نویسنده: عبدالحی لیان

الگوی تربیت الهی در خانواده انبیا‌‌ علیهم‌السلام

بخش بیست‌وسوم

در این زمان، نوح علیه السلام ‌بر آنان دعا کرد و گفت:
وَقَالَ نُوحٌ رَّبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّاراً ‏* إِنَّكَ إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِراً كَفَّاراً“.[1] ‏ترجمه: «نوح (به دعاي خود ادامه داد و) گفت: پروردگارا! هيچ احدي از كافران را بر روي زمين زنده باقي مگذار‏ ‏كه اگر ايشان را رها كني، بندگانت را گمراه مي‌سازند و جز فرزندان بزهكار و كافرِ سرسخت نمي‌زايند و به دنيا نمي‌آورند».‏
سپس خداوند سبحان به او فرمان داد تا کشتی بسازد تا او و کسانی که با او ایمان آورده بودند، هنگام فرستادن عذاب بر کافران قومش، نجات یابند، هنگامی که نوح علیه السلام از ساخت کشتی فارغ شد، خداوند سبحان به او فرمان داد که از هر زوجی دو تا (نر و ماده) و خانواده‌اش را به جز کسانی که فرمان بر هلاکت‌شان صادر شده بود و کسانی که ایمان آورده بودند، در کشتی سوار کند، او طبق فرمان پروردگارش عمل کرد، پس خداوند عزوجل او و کسانی که با او ایمان آورده بودند را نجات داد و بقیه را غرق کرد، در این باره، خداوند سبحان می‌فرماید: “فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ فِي الْفُلْكِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلاَئِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِينَ“.[2]
‏ترجمه: ‏‏«آنان او را تكذيب كردند (و دروغگويش ناميدند) و ما او و كساني را كه با او در كشتي نشستند نجات داديم و كساني را كه آيات ما را تكذيب كردند غرق نموديم و آن مؤمنان را جايگزين (ايشان در زمين) گردانديم، بنگر كه سرانجام بيم‌شدگان (نافرمان و بي‌ايمان) چگونه گرديد؟»‏.
و می‌فرماید: “‏وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا وَلاَ تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُواْ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ“.[3]‏ ‏ترجمه: ‏‏«و (به نوح وحي شد كه) كشتي را تحت نظارت ما و برابر تعليم وحي ما بساز (و بدان كه تو و مؤمنان همراه تو از مراقبت و محافظت ما برخورداريد و محفوظ از ظالمان، و مصون از اشتباه در كار ساختن كشتي مي‌باشيد، از اين پس به مشركان رحم مكن) و با من درباره (گذشت از) ستمگران گفتگو منما (كه آنان محكوم به عذابند و) مسلّماً ايشان غرق خواهند شد.»
سپس می‌فرماید: “حَتَّى إِذَا جَاء أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلاَّ مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلاَّ قَلِيلٌ“.[4] ‏‏ترجمه: ‏«‏(نوح به كار خود مشغول بود و كافران هم به تمسخر خود ادامه دادند) تا آن گاه كه فرمان ما (مبني بر هلاك كافران) در رسيد و آب از زمين جوشيدن گرفت (و خشم ما به غايت رسيد. به نوح) گفتيم: سوار كشتي كن از هر صنفي نر و ماده‌اي را و خاندان خود را، مگر كساني را كه فرمان هلاك آنان قبلاً صادر شده است (كه همسر و يكي از پسران تو است)، و كساني را (در آن بنشان) كه ايمان آورده‌اند و جز افراد اندكي بدو ايمان نياورده بودند».‏
و خداوند سبحان می‌فرماید: “فَأَنجَيْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ * ثُمَّ أَغْرَقْنَا بَعْدُ الْبَاقِينَ“.[5] ترجمه: ‏«ما او و كساني را كه با او بودند، در كشتي پر (از انسان‌ها و حيوان‌هاي گوناگون و خوراك و نيازمندي‌هاي آنان و اينان) نجات داديم؛ ‏سپس بقيّه را غرق كرديم».
مواضع خانواده و والدین حضرت نوح علیه السلام در برابر دعوتش
یکی از جنبه‌های مهم داستان حضرت نوح علیه السلام و دعوت طولانی‌اش، واکنش اطرافیان نزدیک او، یعنی خانواده و والدینش است. این بخش از زندگی حضرت نوح علیه السلام نشان می‌دهد که چگونه حتی در مواجهه با شدیدترین مخالفت‌ها از سوی قومش، برخی از نزدیک‌ترین افراد به او، از جمله والدینش، با ایمان و وفاداری در کنارش ایستادند، این وفاداری در تقابل با نافرمانی برخی دیگر از اعضای خانواده‌اش قرار می‌گیرد که نمونه‌ای از آزمون بزرگ ایمان برای یک پیامبر الهی است.
