
نویسنده: دوکتور نورمحمد محبی
قرآن؛ معجزهای فراتر از زمان
بخش بیستوهشتم
تبلور اعجاز علمی قرآن کریم در حرکت زمین و نظام شمسی
از جملۀ وجوه اعجاز قرآن کریم، اشارات دقیق آن به پدیدههای طبیعی است که در قالب الفاظی فشرده، لایهلایه و متناسب با ظرفیت فهم بشر در هر عصر، بیان شدهاند، یکی از این اشارات که آیات متعدد از قرآن کریم با سه ساختار زبانی مختلف آمده، مفاهیم «مشرق» و «مغرب» است: «قَالَ رَبُّ ٱلۡمَشۡرِقِ وَٱلۡمَغۡرِبِ وَمَا بَيۡنَهُمَآۖ» [شعراء: ۲۸] ترجمه: «گفت: او پروردگار طلوع و غروب (كواكب و سيّارات جهان) و همه چيزهائي است كه در ميان آن دو قرار دارد.»
«رَبُّ ٱلۡمَشۡرِقَيۡنِ وَرَبُّ ٱلۡمَغۡرِبَيۡنِ» [الرحمن:۱۷] ترجمه: «او پروردگار هر دو مشرق و پروردگار هردو مغرب است.»
«فَلَآ أُقۡسِمُ بِرَبِّ ٱلۡمَشَٰرِقِ وَٱلۡمَغَٰرِبِ إِنَّا لَقَٰدِرُونَ» [معارج:۴۰] ترجمه: «سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها كه توانائيم!»
سه عبارت، سه قالب زبانی (مفرد، تثنیه، جمع) و در هر کدام، اشارهای عمیق به سطحی خاص از واقعیت کیهانی. این بخش به بررسی معانی این سه تعبیر در دو سطح میپردازد:
۱. فهم متقدمین و درک بشری در زمان نزول
۲. تفسیر علمی نوین مبتنی بر اکتشافات اخترشناسی و جغرافیای نجومی
بیان مفاهیم در زمان نزول قرآن کریم
رب المشرق والمغرب
در سطح ابتدایی، «مشرق» به محل طلوع آفتاب و «مغرب» به محل غروب آن اطلاق میشود، در عصر نزول قرآن کریم، این تعبیر کاملاً با درک روزمرۀ بشر هماهنگ بوده و نشانی از پیچیدگیهای علمی در آن دیده نمیشده است. «مشرق» یعنی سمت شرق و «مغرب» سمت غرب و خداوند متعال بهعنوان ربّالجهات، حاکم و خالق نظم در طلوع و غروب آفتاب است.
رب المشرقین و رب المغربین
در مرحلهای بالاتر، قرآن کریم از «دو مشرق» و «دو مغرب» یاد میکند. این تعبیر، در آن زمان میتوانست اشارهای باشد به:
• تفاوت محل دقیق طلوع و غروب آفتاب در طول سال، (مثلاً بین تابستان و زمستان)
• یا به دو نقطه، طلوعی که از دید بصری مشخص میشوند (مانند مشرق در هنگام اعتدال و مشرق در هنگام انقلاب)
بدین ترتیب، این آیه به درک پیچیدهتری از گردش سالانۀ آفتاب و تغییر زوایای طلوع و غروب اشاره دارد که فهم آن در آن دوران نیز بهطور ضمنی ممکن بوده است.
رب المشارق و المغارب
در این سطح، قرآن کریم از جمع «مشارق» و «مغارب» سخن میگوید؛ اشارهای فراگیر به تنوع و تعدد محلهای طلوع و غروب در هر منطقه، هر کشور، هر روز و حتی هر لحظه. در دوران نزول قرآن کریم، این مفهوم بهصورت کامل قابل درک نبود؛ اما با مشاهدههای اولیه (مانند تفاوت طلوع خورشید در تابستان و زمستان) تا حدودی تصور آن ممکن بوده است.
