نويسنده: مهاجر عزیزی

سیکیزم؛ پیدایش و مبانی اعتقادی آن

بخش هفتم

۵. گورو ارجن (Guru Arjan
پس از درگذشت گورو رام‌داس در سال ۱۵۸۱ میلادی، پسر کوچکش ارجن به جانشینی او برگزیده شد و به عنوان پنجمین گوروی سیک‌ها معرفی گردید. بدین ترتیب، رهبری آیین سیک در خاندان او تداوم یافت، خانوادۀ گورو ارجن از تبار سودهی خاتری (Sodhi Khatri) بودند و تمام گوروهای پس از او از نسل همین خاندان به رهبری رسیدند.
گورو ارجن در ۱۵ آوریل ۱۵۶۳ میلادی در شهر گواندوال متولد شد. او جانشینی خود را به صورت رسمی اعلام نکرد تا زمانی که برادر بزرگ‌ترش درگذشت، با این حال، با حمایت بزرگان جامعۀ سیک، موقعیت خود را تثبیت کرد و مانع ایجاد تفرقه میان پیروان این آیین شد.[1]
 فعالیت‌ها و تأثیرات
۱. تدوین کتاب گرانت صاحب (آدی گرانت):  یکی از مهم‌ترین اقدامات گورو ارجن، جمع‌آوری متون مقدس سیک‌ها در قالب کتاب گرانت صاحب بود. او این اثر را از نوشته‌های چهار گوروی پیشین، سروده‌های عارفان برجسته و برخی از آثار خود گردآوری کرد.
۲. اصلاح لباس مذهبی: او سنت پوشیدن لباس مخصوص مذهبی را کنار گذاشت و به جای آن، لباس‌های متعارف‌تر و گران‌بهاتری را رواج داد.
۳. تشکیل نظام مالیات مذهبی (دسوند): گورو ارجن نظام دریافت مالیات مذهبی از سیک‌ها را پایه‌گذاری کرد تا هزینه‌های جامعۀ مذهبی تأمین شود.[2]
۴. تکمیل معبد طلایی آمریتسار: او ساخت معبدی را که پدرش آغاز کرده بود، به پایان رساند و آن را به معبد طلایی آمریتسار تبدیل کرد، هم‌چنین اعلام نمود که غسل در حوض مقدس این معبد، گناهان را پاک می‌کند. از آن پس، این مکان به یکی از مقدس‌ترین اماکن سیک‌ها تبدیل شد و غسل در حوض آن به یک رسم عبادی بدل گشت.
۶. گورو هَرگوبیند (Guru Har Gobind)
هَرگوبیند، ششمین گورو از ده گوروی آیین سیک، در سال ۱۵۹۵ میلادی در لاهورِ پنجاب دیده به جهان گشود؛ پس از اعدام پدرش، گورو ارجن به دستور جهانگیرشاه، او در سن ۱۱ سالگی (سال ۱۶۰۶ میلادی) به عنوان گورو منصوب شد.
بر اساس وصیت پدر، هَرگوبیند از همان ابتدا آمادهٔ نبرد بود و اعلام کرد: از این پس، گلوبندِ من بند شمشیر خواهد بود و عمامه‌ام تاج شاهی!»[3]
دوران رهبری او مقارن با تحولات نظامی در جامعۀ سیک بود که بعدها به هویت نظامی این آیین تبدیل شد. پس از شهادت گورو ارجن، روحیهٔ مقاومت در برابر حکومت مغول در میان سیک‌ها شکل گرفت. هَرگوبیند با شخصیتی کاریزماتیک و رهبری مقتدر، لقب «ساچا پادشاه» (پادشاه راستین) را برای خود برگزید—لقبی که پدرش به او اعطا کرده بود.
هَرگوبیند از آغاز رهبری، خود را مستقل از حکومت مغول می‌دانست و عملاً حکومتی موازی تأسیس کرد. اقدامات او شامل: اصلاح ساختار داخلی جامعۀ سیک؛ تشکیل نیروی نظامی متشکل از جنگجویان آموزش‌دیده و ایجاد اردوگاه‌های مقاومت در کوه‌ها به عنوان پایگاه‌های عملیاتی بود. خبر فعالیت‌های هَرگوبیند به جهانگیرشاه رسید. او دستور بازداشت گورو را صادر کرد، و هَرگوبیند مدتی در قلعهٔ گوالیار  زندانی شد. پس از آزادی، با شدت بیشتری به مبارزه ادامه داد.
با مرگ جهانگیر و به قدرت رسیدن شاه‌جهان، فشارها افزایش یافت. شاه‌جهان چندین بار لشکر به منطقه فرستاد، اما هَرگوبیند با استراتژی جنگ نامنظم (پرهیز از درگیری مستقیم و استفاده از کوهستان‌ها) مقاومت کرد و تا پایان عمر (۱۶۴۵ میلادی) در امنیت نسبی زیست.[4]
الف: فعالیت‌ها و تأثیرات
۱. نماد شمشیر: شمشیر را به عنوان نماد رهبری سیک‌ها معرفی کرد و سنت «میری و پیری» (ترکیب روحانیت و نظامی‌گری) را پایه‌گذاری نمود.
۲. ساخت قلعهٔ نظامی: اولین دژ مستحکم سیک‌ها را بنا نهاد تا پایگاهی برای دفاع باشد.
۳. تبدیل جامعۀ سیک به نیروی نظامی: با استخدام سربازان حرفه‌ای، سیک‌ها را از گروهی مذهبی به نیروی نظامی مقاوم در برابر مغولان تبدیل کرد.[5]
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1]. نادر السحیل، طائفة السیخ، عرض و نقد، ص ۱۸۱.
[2]. رابرت ۱. هیوم، ترجمه: عبدالرحیم گواهی، ادیان زندۀ جهان، ص ۱۷۲.
[3]. همان، ص ۴۷۵.
[4]. محمد سعید الطریحی، السیخ عقائدهم و تاریخهم، ص ۲۳.
[5]. رابرت ۱. هیوم، ترجمه: عبدالرحیم گواهی، ادیان زندۀ جهان، ص ۱۷۲.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version