واکنش خانواده‌اش به دعوت او
خانواده نوح علیه السلام نیز جزو کسانی بودند که از او پیروی کرده و به دعوتش ایمان آوردند. فقط همسر و یکی از پسرانش از او پیروی نکردند که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. دلیل ایمان آوردن خانواده‌اش به او این سخن خداوند عزوجل به نوح علیه السلام است، زمانی که به او فرمان داد تا کسانی که به او ایمان آورده‌اند را برای نجات از غرق شدن در کشتی سوار کند: “حَتَّى إِذَا جَاء أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلاَّ مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ“.[6]
‏ترجمه: ‏«‏(نوح به كار خود مشغول بود و كافران هم به تمسخر خود ادامه دادند) تا آن گاه كه فرمان ما (مبني بر هلاك كافران) در رسيد و آب از زمين جوشيدن گرفت (و خشم ما به غايت رسيد. به نوح) گفتيم: سوار كشتي كن از هر صنفي نر و ماده‌اي را و خاندان خود را، مگر كساني را كه فرمان هلاك آنان قبلاً صادر شده است (كه همسر و يكي از پسران تو است) و كساني را (در آن بنشان) كه ايمان آورده‌اند.
واکنش والدین نوح علیه السلام به دعوت او
پدر و مادر نوح علیه السلام از مؤمنان و تصدیق‌کنندگان دعوت و رسالت او بودند، به همین دلیل، نوح علیه السلام در دعای خود به درگاه پروردگارش برای آن‌ها طلب مغفرت کرد و گفت: “رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِمَن دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِناً وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا تَبَاراً”.[7] ‏ترجمه: «‏‏پروردگارا! مرا و پدر و مادرم را و همه كساني را كه مؤمنانه و باورمندانه به خانه من در مي‌آيند و ساير مردان و زنان با ايمان را بيامرز! و كافران را جز هلاك و نابودي ميفزا!‏.»
مفسران می‌گویند: پدر و مادر نوح علیه السلام مؤمن بودند.[8]
استاد سید قطب رحمه الله در تفسیر این آیه کریمه می‌گوید: دعای نوح پیامبر برای آمرزش از پروردگارش این ادب شریف پیامبرانه در حضور خداوند والا و بزرگ است. ادب بنده‌ای در برابر پروردگارش، بنده‌ای که فراموش نمی‌کند او یک انسان است، اشتباه می‌کند و کوتاهی می‌کند، هرچقدر هم که اطاعت و عبادت کند، و با عملش وارد بهشت نمی‌شود؛ مگر اینکه خداوند او را مشمول فضل خود قرار دهد، همان‌طور که برادرش پیامبر گرامی، محمد صلی الله علیه و آله و سلم فرمود و این همان استغفاری است که قوم سرکش و خطاکارش را به آن دعوت کرد، ولی آن‌ها تکبر ورزیدند و این خود پیامبر است که پس از تمام این تلاش و رنج، استغفار می‌کند، استغفار می‌کند در حالی که کارنامه اعمالش را به پروردگارش تقدیم می‌کند و دعای او برای پدر و مادرش این نیکویی و احترام پیامبری نسبت به والدین مؤمنش است  (همانطور که از این دعا می‌فهمیم) و اگر آن‌ها مؤمن نبودند، درباره آن‌ها مورد عتاب قرار می‌گرفت، همانطور که درباره پسر کافرش که با غرق‌شوندگان غرق شد، مورد خطاب قرار گرفت، چنانکه در سوره هود آمده است.[9]
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
. نوح/۲۷-۲۶.[1]
. یونس/۷۳.[2]
. هود/۳۷.[3]
. هود/۴۰.[4]
. الشعراء/۱۲۰-۱۱۹.[5]
. هود/۴۰.[6]
. نوح/۲۸.[7]
  1. علی بن احمد، الواحدی، تفسیر الوسیط، بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۳۶۰؛ محمد بن علی، الشوکانی، فتح القدیر الجامع بین فنّی الروایه و الدرایه من علم التفسیر، بیروت: دار الفکر، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۳۷۵؛ علی بن حبیب البصری، الماوردی، تفسیر الماوردی، الکویت: التراث الاسلامی، ۱۴۰۲ق، ج۴، ۳۱۶؛ محمد بن محمد العمادی، أبوسعود، ارشاد العقل السلیم إلی مزایا القرآن الکریم، بیروت: دار إحیاء التراث الإسلامی، ج۹، ص۴۲.
. محمد، سید قطب، فی ظِلال القرآن، ج۶، ص۳۷۱۷.[9]
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version