آموزهی هشتم: استحکام پیوند میان زن و شوهر، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری متقابل آنان از یکدیگر و بازتاب این ارتباط بر نهاد خانواده
از مفاهیم بنیادین در آموزههای اسلامی است، همانگونه که قرآن کریم اشاره کرده است در سوره نساء، آیه ۱ و سنت نبوی نیز بر آن تصریح دارد، آفرینش زن از دنده (پهلو) آدم علیهالسلام نمادی از پیوند ناگسستنی زن و مرد است. اسلام این ارتباط را با نگاهی واقعبینانه تحلیل میکند و با تشریع نهاد ازدواج و تأکید بر تشکیل خانواده، آن را به پیوندی مثبت و سازنده تبدیل مینماید، این مکتب آسمانی، ازدواج را میثاقی استوار و پربرکت میشمارد که بر پایه مسئولیتپذیری و تعهد متقابل استوار است، خداوند متعال در این زمینه میفرماید: “وَكَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَى بَعْضُكُمْ إِلَى بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنكُم مِّيثَاقاً غَلِيظاً“.[1] ترجمه: «و چگونه (سزاوار شما است كه) آن را بازپس بگيريد؟ و حال آن كه با يكديگر آميزش داشتهايد و هر يك بر عورت ديگري اطّلاع پيدا كردهايد و (گذشته از اين) زنان پيمان محكمي (هنگام ازدواج) از شما گرفتهاند (و خداوند برابر آن ، امر زناشوئي را حلال نموده است)».
آموزهی نهم:درک طبیعت زن و تحمل برخی رفتارهای او
آفرینش زن از پهلوهای کج [همانگونه که قرآن کریم و سنت نبوی بدان اشاره کردهاند] نمادی از ساختار روانی و رفتاری خاص اوست، همانطور که پهلو بهطور ذاتی انحنا دارد و تنها با شکستن میتواند مستقیم شود، طبیعت زن نیز ممکن است در بردارندهی مقداری «کجی» رفتاری یا روانی باشد که شوهر باید با حکمت و در چارچوب حکمت الهی آفرینش، آن را تحمل کند. نقش او در خانواده [به عنوان مادر و مدیر خانه] با این ویژگی تکوینی گره خورده است و تلاش برای «اصلاح» اجباری او ممکن است به فروپاشی رابطهی زوجین بینجامد.
گذشت میان زوجین: پایهی استواری خانواده
قرآن کریم مرد را به عنوان مدیر خانواده به ضرورت بردباری و گذشت در برابر رفتارهای ناخوشایند همسرش راهنمایی میکند و به او یادآور میشود که چه بسا ناخوشنودی گذرا، خیری فراوان در پشت خود پنهان داشته باشد: “وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِن كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئاً وَيَجْعَلَ اللّهُ فِيهِ خَيْراً كَثِيراً“.[2] ترجمه: «و با زنان خود به طور شايسته (در گفتار و كردار) معاشرت كنيد و اگر هم از آنان (به جهاتي) كراهت داشتيد (شتاب نكنيد و زود تصميم به جدائي نگيريد) زيرا كه چه بسا از چيزي بدتان بيايد و خداوند در آن خير و خوبي فراواني قرار بدهد».
پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم نیز این معنا را تأکید میکند: «مؤمن، مؤمنه را دشمن ندارد؛ اگر از خُلقى در او ناخشنود باشد، از خُلق دیگرش خشنود خواهد بود».[3]
مرزهای گذشت: میان ویژگیهای ذاتی و تخلفات شرعی
این گذشت تنها در مورد ویژگیهای شخصیتی و اخلاقیِ ناسازگار با شرع معنا دارد؛ اما اگر زن از حدود شرعی فراتر رود (مانند ارتکاب گناه یا ترک واجبات)، نادیده گرفتن آن جایز نیست؛ لکن بر شوهر لازم است که با نرمی، حکمت و پندپذیری به اصلاح امور بپردازد، بی آنکه در تصمیمهای ریشهای شتابزدگی کند.
