
نویسنده: دوکتور نورمحمد محبی
قرآن؛ معجزهای فراتر از زمان
بخش دوم
اهمیت علم اعجاز و ضرورت آن
بدیهی است که خداوند متعال قرآن کریم را به پیامبر خویش محمد مصطفی صلیاللهعلیهوسلم بهعنوان راهنمایی برای مردم در تمام ابعاد زندگیشان نازل نمود تا ایشان را به استوارترین راه و بهترین مسیر رهنمون سازد و این نکته در آیۀ ذیل، به خوبی قابل درک است؛ آنجا که میفرماید: “إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ” [إسراء: ۹]
بلکه این هدف والا و مهم، همان است که نخستین نگاه خوانندۀ قرآن در آغازین سوره پس از فاتحه، با آن روبهرو میگردد، آنجا که آمده است: “ذَلِكَ الْكِتَابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ“ [بقره: ۲]
اما منفعت بردن از هدایت قرآن منوط به درک و فهم درست از معانی آن است و راه رسیدن به این فهم، «علم تفسیر» است. تحقق هدف اصلی نزول آن یعنی هدایت تنها از مسیر تفسیر ممکن است؛ تفسیری که بر شناخت دقیقِ ناسخ و منسوخ، عام و خاص، محکم و متشابه، حلال و حرام و دیگر مفاهیم بنیادین استوار است.
علامه زرقانی رحمهالله، در عبارتی موجز و کوتاه، در مورد تعریف علم تفسیر، چنین مینویسد: «علم يبحث فيه عن القرآن الكريم من حيث دلالته على مراد الله تعالى بقدر الطاقة البشرية» «تفسیر در اصطلاح علمی است که بهوسیلۀ آن از قرآن کریم به اندازۀ توان انسانی، معنای مراد خداوند استخراج میگردد». [1]
از سوی دیگر، چون قرآن به زبان عربی روشن نازل گردیده، فهم دقیق و ژرفِ آن بدون آشنایی با زبان عربی، خصوصیات ساختاری آن، مفاهیم لغوی و صنایع بلاغی آن ممکن نیست، به همین سبب، علامه طاهر بن عاشور رحمهالله تأکید میکند: «أن مفسر القرآن لا يعد تفسيره لمعاني القرآن بالغا حد الكمال في غرضه ما لم يكن مشتملا على بيان دقائق من وجوه البلاغة في آيه المفسرة بمقدار ما تسمو إليه الهمة من تطويل واختصار.»
«تفسیر قرآن به کمال مطلوب نمیرسد؛ مگر آنکه دربردارندۀ بیان لطایف بلاغی آیات باشد، چه به تفصیل و چه به اختصار، بهگونهای که ظرفیت علمی و همت مفسر ایجاب میکند.» [2]
او در ادامه از کمتوجهی برخی تفاسیر به این امر انتقاد کرده و میافزاید: «از شگفتیهاست که بیشتر تفاسیر از پرداختن به این هدف والا خالیاند، جُز اندکی از تفاسیر برجسته مانند معانی القرآن از زجاج، المحرر الوجیز از ابن عطیه، و الکشاف از زمخشری؛ حتی برخی تفاسیر فقهی نیز در برخی موارد این بُعد را لحاظ کردهاند، مانند أحکام القرآن از ابنعربی رحمهالله و أحکام القرآن از ابنحماد بغدادی رحمهالله»
توجه به «اعجاز قرآن» از آن جهت مهم و ضروری است که قرآن بزرگترین معجزۀ جاویدان پیامبر صلیاللهعلیهوسلم است؛ معجزهای که نهتنها در زمان نزول، بلکه تا امروز و آینده، حجت روشن الهی برای حقانیت اسلام باقی مانده است. [3]
همانگونه که صاحب التحرير والتنوير تأکید میکند: میان شناخت زبان عربی و فهم صحیح قرآن رابطهای ناگسستنی وجود دارد و این فهم، خود زمینۀ هدایت است؛ اما این هدایت، بهنوعی محصول ایمان به اعجاز قرآن است.
بهبیان دیگر، میان اعجاز و هدایت، پیوندی منطقی و فلسفی برقرار است: اعجاز، مقدمۀ هدایت است؛ زیرا مردم تنها وقتی از دلیلی پیروی میکنند که به صحت منبع آن اطمینان داشته باشند و این اعجاز قرآن است که اعتماد و یقین لازم برای پذیرش هدایت را فراهم میآورد.
بنابراین، توجه علمی به وجوه اعجاز قرآن ـ بهصورت کلی و جزئی ـ یکی از ضرورتهای بزرگ زمانه ماست؛ چنانکه علما نیز از دیرزمانی بر این نکته تأکید کردهاند؛ لهذا، بزرگان علم و دین از گذشته تاکنون، توجه به علم اعجاز قرآن را از ضروریترین مسائل دانستهاند. قاضی ابوبکر باقلانی رحمهالله میگوید: «ومن أهم ما يجب على أهل دين الله كشفه، وأولى ما يلزم بحثه، ما كان لأصل دينهم قواما، ولقاعدة توحيدهم عماداً ونظاماً، وعلى صدق نبيهم صلى الله عليه وسلم برهانا، ولمعجزته ثبتا وحجة، لا سيما والجهل ممدود الرواق، شديد النفاق، مستول على الآفاق، والعلم إلى عفاء ودروس». [4]
«از مهمترین اموری که بر اهل ایمان لازم است بدان بپردازند، مسألهای است که اساس دینشان را استوار میسازد، پایۀ توحیدشان را برپا میدارد و برهان صدق پیامبرشان را روشن میگرداند، این درحالی است که جهل دامنهاش گسترده شده، نفاق گسترش یافته و علم در حال فرسایش است».
او در ادامه میافزاید: «شایسته بود کسانی که به علوم قرآنی و معانی آن میپردازند، به روشنی، به بیان وجه اعجاز قرآن نیز بپردازند؛ چراکه این مهمتر از دیگر مباحث ادبی و نحوی است که وقت و توجه بسیاری به آن اختصاص داده شده است، نیاز به این بحث بیشتر و پرداختن به آن ضروریتر است». [5]
در پرتو همین اندیشه، علمای امت اسلامی همواره به اعجاز قرآن توجه داشته، آثار ارزشمندی را در این باب تألیف نمودهاند. آنان بر این باورند که پرداختن به اعجاز قرآن، وظیفهای همیشگی و غیرقابل ترک برای امت اسلامی است.
ادامه دارد…
([1]) مناهل العرفان: ۲/۳
([2]) التحرير والتنوير (۱/ ۱۰۲).
([3]) التحرير والتنوير:۱/۱۰۲
([4]) إعجاز القرآن للباقلاني:۲۲، ۲۳
([5]) إعجاز القرآن، باقلانی: ص ۲۲–۲۳