
نویسنده: محمد عاصم اسماعیلزهی
حکمت و فلسفۀ حج و اسرار نهان آن
بخش پانزدهم
خلاصۀ حکمت و فلسفۀ حج و پاسخ به بعضی شبهات پیرامون حج
حکمت و فلسفۀ حج
حکمتها و فلسفههای حج را میتوان در ابعاد مختلفی مورد بررسی قرار داد:
۱. بُعد اخلاقی حج:
مهمترین فلسفۀ حج همان دگرگونی اخلاقی است که در انسانها بهوجود میآورد، مراسم «احرام» انسان را به طور کلی از تعینات مادی و امتیازات ظاهری و لباسهای رنگارنگ و زر و زیور بیرون میبرد و آنها را که در حال عادی بار سنگین امتیازات موهوم و درجهها و مدالها را بر دوش خود احساس میکنند یک مرتبه سبکبار و راحت و آسوده میکند.
۲. بُعد سیاسی حج:
حج عامل مؤثری برای وحدت صفوف مسلمانان است و عامل مبارزه با تعصبات ملی و نژادپرستی و محدود نشدن در حصار مرزهای جغرافیایی است و وسیلهای است برای انتقال اخبار سیاسی کشورهای اسلامی از هر نقطه به نقطۀ دیگر و بالآخره حج، عامل مؤثری است برای شکستن زنجیرهای اسارت و استعمار و آزاد ساختن مسلمین.
۳. بُعد فرهنگی حج:
ارتباط قشرهای مسلمانان در ایام حج میتواند بهعنوان مؤثرترین عامل مبادلۀ فرهنگی و انتقال فکرها درآید.
مخصوصاً با توجه به اینکه اجتماع شکوهمند حج، نمایندۀ طبیعی و واقعی همه قشرهای مسلمان جهان است (چرا که زوار کعبه از میان تمام گروهها، نژادها و زبانهایی که مسلمانان به آن تکلم میکنند برخاسته و در آنجا جمع میشوند) لذا در روایات اسلامی میخوانیم که یکی از فوائد حج، نشر اخبار آثار رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم به تمام نقاط جهان اسلام است.
۴. وحدت:
شگفتانگیزترین حکمتیکه در حج مشهود است، احساس وحدت و همبستگی است که در حد اعلای مفهوم انسانیت، به برکت اسلام به وجود میآید. به گونهای که عالم و ناخوان، كوچک و بزرگ، زن و مرد، سیاه و سفید در كنار يک «کانون» و بر اساس يک قانون میجوشند و میخروشند، میروند و میدوند، مینشینند و بر میخیزند.
بر قراری اتحاد و همبستگی بین مسلمانان مختلف دنیا، یکی از مهمترین اهداف حج میباشد؛ مسلمانان از مناطق مختلف دنیا گرد هم میآیند؛ عرب و افغان، ترک و چینی، اندونیزیایی و…. با همدیگر آشنا میشوند و شانه به شانه اعمال و مناسک حج را بهجای میآورند؛ همه خود را برادر دینی یکدیگر و اولاد حضرت آدم علیهالسلام تصور کرده و به یکدیگر به چشم بزرگی و کوچکی نمینگرند.
۵. منافع اقتصادی:
مردم هر شهر و کشور میتوانند از صادرات و واردات کشورهای دیگر آگاهی پیدا کنند و از این طریق راهی برای تجارت و برخورداری از منافع اقتصادی پیدا نمایند و هم خودشان فایدهیی ببینند و هم برای برادران دینیشان فایدهیی برسانند. “وَأذِنَ فِي النَّاسِ بِالْحَجَ… لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ”. «و ندا در ده در میان مردم برای حج… در روزهای معلوم بر آنچه روزیشان کرده است».[1]
مردم کشورهای متمدن دنیا هر ساله نمایشگاههای مختلفی برای عرضۀ محصولات مختلف خود دارند، حج نیز میتواند علاوه بر عبادت بدنی، عبادت مالی یعنی تجارت حلال نیز باشد و نمایشگاهی باشد تا هر ملت، محصولات خویش را عرضه نماید؛ چنانکه الله متعال میفرماید: “لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ”. «بر شما گناهی نیست که (در ایام حج) از پروردگارتان (به وسیلۀ تجارت و داد و ستد) فضل و روزی و منافع مادی بطلبید».[2]
۶. عبادت کامل:
حج عبادت بزرگی است و همچنین شکر نعمتهای الهی است؛ عبادت یعنی بندگی و اظهار عجز و انکساری در برابر خالق… این عجز و انکساری در حج تبلور خاصی دارد؛ حاجی در حالت احرام خاکآلود و شکسته به نظر میآید و خود را همچون غلام و بردهای ضعیف و پشیمان در برابر آقایش میپندارد تا مولایش بر وی رحم نماید. در صحرای عرفات به شدت از گناهان خویش پشیمان است و خود را بر دروازۀ حریم مولایش میاندازد و گریه و زاری مینماید تا از اشتباهات وی در گذرد.
۷. حج انقلاب شخصیتها:
هر حاجی که به دنبال خوبشدن و تبدیلی باشد مدرسهای بهتر از حج برایش نخواهد بود؛ زیرا مدتی دوری از گناهان و دیدن این سرزمینهای مقدس و زندهشدن یاد و خاطرات پیامبر و صحابه که در کتب آمده است، بهترین فرصت برای انقلاب و دگرگونی شخصیتها به شمار میرود.
۸. حج صحرای محشر کوچک:
یکی از خصوصیات بارز حج این است که صحنهای از صحنههای قیامت را برای ما نشان میدهد؛ هر کس به دنبال کار خود، نیمهبرهنه، پریشان حال، سراسیمه و… به این سو و آن سو حرکت میکند؛ از همینروست که سورۀ «الحج» با ذکر احوال قیامت شروع میشود: “يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ”.
و همچنین مباحث حج که در سورۀ بقره بیان شده است با جملۀ: “وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ” پایان یافته است.
حال با توجه به این همه حکمتهایی که در حج نهفته است، آیا کدام عبادت دیگری میتواند جایگزین این عبادت مهم حج شود؟ آیا کمک به فقرا میتواند این اهداف متعالیه را برآورده سازد؟
ادامه دارد…
[1]ـ سوره حج، آیه:۲۶ ـ ۲۹.
[2]ـ سوره بقره، آیه:۱۹۸.