
نویسنده: عبیدالله نیمروزی
سیرت ابو حامد امام محمد غزالی رحمهالله
بخش سیودوم
علامه ابن خلدون و نظر دربارۀ قیام محمد بن عبدالله
علامه ابن خلدون در مورد قیام محمد بن عبدالله تومرت و ارتباط او با امام غزالی رحمهالله چنین مینویسد که مردم به اشتباه تصور میکنند. محمد بن عبدالله با امام غزالی رحمهالله دیدار کرده و در خصوص تصمیمات خود مشورت کرده است، در حقیقت، امام غزالی رحمهالله پس از بررسی شرایط، تصمیمات محمد بن عبدالله را تایید کرد؛ زیرا در آن زمان اسلام به شدت در سراسر جهان اسلامی ضعیف شده بود و هیچیک از حکام قادر نبودند تا امت اسلامی را سر و سامان دهند و آنرا به سوی احکام اسلام هدایت کنند. امام غزالی رحمهالله از محمد بن عبدالله سوال کرد که آیا او توانایی و امکانات لازم برای قیام و استمرار حکومت جدید را دارد یا خیر، پس از اطمینان از آمادگی او، امام غزالی رحمهالله به او اجازه داد تا قیام خود را آغاز کند.
پایهگذاری حکومت جدید توسط محمد بن عبدالله تومرت
محمد بن عبدالله پس از بازگشت به شعار امر به معروف، حکومتی را بنیانگذاری کرد که برای مدت طولانی پایدار بود. این حکومت تحت عنوان گروه موحدین شناخته میشد. در دوران حکومت علی بن یوسف، ظلم و فساد در جامعه به اوج خود رسیده بود. مامورین نظامی آشکارا وارد خانههای مردم میشدند و به ناموس زنان تعرض میکردند. در این دوران، رفتارهایی عجیب در دربار علی بن یوسف رواج پیدا کرده بود؛ مردان چهرههای خود را با مقنعه میپوشاندند و زنان صورتهای خود را بدون ستر و حجاب نمایان میکردند. به این افراد که چنین پوششی داشتند، ملثمين گفته میشد.
محمد بن عبدالله تومرت با جدیت به مقابله با این رسوم بیاساس پرداخت و با گذشت زمان، حکومت ملامین را سرنگون کرد و حکومتی جدید برپا ساخت؛ اما چون او علاقهای به مقام و قدرت نداشت، فردی شایسته به نام عبدالمومن را به تخت نشاند. حکومت عبدالمومن و خاندانش طبق آرزوهای امام غزالی رحمهالله ادامه یافت و در این حکومت، شایستگیهای علمی و مشاورۀ علما در امور مختلف مورد احترام قرار گرفت.
آثار حکومت عبدالمومن و خاندانش
علامه ابن خلدون در کتاب سوم اخبار بربر، در فصل سوم، در مورد حکومت عبدالمومن و خانوادهاش چنین مینویسد که روال حکومت آنها بدین صورت بود که به علما احترام میگذاشتند و در تمامی مسائل از مشورتهای ایشان استفاده میکردند. در این حکومت، ظلم به رعایا مجازات میشد و دست ظالمان از سر مظلومان کوتاه میگشت. در قصر پادشاهی، مساجد بازسازی و آباد میشدند و به نیازمندان رسیدگی میشد.
محمد بن عبدالله و قیام در مراکش
محمد بن عبدالله، در مراکش با کمال شهامت و شجاعت، به فساد موجود در دربار اعتراض کرد. یکی از علمای درباری از او پرسید که چرا علیه پادشاه عادل و اسلامپناه اعتراض میکند، محمد بن عبدالله با جرأت پاسخ داد: «آیا در این شهر خرید و فروش علنی شراب آزاد نیست؟ آیا اموال یتیمان مورد دستدرازی قرار نمیگیرد؟» سخنرانی او تاثیر زیادی گذاشت و حتی پادشاه نیز تحت تاثیر قرار گرفت و اشک از چشمانش جاری شد.
قیام و پیروزی محمد بن عبدالله
پس از این وقایع، محمد بن عبدالله به اغمات رفت و با گذشت زمان، جمعیتی بزرگ در اطراف او جمع شدند. او با کمک و همکاری قبیلۀ محامده، قیام خود را آغاز کرد و سلطنت مستقلی بر پایۀ اصول اسلامی اعلام کرد. در این دوران، مرزهای کشور به ویژه مناطقیکه با اروپا همجوار بودند، با نیروی ارتش به شدت محافظت میشد و فتوحات روز افزون ادامه داشت.
