
نویسنده: عبیدالله نیمروزی
پاسبان اندلس (اسپانیا)، سلطان یوسف بن تاشفین رحمهالله
بخش بیستوپنجم
اوج نبوغ نظامی یوسف بن تاشفین
در اینجا باید به نبوغ نظامی یوسف اشاره کرد؛ نبوغی که توانست از تمام این امکانات بهرۀ کامل ببرد و آنها را در مسیر رضای الله و خدمت به مؤمنان بهکار گیرد. او به نظم و سازماندهی ارتش اهمیت ویژهای میداد. ستون اصلی ارتش، نیروهای سوارهنظام ماهر و مجهز به بهترین سلاحها بودند که شمارشان در دوران او به صد هزار نفر رسید. هر گروه، پرچم خاصی با رنگها و نقوش ویژه داشت، رهبر مخصوص خود را میشناخت و ارتش با طنین طبلها به سوی میدان نبرد حرکت میکرد. صفآراییها نیز بر اساس قبیلهها صورت میگرفت.[1]
گام بعدی: حرکت به سوی فاس، قلب مقاومت
پس از آمادهسازی گسترده، یوسف بن تاشفین از مراکش بهسوی شهر فاس، مرکز مقاومت قبایل زناته، روانه شد. در آنجا با قبایلی چون زواغه، لمایه، صدینه، سدراته، مغیله، بهلوله، مدیونه و بسیاری قبایل دیگر روبرو شد و نبردی سخت درگرفت.[2]
فتح صدینه؛ مرکز مقاومت قبایل علیه المرابطین
قبایل مذکور، شهر «صدینه» را بهعنوان مرکز ادارۀ عملیات خود علیه المرابطین انتخاب کردند. المرابطین با صبر و تلاش برای جهاد علیه این قبایل؛ سرانجام موفق شدند آنها را شکست دهند و به قلعهای که این قبایل در آن محصور شده بودند، نفوذ کنند؛ سپس دیوارهای دفاعی که این قبایل برای محافظت از شهر صدینه ساخته بودند را ویران کردند.[3]
فتح فاس؛ تصرف قلعه و شکست مقاومت ملوک محلی
پس از نابودی این قبایل، راه برای رسیدن به شهر فاس باز شد. یوسف بن تاشفین مدتی در فاس اقامت کرد و سپس عامل شهر، بكار بن ابراهيم را کشت و به سمت شهر صفرو حرکت کرد.[4] از همان روز ورود به صفرو، شهر را به زور تصرف کرد و مقاومت ملوک محلی از جمله اولاد مسعود المغراوي که صاحب سجلماسة بود را شکست داد؛ سپس یوسف و سپاهش به شهر فاس بازگشتند و آن را محاصره کردند تا فتح کردند. این فتح نخستین فتح فاس بود که در سال ۴۵۵ هـ رخ داد.[5]
تثبیت حاکمیت المرابطین و اصلاح اوضاع دینی فاس
پس از فتح شهر فاس، یوسف بن تاشفین والیای از المرابطین بر آن گماشت که اوضاع را اصلاح کند و دین را در شهر استقرار دهد.[6] معنصر بن حماد المغراوي، امیر فاس، از شهر فرار کرد. با استقرار امنیت، یوسف سپاه خود را برای ادامۀ فتح مناطق دیگر هدایت کرد.
پذیرش طاعت المرابطین توسط امیر مكناسة
در همین زمان، مهدي بن يوسف الكزنائي، امیر مكناسة، با یوسف بن تاشفین بیعت کرد و تابعیت المرابطین را پذیرفت. یوسف نیز مقام او را تأیید نمود.[7] این تایید گویای پذیرش اصلاحات و حرکت به سوی وحدت بود.
ادامۀ مقاومت قبایل مغراوي و زناتيه و حمله به فاس
برخی قبایل مانند بني معنصر المغراوي و زناتيه مقاومت کردند. آنها با شنیدن حرکت مهدي بن يوسف الكزنائي به سوی یوسف بن تاشفین، به فاس حمله کردند و والي منصوب شده را کشتند. در نبردی سنگین، امیر مكناسة کشته شد و نیروهایش متفرق گشتند.[8]
اتحاد قبایل مخالف المرابطین و ارتباط با برغواطة
تميم بن معنصر المغراوي فرمانده نیروهای فاس بود و سر امیر مكناسة را به سكوت البرغواطي، حاكم سبتة، فرستاد. این عمل نشاندهندۀ اتحاد قبایل مخالف المرابطین است که برای مقابله با آنها دست به همکاری زده بودند. المرابطین هدف داشتند این قبایل و مناطقی را که بر اساس منافع غیرمشروع و ظلم اداره میشدند، اصلاح کنند.[9]
جهاد المرابطین علیه برغواطة؛ مقابله با فساد و بدعت
المرابطین، مبارزه علیه برغواطة را که فساد اخلاقی و عقاید نادرستی داشت، جهادی مشروع و قربت إلى الله میدانستند. این جهاد به منظور اصلاح و پاکسازی منطقه و مقابله با بدعتها بود.[10]
وفاداری مردم مكناسة و محاصرۀ قلعۀ مهدي
مردم مكناسة که به المرابطین ایمان داشتند، نامهای به یوسف بن تاشفین نوشتند و وفاداری خود را اعلام کردند. یوسف ارتشی برای محاصرۀ قلعه مهدي فرستاد و این محاصره حدود نه سال طول کشید تا قلعه در سال ۴۵۶ هـ فتح شد.[11]
ادامه دارد…
[1] . یوسف أشباخ، تاریخ الأندلس فی عهد المرابطین والموحدین، ص۴۷۹.
[2] . ابن ابیزرع، روض القرطاس، ص۸۹.
[3] . السلاوي، الاستقصا، ج ۲، ص ۲۷.
[4] . ابن أبي زرع، روض القرطاس، ص ۹۰.
[5] . همان.
[6] . ابن الخطيب، أعمال الأعلام، ج ۳، ص ۲۳۵.
[7] . ابن أبي زرع، روض القرطاس، ص ۹۰.
[8] . ابن أبي زرع، روض القرطاس، ص ۹۰.
[9] . ابن أبي زرع، روض القرطاس، ص ۹۰.
[10] . ابن الخطيب، النزهة، ج ۲، ص ۱۴۸.
[11] . ابن أبي زرع، روض القرطاس، ص ۹۱.