آموزهی دهم: خطر گوش دادن به دخالتهای بیرونی و تأثیر آن در تباهی زندگی خانوادگی
گوش سپردن آدم و حوا علیهما السلام به وسوسههای شیطان و پاسخ مثبت دادن به فریب او، پیامدهایی داشت که پشیمانی از آن جبران ناپذیر بود و به جدایی از نعمت جاودان بهشت انجامید؛ از این رو، زندگی خانوادگی باید با حصاری محکم در برابر هرگونه مداخله بیرونی – به هر شکل و صورتی – محافظت شود، این سیاست نه تنها از همپاشیدگی کانون خانواده جلوگیری میکند؛ بلکه حریمی امن برای تحکیم روابط بر پایه اصول اسلامی فراهم میآورد. قرآن کریم با اشاره به این واقعیت، هشدار میدهد که شیطان همواره در کمین است تا با تفرقه افکنی، بنیان خانوادهها را سست کند: “إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء“.[4] ترجمه: «اهريمن ميخواهد (از طريق ميخوارگي و قماربازي) در ميان شما دشمنانگي و كينهتوزي ايجاد كند».
آموزهی یازدهم: شتاب زوجین در جبران لغزشها
قرآن کریم با اشاره به پذیرش توبه حضرت آدم علیه السلام میفرماید: “فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ“.[5] ترجمه: «سپس آدم از پروردگار خود كلماتي را دريافت داشت (و با گفتن آنها توبه كرد) و خداوند توبه او را پذيرفت، خداوند بسيار توبهپذير و مهربان است».
این آیه، زوجین را به شتاب در جبران خطاهای خود و یاری رساندن متقابل در این مسیر فرا میخواند. همراهی زن و شوهر در اصلاح اشتباهات و بازگشت به سوی خداوند، زمینهای برای دریافت توفیق و هدایت الهی است، این رویکردِ خودجوش [که بر پایه مسئولیتپذیری فردی و جمعی استوار است] بسیار کارآمدتر و سودمندتر از مداخله دیگران در تذکر دادن یا اصلاح کاستیهای خانوادگی و تقصیرات در برابر خداست. خوداصلاحی و اصلاح درونی، سنگ بنای تحکیم زندگی خانوادگی بر اساس معیارهای اسلامی است.
آموزهی دوازدهم: پوشش عورت و آراستگی به عنوان فطرت انسانی
خداوند متعال در بیان داستان آدم و حوا علیهما السلام میفرماید: “وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ“.[6] ترجمه: «و (براي پوشاندن شرمگاههاي خود) شروع به جمعآوري برگهاي (درختان) بهشت كردند و آنها را بر خود افكندند».
این آیه اشاره به نهادینه بودن حیا و پوشش در فطرت انسان دارد؛ به گونهای که برهنگی؛ حتی در شرایط اضطرابی همچون ترک بهشت، برای انسانِ سالم العقل ناخوشایند است. پوشش، جز در موارد ضروری، اصلی ثابت در شریعت است. قرآن کریم در آیهای دیگر تصریح میکند: ”يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاساً يُوَارِي سَوْءَاتِكُمْ وَرِيشاً وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ“.[7] ترجمه: «اي آدميزادگان! ما لباسي براي شما درست كردهايم كه عورات شما را ميپوشاند، و لباس زينتي را (برايتان ساختهايم كه خود را بدان ميآرائيد؛ امّا بايد بدانيد كه) لباس تقوا و ترس از خدا، بهترين لباس است (كه انسان خود را بدان ميآرايد و خويشتن را از عذاب آخرت ميرهاند). اين (آفرينش لباسهاي ظاهري و باطني) از نشانههاي (فضل و رحمت) خدا است تا بندگان متذكّر (نعمتهاي پروردگار) شوند».