نویسنده: ابورائف

نقش مسلمانان در شکل‌گیری و توسعۀ علوم

بخش پنجاه‌وهشتم

زیبایی در قرآن و سنت
حکمت آفرینش درختان، گیاهان و میوه‌ها تنها به فایده‌های حیاتی و شناخته‌شده‌ای مانند تأمین خوراک برای انسان و حیوان یا نقش آن‌ها به‌عنوان ریه‌های تنفسی برای محیط زیست محدود نمی‌شود؛ بلکه خداوند متعال در کتاب خود به نقش دیگری نیز اشاره کرده که درختان و باغ‌ها در زندگی و احساسات انسان ایفا می‌کنند و آن شادی، نشاط و سرزندگی‌ای است که در دل انسان پدید می‌آورند، چنان‌که الله متعال می‌فرماید:  “أَمَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنْبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَةٍ مَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَهَا أَإِلَهُ مَعَ اللَّهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ يَعْدِلُونَ[1]” ترجمه: «آیا آن خدایی که آسمان‌ها و زمین را خلق کرده و از آسمان برای شما باران فرستاد تا به آن درختان و باغ و بستان‌ها را در کمال سبزی و خرمی رویاندیم که هرگز شما (از پیش خود) قادر بر رویانیدن آن درختان نبودید؟ آیا با وجود خدای یکتا خدایی هست؟ (هرگز خدایی نیست) بلکه این مشرکان (از نادانی) روی (از خدا) می‌گردانند.»
این ویژگی زیبایی که در طبیعت با تمام عناصرش نمایان است، چیزی جز تحقق یک قاعدۀ کلی نیست که خداوند آن را در تمام جلوه‌های آفرینش جاری ساخته و آن را برای بندگانش نیز پسندیده است؛ یعنی قاعدۀ زیبایی چنان‌که ابن مسعود از پیامبر اکرم ﷺ نقل کرده است که فرمود: «الله متعال زیباست و زیبایی را دوست دارد.» [2]
از نکات جالب توجه، تکرار زیاد کلماتی چون درخت، میوه و باغ در قرآن است؛ به‌گونه‌ای که واژه «شجر» و مشتقات آن حدود ۲۶ بار، واژه «ثمر» با مشتقاتش ۲۲ بار، «نبت» با مشتقاتش ۲۶ بار، «حدائق» سه بار و واژه «جنة» (به صورت مفرد و جمع) ۱۳۸ بار آمده است.[3]
حتی زمانی که قرآن به معرفی درختان و میوه‌ها به‌عنوان خوراک انسان و حیوان می‌پردازد، این معرفی در قالبی زیباشناسانه و تأثیرگذار بر ذهن صورت می‌گیرد؛ مانند قول خداوند متعال: ﴿ فَلْيَنْظُرِ الإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ أَنَا صَبَيْنَا الْمَاءَ صَبًّا ثُمَّ شَفَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا  فَأَنْبَتْنَا فِيهَا حَبًّا وَعِنَبًا وَقَضْبًا وَزَيْتُونَا وَنَخْلاً وَحَدَائِقَ غُلْبًا  وَفَاكِهَةً وَأَبًا مَتَاعًا لَكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ O[4]؛ ترجمه: «پس بايد انسان به غذاى خود بنگرد، ما آب را آن‌گونه كه بايد، (از آسمان) فرو ريختيم. سپس زمين را به‌خوبى شكافتيم و در آن، دانه رويانديم و نيز انگور و سبزيجات و زيتون و نخل خرما، و باغ‌هاى پردرخت، و ميوه و چراگاه، براى برخوردارى شما و چهارپايان‌تان.»
علاوه بر این‌که قرآن حکمت زیبایی در آفرینش باغ‌ها و درختان را به این شکل باشکوه بیان می‌کند، ترسیم بهشتی که در آن انواع لذت‌های مادی و معنوی گنجانده شده، نیز تأثیر نیرومندی بر مسلمانان داشته و آن‌ها را به تقلید از این تصویر آرمانی در برخورد با محیط زیست سوق داده است.