تحلیل علمی: حرکت زمین و تکثر طلوعها و غروبها
کرویت زمین و پیوستگی مشرق و مغرب
از نگاه علم امروز، زمین کروی است و در هر لحظه، بخشی از آن در تاریکی و بخش دیگر در روشنایی قرار دارد. بهعبارت دیگر:
طلوع آفتاب در یک نقطه، همزمان با غروب آن در نقطهای دیگر رُخ میدهد؛ پس، مشرق و مغرب مفاهیمی وابسته و غیرمجزا هستند، وقتی خداوند متعال در آیهای میفرماید: «قَالَ رَبُّ ٱلۡمَشۡرِقِ وَٱلۡمَغۡرِبِ» (نه “رب المشرق ورب المغرب”) این تقارن زبانی، دلالت بر وحدت طبیعی دارد؛ غروب بدون طلوع ممکن نیست و برعکس.
دو مشرق و دو مغرب: نگاهی از منظر چرخش زمین
زمین در هر لحظه به دو نیمکرۀ روشن و تاریک تقسیم میشود، هر نیمکره، طلوع و غروب خاص خود را دارد. هنگامی که یک نیمکره در حال خروج از تاریکی و ورود به روز است، نیمکرۀ دیگر در حال ورود به شب است.
پس در هر لحظه:
• یک مشرق و مغرب در نیمکرۀ اول
• یک مشرق و مغرب در نیمکرۀ دوم وجود دارد.
این واقعیت نجومی، کاملاً با تعبیر «رَبُّ ٱلۡمَشۡرِقَيۡنِ وَرَبُّ ٱلۡمَغۡرِبَيۡنِ» منطبق است.
مشارق و مغارب: زاویههای طلوع و غروب در هر لحظه
در هر نقطه از زمین، زاویۀ طلوع و غروب آفتاب روزبهروز تغییر میکند. این پدیده ناشی از:
• حرکت وضعی زمین بهدور خود؛
• حرکت انتقالی زمین بهدور آفتاب.
در یک کشور، آفتاب هرگز دو بار از یک نقطۀ دقیق طلوع نمیکند؛ حتی در یک شهر، زوایای طلوع و غروب در هر روز، متفاوت است. این مسئله بهروشنی در تعیین اوقات شرعی (طلوع فجر، غروب آفتاب) نیز دیده میشود؛ و سادهترین مثال برای عموم مردم، تفاوت ساعت افطار در ماه رمضان است که هر روز چند دقیقه تغییر دارد. از این جهت، میتوان گفت: در هر لحظه، بر گوشهای از زمین، آفتاب در حال طلوع است و در گوشهای دیگر، در حال غروب. در نتیجه، برای کل زمین، مشارق و مغارب بیشماری وجود دارد که بهصورت پیوسته در حال تغییرند. این دقت علمی، عیناً در آیهی: «بِرَبِّ ٱلۡمَشَٰرِقِ وَٱلۡمَغَٰرِبِ» نهفته است.
هماهنگی اعجازآمیز قرآن کریم با پیشرفت علمی
یکی از نکات ظریف در این سه آیه آن است که هیچیک، دیگری را نقض نمیکند یا منسوخ نمیسازد؛ بلکه هر یک، در سطحی از عمق، حقیقتی را بیان میکند.
همچنین، نحوۀ بیان قرآن کریم، دلالت بر مفهومی «نسبی» از زمان و مکان دارد. چنانکه مرحوم شیخ محمد متولی الشعراوی رحمه الله اشاره میکند، در لحظهای واحد، در پنج نقطۀ زمین پنج نماز مختلف اقامه میشود: صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشاء. و این، نشان میدهد که: قرآن کریم با بیان سهگانهی مشرق و مغرب، در سطحی ظاهری، با فهم بشر زمان نزول هماهنگ بوده و در عین حال، لایههایی از معنا را در خود نهفته دارد که با پیشرفت علم، یکی پس از دیگری آشکار میشوند.
از مفرد تا تثنیه و از تثنیه تا جمع، سطح درک مخاطب گسترش یافته و هر آیه بخشی از منظومۀ علمی منسجم خلقت را نشان میدهد. این نشانهای روشن از اعجاز علمی قرآن است که:
• هم در زمان نزولش قابلفهم بوده است،
• هم در دوران علمی امروز قابلتبیین،
• و هم برای آینده، پیامهای نهفتهی تازهای در بر دارد.
ادامه دارد…