نویسنده: ابورائف
نقش مسلمانان در شکلگیری و توسعۀ علوم
بخش شصتوپنجم
زیبایی خانه، خیابان و شهر
خانه، خیابان و شهر محیطی را تشکیل میدهند که انسان در آن زندگی میکند و این محیط امروزه در میان انسانها با عنوان «محیط زیست» شناخته میشود.
آنچه شایان توجه است، این است که خداوند زیبایی این محیط را از اهداف وجود انسان در زندگی قرار داده است؛ چنانکه خداوند به نقل از پیامبرش صالح علیهالسلام میفرماید: “هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فيها”[1] ترجمه: «او شما را از زمین پدید آورد و آبادانی آن را به شما واگذار کرد.»
ابن کثیر رحمهالله میگوید: یعنی «شما را ساکن زمین قرار داد تا آن را آباد سازید و بهرهبرداری کنید.»[2] همچنین حضرت «زید بن اسلم» رضیاللهعنه گفته است: «یعنی شما را فرمان داد تا هر آنچه از ساختمانسازی و درختکاری نیاز دارید، بسازید و بکارید و برخی نیز گفتهاند: خداوند الهام کرد که زمین را با زراعت و کشت و حفر نهرها و غیره آباد کنید.»[3]
حتی پایینترین مظاهر زیبایی در مسیر راه نیز در دل مؤمنان با ایمان پیوند خورده است؛ چنانکه رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم برداشتن اذیت و آزار از راه را بخشی از ایمان معرفی کرد و فرمود: “الإيمان بضع وَسَبْعُونَ، أَوْ بِضْعٌ وَسِتُّونَ شُعْبَةٌ، فَأَفْضَلُهَا قَوْلُ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَأَدْنَاهَا إِمَاطَةُ الْأَذَى عَنِ الطريق” «ایمان دارای بیش از هفتاد یا بیش از شصت بخش است، بهترینِ آنها گفتن «لا إله إلا الله» است و پایینترینِ آن کنار زدن آزار از راه است.»[4]
و مراد از «برداشتن اذیت از راه» کنار زدن هر چیز آزاردهندهای همچون سنگ، خار و غیره از مسیر عبور مردم است.
برداشتن اذیت از راه حتی پاداش صدقه دارد؛ چنانکه از ابوهریره روایت شده که پیامبر صلیاللهعلیهوسلم فرمود: “يُمِيطُ الْأَذَى عَنْ الطَّرِيقِ صَدَقَةٌ” «برداشتن آزار از راه، صدقه است.»[5]
حتی بیشتر از این، پیامبر صلیاللهعلیهوسلم خبر داد که خداوند گناهان یکی از بندگان را به سبب کنار زدن شاخهای خاردار از مسیر بخشید و او را به بهشت وارد کرد، در حدیث آمده: “بَيْنَمَا رَجُلٌ يَمْشِي بِطَرِيقٍ وَجَدَ غُصْنَ شَوْكٍ عَلَى الطَّرِيقِ، فَأَخَّرَهُ، فَشَكَرَ اللهُ لَهُ فَغَفَرَ لَهُ” و در روایتی از ابن ماجه آمده: “كَانَ عَلَى الطَّرِيقِ غُصْنُ شَجَرَةٍ يُؤْذِي النَّاسَ، فَأَمَاطَهَا رَجُلٌ، فَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ” «مردی در حال عبور از راه، شاخهای خاردار دید، آن را کنار زد، خداوند این کارش را پسندید و او را بخشید.»[6]
