نویسنده: محمد عاصم اسماعیل­زهی

حکمت و فلسفۀ قصاص و آثار آن

بخش پنجم

حق حیات و حق زندگی
و نیز دربارۀ خودکشی، خداوند متعال می‌فرماید: «وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إلى التَّهْلُكَةِ». «با دست خود، خود را به هلاکت می‌اندازید».[1]
و باز نیز می­‌فرماید: «وَ لا تُلْقُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيماً». «با دست خود، خود را مکشید به راستی خداوند جل‌جلاله با شما مهربان است».[2]
امام بخاری و مسلم رحمهما‌الله از ابوهریره رضی‌الله‌عنه روایت کرده­‌اند که پیامبر صلی­اللهعلیهوسلم فرمود: «مَنْ تَرَدَّى مِنْ جَبَلِ فَقَتَلَ نَفْسَهُ فَهُوَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ يَتَرَدَّى فِيهَا خَالِداً مُخلداً فيها أبداً وَ مَنْ تَحسَى سُما فَقَتَلَ نَفْسَهُ فَسَمُّهُ فِي يَدِهِ يَتَحَسَّاهُ فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَالِداً مُخَلَّداً فِيهَا أَبَداً وَ مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِحَدِيدَةٍ فَحَدِيدَتُهُ فِي يَدِهِ يَتَوَجَّأُ بِهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَالِداً مخلداً فيها أبداً». «هر كس خود را از کوهی بیندازد و خویشتن را بکشد او در آتش دوزخ جای دارد و جاویدان در آن می‌ماند و هلاک می‌شود و هر کس سمی بنوشد و خود را بکشد او با این سم که خود آن را می‌نوشاند، خود را به آتش ابدی دوزخ گرفتار می‌نماید و هر کس خود را با ابزار آهنین که در دست دارد بکشد به دست خود، نفس خود را به آتش جاویدان جهنم گرفتار می‌سازد».[3]
و نیز از ابو هریره رضی‌الله‌عنه روایت شده که پیامبر صلی­اللهعلیهوسلم فرمود: «الذي يخنق نفسه يخنق نفسه في النار والذي يطعن نفسه يطعن نفسه في النار، وَالَّذِي يَقتَحِمُ يَقْتَحِمُ فِي النَّارِ». «هر کس که خود را خفه می‌کند او خود را با آتش دوزخ خفه کرده است و هر کس که خود را مورد طعنه و ضربت قرار دهد او نفس خود را با آتش دوزخ می‌کشد و گرفتار می‌کند و هر کس خود را از جای بلندی پرت کند خود را به میان آتش دوزخ پرت می‌­کند».[4]
جندب بن عبدالله رضی‌الله‌عنه از پیامبر صلیاللهعلیهوسلم روایت کرده است که فرمود: «كانَ فِيمَنْ قَبْلَكُمْ رَجُلٌ بِهِ جُرْحٌ فَجَزَعَ: فَأَخَذَ سِكِّيناً فَخَزَّ بِهَا يَدَهُ فَمَا رَقَا الدَّمُ حَتَّى مَاتَ قال الله تعالى بادَرَنِي عَبْدِى بِنَفْسِهِ: حَرَّمْتُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ». پیش از شما مردی بود که مجروح بود و بی‌تابی و جزع کرد و کاردی برداشت و دست خود را با آن برید و خون از وی جاری شد و بند نیامد، در نتیجه مُرد، الله متعال می‌فرماید: بندۀ من بر شتافتن به حضور من شتاب نمود و من در برابر این عمل بد او بهشت را بر او حرام کردم».[5]
و در حدیث به اثبات رسیده است که: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِشَيْءٍ عُذْبَ بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ». «هر کس خود را با هر چیزی بکشد در روز قیامت به وسیلۀ همان چیز شکنجه و عذاب خواهد شد».[6]
تا آنجا که اسلام قتل را شنیع و زشت می‌داند که علاوه بر آنچه که گفتیم کسی‌که به قتل فردی از افراد مبادرت کند او را به منزلۀ آن می‌داند که او همۀ مردم را به قتل رسانده است، بدیهی است که این مطلب نهایت شناعت و قبح قتل را از نظر اسلام می‌رساند و آن‌را جرم بسیار ناپسندی می‌­داند؛ الله متعال می‌فرماید: “أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً به غير نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاس جميعاً وَ مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنما أَحْيَا النَّاسَ جَميعاً” ترجمه: «بی‌گمان هر کس فردی را بکشد، بدون این‌که او مرتکب قتل شده باشد، یا بدون این‌که در زمین فساد و تباهی به پا کرده باشد، آن‌قدر جرمش بزرگ است که گوئی همۀ مردم را کشته است و هر کس نفسی را زنده کند و زندگی او را نجات دهد، آن‌قدر پاداش این عمل او بزرگ است که گوئی همۀ مردم را زنده کرده است».[7]
چون مسئلۀ خون­‌ریزی و حفظ جان از نظر اسلام بسیار با اهمیت است، به روایت مسلم نخستین چیزی که در روز قیامت مورد بازخواست و بررسی و محاسبه قرار می­‌گیرد، مسئلۀ خون­‌ها و جان­‌ها است.[8]
یعنی در میان حقوق عباد این نخستین حق است و در میان حقوق بین الله و مردم، نماز نخستین چیز است که بررسی و محاسبه می­‌گردد. الله متعال بدان جهت قصاص قتل را، مشروع قرار داده است تا از او انتقام گرفته شود و دیگران عبرت و پند گیرند و جامعه از آلودگی و پلیدی جرم‌هایی پاک شود که نظم عمومی و امنیت عمومی را مضطرب و پریشان و مختل می‌سازند.
