وَالَّذینَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرارًا وَکُفْرًا وَتَفْریقًا بَینَ الْمُؤْمِنینَ” ترجمه:«وكسانى (از منافقان هستند) كه به هدف زيان رساندن (به مسلمانان) و (تقويت) كفر و تفرقهافكنى ميان مؤمنان، مسجدى ساختند.»[13]
۲. پناه دادن به عناصر ضد دین:
“وَ إِرْصادًا لِمَنْ حارَبَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ” ترجمه: «(تا) كمينگاهى باشد براى كسانىكه با الله و پيامبرش از پيش در جنگ بودند.»[14]
۳. آواره کردن شهروندان:
“یقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَی الْمَدینَةِ لَیخْرِجَنَّ اْلأَعَزُّ مِنْهَا اْلأَذَلَّ” ترجمه: «آنها میگویند: اگر به مدینه بازگردیم یقیناً صاحبان عزت فرومایگان را از آنجا بیرون میکنند.»[15]
۴. سیاست محاصرۀ اقتصادی:
“هُمُ الَّذینَ یقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلی مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللّهِ حَتّی ینْفَضُّوا” ترجمه:«آنها کسانی هستند که میگویند: به کسانیکه نزد رسول الله هستند (چیزی) انفاق نکنید تا (از گِرد او) پراکنده شوند.»[16]
۵. عدم خرسندی از مسلمانان مگر با پیروی از یهود:
“وَلَنْ تَرْضی عَنْکَ الْیهُودُ وَلاَالنَّصاری حَتّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَی اللّهِ هُوَ الْهُدی” ترجمه: «يهود و نصارى هرگز از تو راضى نخواهند شد مگر اينكه از آيين آنان پيروى كنى، بگو بیترديد هدايت (راستين) هدايت الله است.»[17]
۶. عدم بهرهمندی از دانش:
“مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا” ترجمه: «مَثَل کسانیکه (عمل به) تورات به آنان تکلیف شد ولی آن را (چنانکه باید و شاید) رعایت نکردند مانند خری است که کتابهایی را حمل میکند (اما چیزی از آن نمیفهمد).»[18]
۷. غرور و تكبر:
“وَقَالُوا لَن يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَن كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ” ترجمه: «(اهل کتاب) گفتند جز یهودی یا نصرانی (هیچ کس) هرگز وارد بهشت نخواهد شد.»[19]
۸. حقد و حسادت:
“وَدَّ كَثِيرٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُم مِّن بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم” ترجمه: «بسیاری از اهل کتاب بهخاطر حسادتی که در وجودشان است آرزو دارند که شما را بعد از ایمانتان به حال کفر بازگردانند.»[20]
منابع:
[1]. قرآن کریم.
2. دائرة المعارف وجدى به نقل از: سید على اکبر قرشى، تفسیر احسن الحدیث، واحد تحقیقات اسلامى بنیاد بعثت، چاپ اول.
3. مغنیه، محمد جواد، الکاشف، دارالعلم للملایین، چاپ سوم، ۱۹۸۱م.
4. ندوی، سید ابوالحسن علی، قصص النبیین، سال چاپ: ۱۳۹۷هـ، نشر احسان تهران.
5. متی، انجیل متی، سال چاپ: ۱۳۶۳هـ، ناشر: انجمن کتاب مقدس تهران.
6. حسینى دشتى، سید مصطفى، دنیا بازیچۀ یهود، موسسه فرهنگى آرایه، سال ۱۳۷۹هـ تهران.
7. زعیتر، ک: اکرم، سرگذشت فلسطین، ترجمه: فیضالله سروچ، سال ۱۳۶۲هـ، انتشارات دفتر تبلیغات قم.
8. شلبی و ندوی، علامه شلبی نعمانی و علامه سید سلیمان ندوی، فروغ جاویدان،ترجمه: عبدالمجید مرادزهی، تاریخ انتشار: ۱۳۸۹هـ، انتشارات فاروق اعظم.
9. مبارکپوری، صفیالرحمن، الرحیق المختوم، ترجمه: عبدالله خاموش هروی، انتشار: ۱۳۹۰هـ، انتشارات: شیخ الاسلام احمد جام.
10. عثمانی، حبیبالرحمن، اسلام چگونه گسترش یافت، ترجمه: عبدالغنی شیخ جامی،تربت جام، انتشارات تسنیم جام۱۳۹۱هـ.
11. طباره، عفیف عبدالفتاح، چهرۀ یهود در قرآن، ترجمه سید مهدى آیتاللهى، انتشارات جهان آرا تهران ۱۳۷۷هـ.
12. سليمانى اردستانى، عبدالرحيم، يهوديت، سال چاپ: ۱۳۸۲هـ، ناشر: سرو تهران.
13. توفیقی، حسين، آشنايى با اديان بزرگ، انتشار: ۱۳۷۹هـ، ناشر: موسسه فرهنگی طه تهران.
14. جان بى ناس، تاريخ جامع اديان، ترجمه على اصغر حكمت، سال انتشار: ۱۳۹۹هـ، انتشارات چلچله.
بخش قبلی | پایان
[1]. سورۀ مائده، آیه: ۸۲.
[2]. سورۀ آل عمران، آیه: ۱۸۶.
[3]. سورۀ مائده، آیه: ۱۸.
[4]. سورۀ مائده، آیه: ۶۴.
[5]. سورۀ أسراء، آیه: ۴-۵.
[6]. سورۀ بقره، آیه: ۷۴.
[7]. سورۀ بقره، آیه: ۶۱.
[8]. سورۀ بقره، آیه: ۶۱.
[9]. سورۀ ابراهیم، آیه: ۶.
[10]. سورۀ صف، آیه: ۵.
[11]. سورۀ مائده، آیه: ۱۳.
[12]. سورۀ مائده، آیه: ۱۳.
[13]. سورۀ توبه، آیه: ۱۰۷.
[14]. سورۀ توبه، آیه: ۱۰۷.
[15]. سورۀ منافقون، آیه: ۸.
[16]. سورۀ منافقون، آیه: ۷.
[17]. سورۀ بقره، آیه: ۱۲۰.
[18]. سورۀ جمعه، آیه: ۵.
[19]. سورۀ بقره، آیه: ۱۱۱.
[20]. سورۀ بقره، آیه: ۱۰۹.