در حدیثی دیگر نیز پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم چنین عملی را از بهترین کارهای امت برشمرد و فرمود: “عُرِضَتْ عَلَيَّ أَعْمَالُ أُمَّتِي حَسَنُهَا وَسَيْتُهَا، فَوَجَدْتُ فِي مَحَاسِنِ أَعْمَالِهَا الْأَذَى يُمَاطُ عَنِ الطَّرِيق” «اعمال امت من به من عرضه شد، کارهای نیک و بدشان؛ و در میان نیکوترین کارهایشان دیدم: برداشتن آزار از راه.»[7]
شگفتانگیز است که صحابی بزرگوار، ابوبرزه، از پیامبر اكرم صلیاللهعلیهوسلم خواست تا او را به کاری سودمند راهنمایی کند و پیامبر گرامی صلیاللهعلیهوسلم در پاسخ فرمود: “اعْزِلِ الأَذَى عَنْ طَرِيقِ الْمُسْلِمِينَ ” «آزار را از راه مسلمانان دور کن.»[8]
و شاید تعجبآورتر آنکه پیامبر هشدار سختی نسبت به کسی داد که مردم را در مسیرشان اذیت کند و فرمود: “مَنْ أَذَى الْمُسْلِمِينَ فِي طُرُقِهِمْ، وَجَبَتْ عَلَيْهِ لَعْنَتُهُمْ” «هرکس در راه مسلمانان، آنان را آزار دهد، لعن آنان بر او واجب میشود.»[9]
آیا توجه کردید؟! هفت حدیث در موضوع برداشتن اذیت از راه، بدون قصد جامعنگری نقل شد و نمیشناسیم شریعت یا مکتب یا فلسفهای که تا این اندازه به زیبایی راه توجه کرده باشد، حال اگر فرضاً جایی چنین چیزی رخ دهد، آیا کسی هست که بگوید: کنار زدن اذیت از راه در آنجا با انگیزه بخشایش گناهان و ورود به بهشت انجام میشود؟!
در اینجا کمی درنگ کنیم: یک بانوی صحابی که تنها ویژگیاش این بود که مسجد را نظافت میکرد، پیامبر صلیاللهعلیهوسلم وقتی او را ندید، سراغش را گرفت و هنگامی که مطلع شد او وفات کرده، اصحاب خود را مورد سرزنش قرار داد که چرا او را مطلع نکردند، و فرمود: “أَفَلا كُنتُمْ آذَنْتُمُونِي … دُلُّونِي عَلَى قَبْرِهَا” «چرا مرا باخبر نکردید؟ … مرا به سر قبرش راهنمایی کنید.» و وقتی راهنماییاش کردند، بر او نماز گزارد.[10] و آنگاه به سر قبرش رفت و بر او نماز خواند.
این زن که نامش در تاریخ اسلام ماندگار شد و در کتابهای حدیثی ثبت گردید، فقط به نظافت مسجد پرداخت و در مکتب اسلام شایستۀ جاودانگی شد، چنانکه پیامبر اكرم صلیاللهعلیهوسلم اصحاب را در مرگ او ملامت کرد و پس از وفاتش بر او نماز گزارد.
رسول الله صلیاللهعلیهوسلم از قضای حاجت در مکانهایی که مردم رفتوآمد دارند نهی کرد و فرمود: “اتَّقُوا اللَّعَانَيْنِ. قَالُوا: وَمَا اللَّعَانَانِ يَا رَسُولَ اللهِ ؟ قَالَ: الَّذِي يَتَخَلَّى فِي طَرِيقِ النَّاسِ أَوْ فِي ظلهم” «از دو عمل لعنتبرانگیز بپرهیزید.» گفتند: «ای رسول خدا، آن دو چیست؟» فرمود: «کسیکه در مسیر مردم یا در سایۀ آنها قضای حاجت کند.»[11]
یعنی کسیکه در راه عبور مردم یا محل نشستنشان قضای حاجت کند، باعث میشود مردم او را لعن کنند.