از صحنه‌های بهشت در قرآن چنین آمده است: “وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ * فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ * ذَوَاتَا أَفْنَانٍ * فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ * فِيهِمَا عَيْنَانِ تَجْرِيَانِ * فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ * فِيهِمَا مِنْ كُلِّ فَاكِهَةٍ زَوْجَانِ * فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ * مُتَّكِثِينَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَى الْجَنَّتَيْنِ دَانٍ * فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ * فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌ * فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ * كَأَنَّهُنَّ الْيَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ * فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ * هَلْ جَزَاءُ الإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ * فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ * وَمِنْ دُونِهِمَا جَنَّتَانِ * فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ مُدْهَامَّتَانِ * فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ * فِيهِمَا عَيْنَانِ نَضَّاخَتَانِ * فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ * بِهِمَا فَاكِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ * فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ فِيهِنَّ خَيْرَاتٌ حِسَانٌ * فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ * حُورٌ مَقْصُورَاتٌ فِي الْخِيَامِ * فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ * لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌ * فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ مُتَّكِثِينَ عَلَى رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَعَبْقَرِي حِسَانٍ”[5] ترجمه: «‏هر كسي كه از مقام پروردگار خود بترسد، باغ‌هایي (در بهشت) دارد. ‏پس كدام‌يك از نعمت‌هاي پروردگار خود را تكذيب و انكار مي‌كنيد؟!‏ ‏باغ‌هایي كه داراي انواع درختان پرميوه، با شاخه‌هاي ترد و شاداب است.‏ ‏پس كدام‌يك از نعمت‌هاي پروردگار خود را تكذيب و انكار مي‌نمائيد؟!‏ ‏در آن‌جاها چشمه‌ساراني جاري است.‏ پس كدام‌يك از نعمت‌هاي پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌كنيد ؟!‏ ‏در آن‌جاها از هر ميوه‌اي، انواع و اقسامي موجود است.‏ ‏پس كدام‌يك از نعمت‌هاي پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌كنيد؟!‏»
‏بهشتيان بر فرش‌هایي تكيه مي‌زنند و مي‌لمند كه ( چه رسد به رويه‌هاي آن‌ها ) آسترهاي آن‌ها از ابريشم ضخيم است. و ميوه‌هاي رسيده باغ‌هاي بهشت نزديك و در دسترس است؛‏ ‏پس كدام‌يك از نعمت‌هاي پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌كنيد؟!‏ ‏در باغ‌هاي بهشت زناني هستند كه جز به همسران خود عشق نمي‌ورزند و پيش از آنان كسي از انسان‌ها و پري‌ها با ايشان نزديكي و مقاربت نكرده است؛ پس كدام‌يك از نعمت‌هاي پروردگار خود را تكذيب و انكار مي‌كنيد؟!‏ ‏انگار كه آن حوريان، ياقوت و مرجانند.‏ ‏پس كدام‌يك از نعمت‌هاي پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌كنيد ؟!‏