لذا الله متعال می‌فرماید: “وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ، لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ”. «بدون شک قصاص و انتقام گرفتن از قاتل موجب حفظ جان و ادامۀ زندگی شماست ای خردمندان (و آن گاه هر کس به خود جرئت نمی‌دهد که به کشتن دیگران مبادرت ورزد چون می‌داند خود نیز کشته می‌شود و این فلسفه بر خردمندان و دانایان پوشیده نیست، شاید این قصاص سبب گردد شما از کشتار همدیگر پرهیز نمایید».[9]
همان‌طور که قبلاً ذکر شد این مجازات و عقوبت قصاص در همۀ شریعت­‌های ادیان الهی پیشین مقرر و ثابت بوده است، در شریعت حضرت موسی علیه‌السلام در فصل بیست و یکم از سفر خروج آمده است: «هر کس انسانی را بزند و او بمیرد هر آینه کشته شود» و «لیکن اگر شخصی عمداً بر همسایۀ خود آید تا او را به مکر بکشد، آنگاه او را از مذبح من کشیده به قتل برسان» و «و هر که پدر یا مادر خود را زند هر آینه کشته شود. و «و اگر اذیتی دیگر حاصل شود آنگاه جان به عوض جان و چشم به عوض چشم و دندان به عوض دندان و دست به عوض دست و پا به عوض پا و داغ به عوض داغ و زخم به عوض زخم و لطمه به عوض لطمه».
و در شریعت مسیح علیه‌السلام بعضی می‌گویند برابر مبادی دین مسیح نباید قاتل کشته شود و به گفتۀ «اصحاح پنجم انجیل متی، به نقل از حضرت عیسی علیهالسلام استدلال می‌کنند که می‌گوید: لیکن من به شما می‌گویم با شریر مقاومت مکنید بلکه هر که بر رخسارۀ راست تو طپانچه زند دیگری را نیز به سوی او بگردان. و اگر کسی خواهد با تو دعوی کند و قبای ترا بگیرد عبای خود را نیز به او واگذار و هرگاه کسی ترا برای یک میل مجبور سازد دو میل همراه او برو».
و گروهی دیگر می‌گویند شریعت مسیح علیه‌اسلام نیز برای قاتل عقوبت اعدام قرار داده است و بدین گفتۀ حضرت مسیح علیهالسلام استدلال می‌کنند که فرمود: «من نیامده‌ام که ناموس و قانون خدائی را «احکام تورات» برهم زنم بلکه برای آن آمده‌ام تا آن را به کمال و به اتمام برسانم».
