نویسنده: ابورائف

نقش مسلمانان در شکل‌گیری و توسعۀ علوم

بخش شصتم

گسترش باغ‌ها در تمدن اسلامی
در بغداد
هنگامی که «ابوجعفر منصور» شهر بغداد را بین سال‌های ۱۴۵ تا ۱۴۹ هجری ساخت و خلافت عباسی را به آن‌جا منتقل کرد، قصر خود را «الخلد» نام نهاد. خطیب بغدادی می‌نویسد: «دلیل نام‌گذاری این قصر به «خلد» آن است که شبیه به بهشت جاویدان ساخته شده بود و همۀ مناظر زیبا و خواسته‌های نفیس و عجیب در آن گرد آمده بود.»
بغداد در عصر عباسیان بزرگ‌ترین شهر زمین بود، پایتخت تمدن، فرهنگ و معماری جهان. بعد از آن شهرهایی مانند قرطبه، قاهره و قسطنطنیه قرار می‌گرفتند.
صاحب «یاقوت حموی» دربارۀ بغداد می‌گوید:« بغداد بهشت زمین، شهر صلح، گنبد اسلام، نقطۀ تلاقی دجله و فرات، نگین سرزمین‌ها، چشم عراق، دارالخلافه، و مرکز زیبایی‌ها و خوشی‌ها است. در آن، سرآمدان هر فن و یگانه‌های زمان زندگی می‌کنند.» ابو اسحاق زجاج می‌گفت: «بغداد پایتخت دنیاست و غیر از آن صحرا است.»[1]
قزوینی دربارۀ باغ قصر مقتدر می‌گوید: «از شگفتی‌های آن، «دارالشجره» (خانۀ درخت) بود که در زمان مقتدر بالله ساخته شد؛ خانه‌ای با باغ‌هایی زیبا. در وسط حوض بزرگی در مقابل درب‌های آن، درختی از طلا و نقره قرار داشت که ۱۸ شاخه داشت. بر هر شاخه، میوه‌هایی از جواهر و پرندگانی از طلا و نقره بود که با وزش باد، صدای چهچه و نغمه از آن‌ها به‌گوش می‌رسید. در دو سوی حوض، مجسمه‌هایی از پانزده سوارکار وجود داشت که لباس‌های ابریشمی پوشیده و شمشیر به‌دست داشتند و گویا در حال تاخت به‌سوی یکدیگر بودند.»[2]
در هند
باغ‌های هند در بنای آرامگاه تاج‌محل که توسط شاه‌جهان برای همسرش ساخته شد، به اوج خود رسیدند. باغ بزرگ این آرامگاه به سبک محورها و مسیرهای اصلی و فرعی (چهارباغ) طراحی شده است. آرامگاه در مرکز باغ قرار دارد و در هر یک از چهار طرف آن، حوض آبی روبروی نمای ساختمان ساخته شده است. باغ به چهار بخش تقسیم شده که با چمن‌ها و درختان پر شده‌اند.
همین سبک طراحی در آرامگاه همایون در دهلی نیز تکرار شده است؛ جایی‌که بنای آرامگاه در مرکز باغ قرار دارد و باغ با حوض‌ها و نهرها به قطعات و محورها تقسیم شده است.[3]
در مغرب
 در دوران حکومت «موحدین»، شهر مراکش به‌عنوان پایتخت، سرسبزترین و پر باغ‌ترین شهر مغرب بود؛ پر از باغ‌ها، انگورها، میوه‌ها و همۀ نوع ثمره. از جمله باغ‌های معروف آن، باغ «المسرة» و «الصالحیة» بود که «عبدالمؤمن بن علی» آن‌ها را بنا کرده بود، و همچنین «بحایر» (حوض‌ها و برکه‌ها) که از آن جمله، بحیره‌ای بود که «یعقوب المنصور» ساخته بود، به طول ۳۸۰ ذراع، و در یک سوی آن چهارصد درخت نارنج کاشته شده بود، و بین هر دو درخت، یک درخت لیمو یا ریحان قرار داشت.
باغ‌های مراکش تنها باغ‌های مغرب نبودند، بلکه باغ‌های دیگری نیز در «مکناس»، «فاس»، «مقرمدة»، «تازا»، «سلا» و «سبتة» وجود داشتند.[4]
العمری در توصیف باغ‌های سبتة می‌نویسد: «در کرانۀ مقابل (اندلس)، مکان‌هایی برای گردش و تفریح وجود دارد که دل‌ها را می‌رباید و چشم‌ها را مسحور می‌کند. در بلونس، گردشگاهی در بیرون سبتة کنار دریا قرار دارد که بسیار زیبا ساخته شده، آب‌ها با صدایی خوش از روی صخره‌ها می‌گذرند و درختان به‌زیبایی درهم تنیده‌اند…»[5]
در پایان، این سفر لذت‌بخش در میان باغ‌های تمدن اسلامی، چیزی جز یقین بیشتر به عظمت آن تمدن برای ما به ارمغان نمی‌آورد؛ تمدنی که تا امروز نیز نشانه‌هایی از پیشرفت انسانی و محیطی را بر جای گذاشته است، و گواهی روشن بر هماهنگی کامل میان دین اسلام و فطرت انسان است؛ فطرتی که به‌طور طبیعی به رنگ سبز، هماهنگی درختان و میوه‌ها آرامش می‌یابد.
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی

[1]. همان منبع.

[2]. همان منبع، ص: ۶۲۸.

[3] . العمارة الإُسلامیة والبیئة، ص: ۲۲۷-۲۲۸.

[4] . المنونی، محمد، حضارة الموحدین، ص: ۱۶۲، دار توبقال للنشر، مغرب، چاپ اول.

[5] . ماذا قدم المسلمون للعالم؟ ص: ۶۳۱.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version