امر بالمعروف و نهي عن المنكر؛ فریضهای که ملحدان از آن هراس دارند
بخش دوم
چرا امر به معروف و نهی از منکر کنيم؟
یکی از علتهایی که باعث اهمیت قابلشدن به این مسئولیت اجتماعی میشود، گناهان بنیآدم است که اسباب عذاب و خرابی و تباهی را ایجاد میکند، چنانچه الله تبارک و تعالی میفرمايد: “ظَهَرَ اَلْفَسٰادُ فِي اَلْبَرِّ وَ اَلْبَحْرِ بِمٰا كَسَبَتْ أَيْدِي اَلنّٰاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ اَلَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ” [روم: ۴۰] ترجمه: «به سبب کارهایی که مردم انجام دادهاند، در دریا و خشکی فساد و تباهی پدیدار گشته است تا (پروردگار) سزای بخشی از اعمالشان را به آنان بچشاند؛ باشد که (بهسوی حق) باز گردند.»
تباهی، خرابی، بلاها و مصيبتها در خشکی و دريا بهخاطر کارهایی پديدار گشته که مردمان انجام دادهاند و هرگاه عذاب الهی فرا برسد، صالح و طالح، خوب و بد، مؤمن و کافر، همهوهمه را دربرمیگيرد. خداوند میفرمايد: “وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ” [انفال: ۲۵] ترجمه: «خويشتن را از بلا و مصيبتی به دور داريد که تنها دامنگير کسانی نمیگردد که ستم میکنند (بلکه اگر جلو ستمکاران گرفته نشود، خشک و تر به گناه آنان میسوزد) و بدانيد که خداوند دارای کيفر سخت و مجازات شديد است.»
پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم برای کسانی که امر به معروف و نهی از منکر میکنند و کسانی که اين وظيفه را ترک کردهاند، مثالی زیبا بیان میکند: “مَثَلُ القَائِمِ في حُدودِ اللَّه، والْوَاقِعِ فِيهَا كَمَثَلِ قَومٍ اسْتَهَمُوا عَلَى سفينةٍ فصارَ بعضُهم أعلاهَا وبعضُهم أسفلَها وكانَ الذينَ في أَسْفَلِهَا إِذَا اسْتَقَوْا مِنَ الماءِ مَرُّوا عَلَى مَنْ فَوْقَهُمْ فَقَالُوا: لَوْ أَنَّا خَرَقْنَا في نَصَيبِنا خَرْقاً وَلَمْ نُؤْذِ مَنْ فَوْقَنَا، فَإِنْ تَرَكُوهُمْ وَمَا أَرادُوا هَلكُوا جَمِيعاً، وإِنْ أَخَذُوا عَلَى أَيْدِيهِم نَجوْا ونجوْا جَمِيعاً.” [رواهُ البخاري] ترجمه: «صفت کسی که بر حدود الله ايستاده است و برای ازبين بردن منکرات قيام میکند و صفت کسی که در آن میافتد (تجاوز کند)، مانند مردمی است که قرعه انداختند که در يک کشتی بعضی بالا و برخی در پايین قرار گرفتند، کسانی که در پايين بودند، چون میخواستند آب بنوشند، بايد از بالای کسانی که بالاتر از آنها بودند، میگذشتند. آنان با خود گفتند که چه میشود که ما در سهم خويش شکافی ايجاد کنيم و کسانی را که بالاتر از ما هستند، آزار ندهيم؟ اگر آنها را به کارشان بگذارند، همه هلاک شوند و اگر دستشان را بگيرند خود نجات میيابند و همه را نجات میدهند.»
شروط امر به معروف و نهی از منکر؛ برای کسی که میخواهد اين وظيفهٔ مهم را انجام دهد و کار او مؤثر واقع شود:
۱. اصلاح نفس: بايد خود را اصلاح نمايد و نفس خود را تزکيه کند، در غيراينصورت، زحمات او در اين زمينه نتيجه نخواهد داد، چنانکه خداوند کسانی را توبیخ میکند که گفتارشان با کردارشان موافق نيست: “يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ” [صف:۲-۳] ترجمه: «ای مؤمنان، چرا سخنی (به ديگران) میگوييد که خودتان برابر آن عمل نمیکنيد؟ اگر سخنی را بگوييد و خودتان برابر آن عمل نکنيد موجب کينه و خشم عظيم الله میگردد.» همچنین در سورهٔ بقره ۴۴ میفرمايد: “أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ” ترجمه: «آيا مردم را به نيکوکاری فرمان میدهيد و خود را فراموش میکنيد؟ (و به آنچه به ديگران میگوييد خودتان عمل نمیکنيد؟) درحالیکه شما کتاب میخوانيد. آيا شما نمیفهميد و عقل نداريد؟!»