امام «ابوسلیمان خطابی» میگوید: منظور از «لعانین» دو عملی هستند که باعث جلب لعن مردم میشوند، آنها را به خشم میآورند و به لعن کردن وا میدارند.[12]
هرچه مکان مقدستر باشد، اهتمام به پاکی آن بیشتر است؛ مانند مسجد که پیامبر معظم اسلام صلیاللهعلیهوسلم در موردش فرمود: “الْبُزَاقُ فِي الْمَسْجِدِ خَطِيئَةٌ، وَكَفَّارَتُهَا دَفْنُهَا” «تفکردن در مسجد گناه است، و کفارهاش آن است که آن را بپوشانی.»[13]
از آنجا که یهودیان خانههای خود را تمیز نمیکردند، پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوسلم به اصحاب خود فرمود: “طَهِّرُوا أَفْنِيَتَكُمْ؛ فَإِنَّ الْيَهُودَ لَا تُطَهِّرُ أَفْنِيَتَهَا” «حیاطهای خود را پاکیزه کنید؛ زیرا یهودیان حیاطهای خود را پاک نمیکنند.» و در روایتی دیگر آمده: “نَظُفُوا أَفْنِيَتَكُمْ؛ فَإِنَّ الْيَهُودَ أَنْتَنُ النَّاسِ” «حیاطهای خود را تمیز کنید، چرا که یهودیان بدبوترین مردماند.»
این توصیۀ پیامبر صلیاللهعلیهوسلم نشان میدهد که زیبایی در اسلام اصیل بوده و نه نتیجۀ تأثیر اقلیم گرمسیری – آنگونه که برخی پژوهشگران غربی پنداشتهاند – و نه تأثیر گرفته از ادیان یا مکتبهای پیشین.
اسلام بر ادا نمودن نمازهای مستحبی در خانه تأکید میکرد؛ چنانکه جابر روایت میکند که پیامبر گرامی صلیاللهعلیهوسلم فرمود: “إذا قَضَى أَحَدُكُمُ الصَّلاةَ فِي مَسْجِدِهِ، فَلْيَجْعَلْ لِبَيْتِهِ نَصِيبًا مِنْ صَلَاتِهِ؛ فَإِنَّ اللَّهَ جَاعِلٌ فِي بَيْتِهِ مِنْ صَلاتِهِ خَيْرًا” «وقتی کسی نماز خود را در مسجد خواند، باید برای خانهاش نیز سهمی از نماز قرار دهد؛ زیرا خداوند از آن نماز، خیری در خانهاش قرار میدهد.[14]
بر این اساس، خانهها همچون مساجد کوچک شدند، پس لازم بود که طاهر باشند. پیامبر گرامی صلیاللهعلیهوسلم نیز امت خود را به این امر دستور داد؛ چنانکه حضرت «سمرة بن جندب» رضیاللهعنه میگوید: “أمرنا رسول الله أن نتخذ المساجد في ديارنا، وأمرنا أن ننظفها” رسول الله صلیاللهعلیهوسلم به ما دستور داد که در خانههایمان مسجدی داشته باشیم، و آن را پاکیزه نگاه داریم.»[15]
همچنین پیامبر گرامی صلیاللهعلیهوسلم نهی کرد که کسی در محل استحمام ادرار کند و فرمود: “لا يَبُولَنَّ أَحَدُكُمْ فِي مُسْتَحَمِّهِ، ثُمَّ يَتَوَضَّأُ فِيهِ” «هیچکس در محل استحمام خود ادرار نکند، سپس در آن وضو بگیرد.»[16]
اینها نمونههایی از نصوصی است که دربارۀ نهی از آلودگی در خانه یا در راهها آمدهاند.