 ‏آيا پاداش نيكي‌كردن جز نيكي‌ديدن خواهد بود؟‏ ‏پس كدام‌يك از نعمت‌هاي پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌كنيد ؟!‏ ‏جداي از باغ‌هاي پيشين، باغ‌هاي ديگري وجود دارد.‏ ‏پس كدام‌يك از نعمت‌هاي پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌كنيد ؟!‏ ‏هر دو كاملاً سرسبز و خرم هستند (و از شدت سبزي و شادابي به سياهي مي‌زنند).‏ ‏پس كدام‌يك از نعمت‌هاي پروردگار خود را انكار و تكذيب مي‌كنيد ؟! ‏در آن باغ‌ها چشمه‌هایي است كه قلقل‌كنان از زمين مي‌جوشند؛ ‏پس كدامين نعمت از نعمت‌هاي پروردگارتان را انكار و تكذيب مي‌كنيد ؟!‏ ‏در آن باغ‌ها انواع ميوه‌ها و از جمله خرما و انار است.‏ ‏پس كدام‌يك از نعمت‌هاي پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌نمائيد؟!‏ ‏در ميان باغ‌هاي بهشت، زنان خوب و زيبا هستند.‏ ‏پس كدام‌يك از نعمت‌هاي پروردگار خود را انكار و تكذيب مي‌نمائيد؟!‏
‏سياه‌چشماني كه هرگز از خيمه‌ها بيرون (نمي‌شوند و اينجا و آنجا بدنبال كارهاي ناپسند) نمي‌روند.‏ ‏پس كدام‌يك از نعمت‌هاي پروردگار خود را تكذيب و انكار مي‌كنيد ؟!‏ ‏پيش از آنان، كسي از انسان‌ها و پري‌ها با ايشان نزديكي و مقاربت نكرده است؛‏ ‏پس كدامين نعمت از نعمت‌هاي پروردگارتان را تكذيب و انكار مي‌كنيد ؟!‏ ‏بهشتيان بر بالش‌هاي نگارين گران‌بهاي سبزرنگ تكيه مي‌زنند و بر فرش‌هاي منقش بي‌نظير بسيار زيبا مي‌لمند.‏»
و دیگر آیات فراوانی که به همین سبک و مضمون پرداخته‌اند.
همچنین سخنان رسول خدا ﷺ دومین منبعی است که مسلمانان نگرش زیبایی‌شناختی خود به محیط زیست را از آن برگرفته‌اند. از جمله:
حضرت ابوهریره رضی‌الله‌عنه  روایت کرده است که گفتیم: ای رسول خدا، ما را از بنای بهشت خبر ده، فرمود: «خشت‌هایش از طلا و نقره، ملاتش مشک ناب، سنگ‌ریزه‌هایش مروارید و یاقوت، و خاکش زعفران است، هر که وارد آن شود، در نعمت دائمی خواهد بود، نه رنجی می‌بیند و نه مرگی، لباسش کهنه نمی‌شود و جوانی‌اش پایان نمی‌پذیرد.»[6]
و از حضرت ابوموسی اشعری رضی الله عنه  روایت است که پیامبر خدا  ﷺ فرمود: «برای مؤمن در بهشت خیمه‌ای از یک مروارید توخالی است، که طول آن شصت میل است و برای او در آن همسرانی هستند که نزدشان می‌رود و هیچ‌یک از آنان دیگری را نمی‌بیند.»[7]
و نیز از حضرت ابوهریره رضی الله عنه  روایت است که پیامبر اکرم ﷺ فرمود: «در بهشت درختی هست که سواره اگر صد سال در سایه‌اش برود، به انتهای آن نمی‌رسد.» [8]
و حضرت انس بن مالک رضی الله عنه  روایت کرده است که پیامبر اسلام ﷺ فرمود: «در حالی که در بهشت سیر می‌کردم، به رودی رسیدم که دو طرفش گنبدهایی از مروارید توخالی بود. پرسیدم: ای جبرئیل، این چیست؟ گفت: این کوثر است که پروردگارت به تو عطا کرده است و خاک آن، مشک ناب بود.»[9]
با این همه آیات و احادیثی که سرشار از زیبایی هستند، وجدان عمومی اسلامی بر اشتیاق به این نعمت‌ها شکل گرفت؛ از این رو، مسلمانان هر آنچه در توان داشتند برای تمدن انسانی ارائه کردند تا تصویری که قرآن و سنت از بهشت ترسیم کرده‌اند را در عمل به نمایش بگذارند.
 ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1] – نمل/ ۶۰
[2]– مسلم،کتاب الإیمان، (۹۱)
[3]– ماذا قدم المسلمون للعالم؟ ص: ۶۲۲
[4]– عبس/۲۴- ۳۲
[5]– الرحمن/ ۴۶-۷۶
[6] – احمد، ۸۰۳۰
[7] – بخاری، ۴۵۹۸
[8] – بخاری، ۳۰۷۹
[9] – بخاری، ۶۲۱۰
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version