۲. اخلاص: برای رضای الله و نجات جامعه و بندگان الله اين کار انجام دهد، نه برای ريا و خودنمایی و کسب شهرت و غيره، چنانکه خداوند میفرمايد: “وما أمروا إلا ليعبدوا الله مخلصين له الدين حنفاء” [بینه: ۵] ترجمه: «به ايشان دستور داده نشده؛ مگر اينکه مخلصانه و حقگرايانه، الله را بپرستند و عبادت کنند.»
۳. صبر: پيشهکردن صبر و شکيبایی و به کارگيری از حوصله؛ زيرا در اين راه انسان با بیمهری و جفا و اذيت و آزارهای زيادی روبهرو میشود؛ پس بايد حليم و بردبار بود و با استقامت و پايداری به کار خود ادامه داد و نااميدی و بدبينی را از خود دور نمود، بههمینخاطر لقمان حکيم [در سورهٔ لقمان، آیهٔ ۱۷] ابتدا به فرزندش توصيه میکند که نماز بخواند و ارتباطش را با الله خوب و مستحکم کند؛ يعني نفس خود را تزکيه و اصلاح کند، چنانکه او را توصیه میکند: “يا بني اقم الصلاة” «ای فرزندم، نماز را برپادار» سپس به او میگويد: “وأمر بالمعروف وانه عن المنکر” «و به کار نيک دستور بده و از کار بد نهی کن» بعد به او میگويد: “واصبر علي ما أصابک إن ذلک من عزم الأمور” «و در برابر مصائبی که به تو میرسد شکيبا باش.» اينها همه از کارهای اساسی و مهمی است که بايد بر آن عزم را جزم کرد و ثبات ورزيد.
۴. علم به معروف و منکر؛ یکی دیگر از شروط امر به معروف و نهی از منکر، علم به معروف و منکر است. یعنی امرکننده و نهیکننده باید معروف و منکر را بشناسد، در غیراینصورت، مؤظف نیست امر به معروف و نهی از منکر کند؛ بلکه نباید چنین کاری کند؛ زیرا ممکن است در اثر جهل و نادانی امر به منکر و نهی از معروف کند، پس نهی از منکرکردن کسی که نمیدانیم کارش حرام است یا نه، درست و موجه نیست، بهطور مثال، معلوم نیست موسیقیای که گوش میدهد مجاز است یا نه؟
۵. احتمال تأثیرپذیری؛ یکی دیگر از شروط امر به معروف و نهی از منکر، احتمال تأثیر است. یعنی امرکننده و نهیکننده باید احتمال بدهد که امر و نهی او اثر و نتیجهای ولو در آینده دارد.
۶. اصرار بر گناه؛ شرط دیگر امر به معروف و نهی از منکر اصرار بر گناه است. یعنی باید شخص گناهکار بر استمرار گناه اصرار و سماجت داشته باشد و چنانچه معلوم شود که وی بدون این که امر و نهی شود، خود از خطا دست برمیدارد. یعنی معروف را بهجا میآورد و منکر را ترک میکند، پس امر و نهی او واجب نیست.
۷. نداشتن مفسده؛شرط دیگر امر به معروف و نهی از منکر، نداشتن مفسده است، یعنی باید امر و نهی مفسده نداشته باشد، بدینترتیب، اگر امر و نهی موجب شود به شخص امرکننده و نهیکننده یا به مسلمان دیگر مفسدهای، از قبیل ضرر جانی یا آبرویی یا مالی برسد، در اینجا امر و نهی واجب نیست؛ البته مکلف مؤظف است ملاحظهٔ اهمیت را کند، یعنی باید در تمام معروف و منکرها بین مفسدهٔ امر و نهی و مفسدهٔ ترک امر و نهی مقایسه کند و سپس به آنچه مهمتر است عمل نماید.