اما امر فقط به نهی از آلودگی محدود نشد؛ بلکه اسلام بر درختکاری نیز تأکید کرد؛ چنانکه از حضرت انس بن مالک روایت است که پیامبر اكرم صلیاللهعلیهوسلم فرمود: “مَا مِنْ مُسْلِم يَغْرِسُ غَرْسًا أَوْ يَزْرَعُ زَرْعًا، فَيَأْكُلُ مِنْهُ طَيْرٌ أَوْ إِنْسَانٌ أَوْ بَهِيمَةٌ، إلا كَانَ لَهُ بِهِ صَدَقَةٌ” «هیچ مسلمانی نیست که درختی بکارد یا زراعتی کند و پرنده یا انسان یا حیوانی از آن بخورد، مگر آنکه برای او صدقهای ثبت میشود.»[17]
و در روایت مسلم آمده: “وَمَا سُرِقَ مِنْهُ لَهُ صَدَقَةٌ … وَلَا يَرْزَؤُهُ أَحَدٌ إِلَّا كَانَ لَهُ صَدَقَةٌ.” «حتی اگر از آن دزدیده شود، باز هم برایش صدقهای است… و هیچکس از آن کم نمیکند، مگر اینکه آن برایش صدقه خواهد بود.»
حتی رسول اكرم صلیاللهعلیهوسلم توصیه کرد که اگر روز قیامت در حال وقوع باشد و در دست کسی نهالی باشد، اگر توانست، باید آن را بکارد؛ چنانکه حضرت انس رضیاللهعنه از پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوسلم روایت کرده: “إِنْ قَامَتِ السَّاعَةُ وَفِي يَدِ أَحَدِكُمْ فَسِيلَةٌ، فَإِنِ اسْتَطَاعَ أَنْ لَا يَقُومَ حَتَّى يَغْرِسَهَا فَلْيَغْرِسْهَا” «اگر قیامت برپا شود و در دست یکی از شما نهالی باشد، تا زمانیکه توان دارد، باید آن را بکارد.»[18]
هیچ انگیزهای برای تشویق به غرس درخت قویتر از این نیست؛ زیرا این حدیث، انسان مسلمان را بهعنوان موجودی فعال، خیرخواه، و بخشنده معرفی میکند؛ کسیکه مانند چشمهای جوشان، پیوسته عطا میکند و تا آخرین لحظۀ زندگی نیز از کار باز نمیایستد؛ حتی اگر بداند کسی از میوۀ درختش بهرهای نخواهد برد.
در فقه اسلامی، آبادسازی زمین با عنوان «احیای موات» شناخته میشود. و موات یعنی زمینی که متروکه و خالی از سکنه است. این اصطلاح از حدیث پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم گرفته شده که فرمود: “مَنْ أَحْيَا أَرْضًا مَيِّتَةً فَهِيَ له” «هرکس زمین مردهای را زنده کند، آن زمین از آنِ اوست.»[19]
پس اسلام از یکسو به پاکی و طهارت امر کرده و از سوی دیگر به کاشت و آبادانی ترغیب نموده است. از همین رو، خانهها و شهرهای اسلامی در دوران شکوفایی اسلام، جلوهای از زیبایی و طراوت بودند.
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1]. سورۀ هود، آیه ۶۱.
[2]. ابن كثير، ابوالفداء اسماعیل ابن عمر، تفسیر القرآن الکریم، ج۴، ص: ۲۸۶، دارالکتب العلمیة، بیروت، لبنان.
[3]. ابوحيان، محمدابن یوسف، البحر المحیط، ج۶، ص: ۱۷۵، دارالفکر، بیروت، لبنان.
[4]. صحیح مسلم.
[5]. صحیح بخاری و مسلم.
[6]. صحیح بخاری و مسلم.
[7]. صحیح مسلم.
[8]. سنن ابی داود.
[9]. صحیح مسلم.
[10]. صحیح بخاری و مسلم.
[11]. صحیح مسلم.
[12]. ماذا قدم المسلمون للعالم؟ ص: ۶۵۰.
[13]. صحیح بخاری.
[14]. صحیح مسلم.
[15]. سنن ابی داود.
[16]. سنن ترمذی.
[17]. صحیح بخاری و مسلم.
[18]. مسند احمد.
[19]. سنن ابی داود.