نویسنده: عبدالحی لیان

الگوی تربیت الهی در خانواده انبیا‌‌ علیهم‌السلام

بخش بیستم

آموزه‌ی نهم: حسد، بیماری‌ای که پشت اولین جرم قتل در زمین قرار دارد
قلب قابیل مملو از بیماری حسد شد؛ زیرا خداوند عز وجل قربانی برادرش هابیل را پذیرفت و قربانی او (قابیل) را نپذیرفت و او را وادار به ارتکاب این جرم بزرگ کرد. این نشان می‌دهد که حسد بیماری‌ای قدیمی در بشر است و قمع و ریشه‌کن کردن آن از نفس تنها با ایمان عمیق، دانش و بصیرت و تزکیه نفس ممکن است و از آنجا که این بیماری خطرات جدی بر روح و جامعه دارد، در ادامه به تفصیل و بیان بیشتری به آن می‌پردازیم:
۱. تعریف حسد: حسد، آرزوی زوال نعمت از دیگران است. این در تضاد با غبطه است که به معنای آرزوی داشتن چیزی مشابه آنچه دیگران دارند، بدون آرزوی زوال آن از آن‌هاست.
۲. آسیب‌های حسد: حسد آسیب‌های جدی‌ای به حاسد و محسود وارد می‌کند.
الف: آسیب‌های آن بر حاسد: آسیب حسد بر حاسد از جنبه‌های مختلفی ناشی می‌شود، از جمله:
  • حسد باعث می‌شود که صاحب آن بر دیگران تکبر کند و حق را رد کند. به همین دلیل، ابلیس ملعون وقتی به آدم علیه‌السلام حسد ورزید، حسد او را به تکبر بر امر الله در سجده نکردن به آدم کشاند. قرآن چنین حکایت می‌کند: قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ“.[1]‏ترجمه: ‏«گفت: من بهتر از او هستم، تو مرا از آتش آفريده‌اي و وي را از گِل».
بنابراین، الله متعال او را از بهشت طرد کرد و فرمود: “قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْؤُوماً مَّدْحُوراً لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لأَمْلأنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ“.[2]‏ ‏ترجمه: ‏«(خداوند) گفت: خوار و حقير و رانده و ذليل از اين (جايگاه قدس و قدسيان) بيرون رو، سوگند مي‌خورم، دوزخ را از تو و از همه كساني پر مي‌سازم كه از تو پيروي كنند».
  • حسد هم و غم را به دل حاسد وارد می‌کند به خاطر نعمت‌هایی که خداوند عزوجل به دیگران داده است و او در این هم و غم باقی می‌ماند تا زمانی که نعمت‌ها وجود داشته باشند، اگر نعمت‌ها از صاحبشان زایل شود، هم و غم از حاسد زایل می‌شود و به جای آن شادی و سرور جایگزین می‌شود، در این باره خداوند می‌فرماید:«اگر به شما خیری برسد، آن‌ها را ناراحت می‌کند و اگر به شما بدی برسد، از آن خوشحال می‌شوند»
  • حسد باعث می‌شود که صاحب آن به عصیان و مخالفت با امر خداوند عز وجل بپردازد.
  • حاسد در حسد خود مانند کسی است که بر امر و قضا و قدر خداوند خشمگین است و به خداوند عزوجل که به دیگران نعمت داده است، اعتراض می‌کند. این موضوع بسیار خطرناک است؛ زیرا بر عقیده انسان تأثیر می‌گذارد و ممکن است به آن آسیب برساند که در نتیجه به عاقبت بدی در دنیا و آخرت منجر می‌شود و از خداوند پناه می‌طلبیم.
ب: ضرر حسد برای فرد مورد حسادت (محسود)
حسد به فرد مورد حسادت نیز آسیب می‌رساند، چه حسود حسادت خود را با گفتار یا عمل آشکار کند و چه پنهان سازد. خداوند متعال در این باره می‌فرماید: “قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ * مِن شَرِّ مَا خَلَقَ * وَمِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ * وَمِن شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ * وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ“.[3]
ترجمه: ‏«بگو پناه مي‌برم به خداوندگار سپيده‌دم، ‏از شر هر آنچه خداوند آفريده است ‏و از شرّ شب بدان گاه كه كاملاً فرا مي‌رسد (و جهان را به زير تاريكي خود مي‌گيرد) ‏و از شرّ كساني كه در گره‌ها مي‌دمند (و با نيرنگ‌سازي و حقه‌بازيِ خود ، اراده‌ها ، ايمان‌ها ، عقيده‌ها ، محبّت‌ها ، و پيوندها را سست مي‌نمايند و فساد و تباهي مي‌كنند) ‏و از شرّ حسود بدان گاه كه حسد مي‌ورزد».
در این آیه، استعاذه (پناه بردن به خدا) به عمل کردن به مقتضای حسد مقید نشده است.
علاوه بر این، تنها خالق نفس بشر، یعنی خداوند متعال، می‌تواند به ژرفای آن پی ببرد و ریزه‌کاری‌ها، ویژگی‌ها، نیروها و تأثیرات آن را بشناسد؛ بنابراین، حسد به خودی خود زیان‌آور است و به همین دلیل سزاوار است که از آن به الله پناه برده شود.
شهید سید قطب رحمه الله، در تفسیر خود از آیه “وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ“.[4]
می‌گوید: حسد یک انفعال درونی نسبت به نعمت خداوند بر برخی از بندگانش است، همراه با آرزوی زوال آن نعمت، چه حسود این انفعال را با تلاشی برای از بین بردن نعمت، تحت تأثیر کینه و خشم، دنبال کند و چه در همان حد انفعال روانی باقی بماند، شری می‌تواند در پی این انفعال بیاید؛ پس اگر حسود، حسد ورزد و یک انفعال روانی خاص را به سمت فرد مورد حسادت هدایت کند، هیچ راهی برای انکار تأثیر این هدایت وجود ندارد، صرفاً به این دلیل که علم و ابزارهای آزمایشی ما به راز و چگونگی این تأثیر دسترسی ندارند، ما در این زمینه تنها اندکی می‌دانیم و همین مقدار اندک نیز اغلب به صورت تصادفی برای ما آشکار می‌شود و سپس به عنوان یک حقیقت واقعیت یافته تثبیت می‌شود؛ بنابراین، در اینجا شری وجود دارد که باید از آن به خدا پناه برد و در پناه او قرار گرفت و این خداوند است که با رحمت و فضل خود، رسولش صلی الله علیه و آله و سلم و امّتش را پس از او، به پناه بردن به او از این شرور رهنمون می‌سازد و یقیناً هرگاه آن‌ها (طبق دستور او) به او پناه ببرند، الله متعال نیز آنان را از این شرور، چه کلی و چه جزئی، پناه خواهد داد و حفظ خواهد کرد.[5]
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
. ص/۷۶.[1]
. الأعراف/۱۸.[2]
. الفلق/۵-۱.[3]
. الفلق/۵-۱.[4]
. محمد، سید قطب، فی ظِلال القرآن، ج۶، ص۴۰۰۸.  [5]
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version