و قرآن نیز این مطلب را تأیید می‌کند که از قول حضرت عیسی علیهالسلام نقل می‌کند: «مُصَدِّقُ لِمَا بَيْنَ يَدَى مِنَ التَّوْرَاةِ». «من احکام پیش از خود را که در تورات آمده است تأیید و تصدیق می‌کنم».[10]
و نیز به حکم تورات دربارۀ قصاص اشاره می‌کند: «وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالأَنفَ بِالْأَنفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصُ». «و ما در تورات بر آنان فرض کردیم که جان به عوض جان و چشم به عوض چشم و بینی به عوض بینی و گوش به عوض گوش و دندان به عوض دندان و زخم‌ها قصاص دارند».[11]
شریعت بین جان انسان‌ها با یکدیگر تفاوت ننهاده است و جان را به عوض جان گفته است، پس قصاص حق است خواه مقتول بزرگ باشد یا کوچک، مرد باشد یا زن، فرق نمی‌کند، همگی حق حیات و زندگی دارند و حلال و روا نیست تحت هیچ عنوانی این حق حیات و زندگی مورد تعرض قرار گیرد و تباه شود، حتی در قتل خطاء و غیر عمدی نیز خداوند متعال قاتل را معاف از مسئولیت ندانسته است و برای قتل خطاء و اشتباهی، آزاد کردن بنده­ای را دیه و خون‌بها قرار داده است و می‌فرماید: «وَ مَا كَانَ لِمُؤْمِنِ أَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلَّا خَطَأَ وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلَّا أَنْ يَصَّدَّقُوا». «برای هیچ فرد با ایمانی مجاز نیست که فرد با ایمانی را به قتل برساند، مگر این‌که این کار از روی خطا و اشتباه از او سر زند و در عین حال کسی‌که فرد با ایمانی را از روی خطا به قتل برساند باید یک برده مؤمن آزاد کند و خون‌بهائی به کسان مقتول بپردازد مگر این‌که آن‌ها خون‌بها را ببخشند…».[12]
و بدین جهت اسلام برای قتل از روی خطاء عقوبت و مجازات مالی تعیین کرده و واجب نموده است تا احترام جان محفوظ بماند و به ذهن کسی خطور نکند که برای جان دیگران اهمیت قایل نشود و بدین جهت است تا مردم در ارتباط با جان و خون مردم احتیاط کنند و از فساد و تباهی جلوگیری گردد و کسی به بهانۀ خطاء و اشتباه به قتل کسی دیگر اقدام نکند و اسلام آن­قدر از حفظ جان مردم حمایت می­کند که سقط جنین را بعد از این­که در جنین جان دمیده شد، حرام کرده است، مگر این­که یک سبب و عامل جدی و حقیقی برای این کار موجود باشد، مانند این­که جان مادر در خطر باشد و یا عذرهایی مانند آن. و هر کس بدون حق و به ناحق به سقط جنین اقدام کند بر وی واجب است، که بنده­ای یا کنیزی را آزاد کند.
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1]. سورۀ بقره، آیه: ۱۹۵.
[2]. سورۀ نساء، آیه: ۲۹.
[3]ـ  البخاری، محمد بن إسماعيل، صحيح البخاري، ج۵، ص ۲۱۷۹، كتاب الطب، باب شرب السم والدواء به وبما يخاف منه والخبيث، رقم الحدیث: ۵۴۴۲، الطبعة الثالثة، ۱۴۰۷-۱۹۸۷،الناشر: دار ابن كثير، اليمامة – بيروت.
[4]. المتقي الهندي، علي بن حسام الدين، كنز العمال، ج۱۵، ص۶۰، كتاب القصاص من قسم الأقوال وفيه بابان، الإكمال من قاتل نفسه، رقم الحدیث: ۳۹۹۶۷، الناشر: مؤسسة الرسالة – بيروت ۱۹۸۹م.
[5]. البخاری، محمد بن إسماعيل، صحيح البخاري، ج۳، ص۱۲۷۵، كتاب الأنبیاء، باب ما ذكر عن بني إسرائيل، رقم الحدیث: ۳۲۷۶، الطبعة الثالثة، ۱۴۰۷-۱۹۸۷، الناشر: دار ابن كثير، اليمامة – بيروت.
[6]. النيسابوري، مسلم بن الحجاج بن مسلم، الجامع الصحيح المسمى صحيح مسلم، ج۱، ص۱۰۳، کتاب الإیمان، باب غلظ تحريم قتل الإنسان نفسه وإن من قتل نفسه بشيء عذب به في النار وأنه لا يدخل الجنة إلا نفس مسلمة، رقم الحدیث:۴۷، الناشر: دار الجيل بيروت + دار الأفاق الجديدة – بيروت.
[7]. سورۀ مائده، آیه: ۳۲.
[8]. النيسابوري، مسلم بن الحجاج بن مسلم، الجامع الصحيح المسمى صحيح مسلم، ج۳، ص۱۳۰۴، کتاب الدیات، رقم الحدیث: ۴۵۳، الناشر: دار الجيل بيروت + دار الأفاق الجديدة – بيروت.
[9]. سورۀ بقره، آیه: ۱۷۹.
[10]. سورۀ آل عمران، آیه: ۵۰.
[11]. سورۀ مائده، آیه: ۴۵.
[12]. سورۀ نساء، آیه: ۹۲.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version