قابیل مرتکب جنایت قتل برادرش هابیل شد و از این عمل شنیع خود، جز زیان مطلق بهرهای نبرد. او خویش را از دست داد و به وادی هلاکت افکند؛ سعادت و آرامش خود را باخت؛ زندگیاش را که میتوانست سودمند و سازنده باشد، به حیاتی شرور، ستمگر و متجاوز مبدل ساخت. دنیایش تباه شد و زندگی برایش گوارا نماند؛ آخرتش را نیز باخت، بلکه او بار گناه قاتل و گناه مقتول را به دوش کشید، گناه قاتل به سبب ارتکاب جنایت قتل و گناه مقتول؛ زیرا مقتول (هابیل) هرگز به کشتن برادر ستمگر خود فکر نکرد و از این رو احتمال قاتل بودنش را از بین برد، چنانکه فرمود: “لَئِن بَسَطتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ”.[1]ترجمه: «اگر تو براي كشتن من دست دراز كني، من دست به سوي تو دراز نميكنم تا تو را بكشم».
بدین ترتیب، این احتمال به قاتل منتقل شد و قاتل هر دو نسبت را متحمل گردید و در آن هنگام هر دو گناه را به دوش کشید: او تاریخ خود را نیز از دست داد و به تاریخ سرکشی، ظلم و تجاوز تبدیل شد.
بلکه او از خون هر جانی که از زمان ارتکاب جنایتش تا روز قیامت به ستم کشته میشود، سهمی بر دوش دارد؛ زیرا او اولین کسی بود که قتل را پایه گذاشت. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم در این باره میفرماید: «هیچ جانی به ستم کشته نمیشود، مگر اینکه بر فرزند آدم اول (قابیل) سهمی از خونش است؛ زیرا او اولین کسی بود که قتل را بنیان نهاد».[2]
او برادرش را نیز از دست داد و حامی و رفیق خود را باخت؛ همچنین معانی برادری را که او را به برادرش پیوند میداد، از دست داد، او تمامی معانی نیکوی انسانیت، همچون رحمت، مودت و تسامح را نیز از دست داد.[3] والدین و خانوادهاش را نیز از دست داد، زیرا به دلیل جنایتش بر او خشمگین شدند؛ بلکه پیش از همه اینها، رابطه خود با پروردگارش، رحمت سبحانه و انعام او را از دست داد؛ از رحمت الله عزوجل رانده شد، از فضل او محروم گردید و مستحق جهنم و جاودانگی در آن شد؛ زیرا الله سبحان میفرماید: “وَمَن يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُّتَعَمِّداً فَجَزَآؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِداً فِيهَا وَغَضِبَ اللّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَاباً عَظِيماً“.[4] ترجمه: «و كسي كه مؤمني را از روي عمد بكُشد (و از ايمان او باخبر بوده و تجاوزكارانه او را به قتل برساند و چنين قتلي را حلال بداند، كافر بشمار ميآيد و) كيفر او دوزخ است و جاودانه در آنجا ميماند و الله بر او خشم ميگيرد و او را از رحمت خود محروم ميسازد و عذاب عظيمي براي وي تهيّه ميبيند».
زیان در وسعت زمان و مکان و انطباق آن بر امت
بیایید از زیان آن برادر کینهتوز و ستمگر فراتر رفته و به دلالتی کلیتر و جامعتر از زیان بنگریم که زمان و مکان را در مینورد و بر هر زمان و مکانی منطبق میشود. هر کس خون برادرش را از جهت نسب، یا در اسلام، یا در انسانیت، به ناحق و بدون جرم و وجهی شرعی بریزد، زیانکار است؛ بلکه گویی همه مردم را کشته است، چنانچه الله متعال میفرماید: “مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً وَلَقَدْ جَاءتْهُمْ رُسُلُنَا بِالبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيراً مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِكَ فِي الأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ”.[5]
ترجمه: «به همين جهت بر بنياسرائيل مقرّر داشتيم كه (متجاوز كشته شود، چرا كه) هركس انساني را بدون ارتكاب قتل، يا فساد در زمين بكشد، چنان است كه گوئي همه انسانها را كشته است و هركس انساني را از مرگ رهائي بخشد، چنان است كه گوئي همه مردم را زنده كرده است؛ (زيرا فرد نماينده جمع و عضوي از اعضاء جامعه است) و پيغمبران ما همراه با معجزات آشكار و آيات روشن به پيش ايشان آمدند و امّا بسياري از آنان (احكام الله را ناديده گرفتند و) پس از آن در روي زمين راه اسراف (در قتل و جنايت) پيش گرفتند».
این زیان نه تنها افراد مسلمان؛ بلکه کل امت را نیز در بر میگیرد. هر مسلمانی که برادرش را بدون دلیل مشروع بکُشد، زیانکار است و گویی همه مردم را کشته است و اگر امت اسلامی با یکدیگر بجنگند و دشمنی و کینه جای برادری و محبت و تسامح را در دل فرزندانشان بگیرد، بیشک زیان دامنگیر آنها خواهد شد.
اما اگر مسلمانان بر برادری، محبت و همکاری گردهم آیند و محبت در میان آنها حاکم شود و با قلبی واحد متحد شوند، بیشک موفقیت، رستگاری و پیروزی همپیمان آنها خواهد بود. تاریخ با صداقت این حقیقت را به ما میگوید و شاید برجستهترین مثال بر درستی این حقیقت، واقعیت معاصر ما باشد، مسلمانان در این عصر پراکنده، دشمنی بین آنها برقرار و اختلاف میان اکثر کشورهای اسلامی پابرجاست؛ حتی کار به نزاع و درگیری بر سر طمعورزیهای مادی کشیده است و کینه و حسد در دل برخی نسبت به برخی دیگر نفوذ کرده است، بههمین دلیل، ملتها بر آنها هجوم آوردهاند، همانگونه که گرسنگان بر کاسه غذا هجوم میآورند، با اینکه تعدادشان زیاد است؛ اما این کثرت فایدهای ندارد و از گرسنگی کفایت نمیکند؛ کثرتی است که سودی ندارد و خیری از آن برنمیخیزد. به همین دلیل، زیان فراگیر همه چیز را در بر گرفته است: زیانی که خون، فرزندان، اخلاق، پیوندها، اموال، اقتصاد، وجود، کیان، منزلت و تأثیر آنها را در بر گرفته است، و تمام دنیا به دلیل ذلت و خواری که در آن هستند، هیچ توجهی به آنها نمیکند. این وضعیت با وجود تلاشهای بیوقفه مخلصین از حاکمان، مسئولان، علما و مصلحان برای رهایی آنها از غفلت و سردرگمی و محو آثار ذلت و خواری که به آنها رسیده است و همچنان ادامه دارد.
به این مخلصین میگوییم: به تلاشهای خود ادامه دهید و ناامید نشوید، زیرا مسلمانان همیشه وقتی از دین و اصول آن غافل میشوند و کسی برای بیدار کردن آنها میآید، به او پاسخ میدهند و از خواب غفلت برمیخیزند. آنها به کتاب پروردگارشان و سنت پیامبرشان باز میگردند، کینه و حسد و بغض را کنار میگذارند، بر دشمنی و کینهتوزی منتشر شده در میانشان غلبه میکنند، دین پروردگارشان را یاری میدهند و با تمام وجود و داراییهای خود از مقدساتشان دفاع میکنند و پرچم اسلام را در سراسر جهان برافراشته و برافراشته نگاه میدارند.