این حکومتیکه توسط محمد بن عبدالله پایهگذاری شد، به عنوان نمونهای از قدرت ایمان، شجاعت و اصلاحات اجتماعی و دینی در تاریخ اسلام شناخته میشود.[1]
اثر عمیق امام غزالی بر جهان اسلام
نتیجۀ تلاشها و تصنیفات امام غزالی رحمهالله که با کمالات علمی و عملی خود، به عنوان یکی از بزرگترین دانشمندان تاریخ اسلام شناخته میشود، تأثیرات گستردهای در جهان اسلام بر جای گذاشت. آثار حیاتبخش او در محافل علمی، استقلال فکری و موج آزادی را در میان مسلمانان ایجاد کرد و به آنان نیروی جدیدی بخشید. تصنیفات امام غزالی در حلقههای علمی و فکری مسلمانان، چه موافق و چه مخالف، مورد پذیرش قرار گرفت و پس از گذشت صدها سال از تغییرات و انقلابهای مختلف، نام و کارهای ارزشمند ایشان همچنان زنده است. آثار او تا به امروز در میان جمعیت کثیری از مسلمانان محبوب و مورد استفاده قرار دارد.
نیاز به دعوت عمومی و اصلاح اخلاق مسلمانان
با اینکه امام غزالی رحمهالله یکی از شخصیتهای برجسته و مؤثر در عرصۀ علم و اصلاح بود؛ اما جامعۀ مسلمانان هنوز نیازمند دعوت عمومی و اصلاح اخلاقی گستردهای بود. جمع کثیری از مسلمانان بهجای پرداختن به امور علمی و شبهات دینی، در ضعف اخلاقی، کوتاهی عمل، غفلت و جهالت گرفتار بودند. درمان این امراض اجتماعی بهطور فوری و اورژانسی ضروری بود. برای این کار، شخصی نیاز بود که با بیان شیرین و ارتباط نزدیک با عوام، با دعوت و موعظههای خود مردم را تزکیه کرده و روح دینی و ایمانی را در آنها زنده کند. حکومتهای مستبد در طول چهارصد سال گذشته اخلاق مسلمانان را فاسد کرده و جامعه را به سمت دنیازدگی و فساد اخلاقی سوق داده بودند.
فقر اخلاقی و اجتماعی در جامعۀ اسلامی
در این دوران، زندگی بسیاری از مسلمانان به دنبال دستیابی به مال و جاه و مقام بود؛ گرچه این افراد به خداوند و قیامت اعتقاد داشتند؛ اما عملاً در غفلت از آخرت و در عیاشیهای دنیوی غرق شده بودند. علاوه بر این، تمدن و فرهنگ غیر اسلامی (اعجمی) بر زندگی مسلمانان تأثیرگذار شده بود. رسوم جاهلی و عادات بیگانه به زندگی مسلمانان وارد شده بود و معیارهای زندگی اسلامی به شدت پایین آمده بود، در نتیجه، طبقات اجتماعی جدیدی به وجود آمده بودند که هدف اصلی زندگی آنان تنها دستیابی به مال و مقام بود.
دوران طلایی قرن پنجم هجری و ظهور دانشمندان برجسته
قرن پنجم هجری در تاریخ اسلام دوران رشد و ترقی در علوم مختلف بهویژه در علوم دینی، عقلی و ادبی بود. در این دوران، چهرههای برجستهای چون علامه ابواسحق شیرازی، امام غزالی، ابوالوفاء ابن عقيل، ابوزکریا تبریزی، و ابوالقاسم حریری ظهور کردند که تا صدها سال بر ذوق و افکار مسلمانان تأثیر گذاشتند. برای این دوران، حضور فردی با صلاحیتهای علمی و کمالات عملی ضروری بود که توانایی مقابله با انحرافات فکری و اجتماعی را داشته باشد و در تمام علوم مروج زمان خود، مقام بلندی کسب کند، شخصیکه بتواند با بیانی رسا و علمی، مردم را به سمت اصلاح و ایمان رهنمون سازد.
ظهور دو شخصیت برجسته در عصر امام غزالی
در چنین شرایطی، دو شخصیت برجسته یعنی سیدنا عبدالقادر جیلانی و علامه عبدالرحمن ابنجوری بهعنوان اساتید بزرگ در تاریخ اسلام شناخته میشوند. با توجه به اختلاف طبع و ذوق این دو، هر یک از آنان در دوران خود تأثیرات عظیمی بر زندگی مسلمانان گذاشتند. خداوند متعال از طریق این دو شخصیت بزرگ، دین اسلام را به مسلمانان جهان تقویت بخشید. هر دو در شهر بغداد، که در آن زمان مرکز فکری و علمی جهان اسلام و دارالسلطنت علم و سیاست بود، فعالیت میکردند. نکتۀ جالب این است که خداوند به هر دوی این شخصیتها عمر طولانی و میدان وسیعی برای خدمت به دین و اسلام عطا فرموده بود.
افتخار مذهب حنبلی به دو شخصیت بزرگ
از آنجا که هر دو شخصیت بزرگ، عبدالقادر جیلانی و علامه عبدالرحمن ابنجوری از مذهب حنبلی پیروی میکردند، این مذهب افتخاری بزرگ بهشمار میرود که این دو دانشمند برجسته در آن به جهان اسلام خدمت کردند و به آن اعتبار علمی و معنوی بخشیدند.
با توجه به مقام شامخ شیخ عبدالقادر گیلانی رحمهالله، بنده در تحقیقات آینده، سیرت مبارک ایشان را خواهم نوشت إنشاءالله.
ادامه دارد…
[1] . الغزالی، صفحۀ ۲۴۵-۲۴۸.