
نویسنده: عبیدالله نیمروزی
فیلسوف افغانستان؛ سید جمالالدین افغان
بخش سیوسوم
انتخاب توفیق باشا و دخالت بیگانگان در تشکیل حکومت
پس از استعفای دولت، توفیق باشا که بعدها بهنام خدیو توفیق شهرت یافت، مأمور تشکیل دولت شد. وی دوازده روز را صرف تشکیل کابینه کرد؛ اما این روند با دخالت دو وزیر بیگانه مواجه شد. این دو وزیر که پس از تشکیل حکومت دریافتند مجلس شورای ملی و ولسی جرگه مانعی در برابر اهدافشان است، تلاش کردند تا از طریق تشویق و ترغیب، ریاض باشا را قانع کنند که مجلس را منحل کند.
انحلال مجلس شورای ملی و مقاومت نمایندگان
در نتیجه این فشارها، فرمان انحلال مجلس در تاریخ ۲۶ (مارس) صادر شد. روز بعد، ریاض باشا برای قرائت این فرمان به مجلس شورای ملی رفت؛ اما با مقاومت نمایندگان به رهبری عبدالسلام مویلحی و صدیق جمالالدین روبهرو شد. آنان همان موضعی را اتخاذ کردند که میرابو در مجلس ملی فرانسه اتخاذ کرده بود و اعلام کردند که ادعای حکومت مبنی بر پایان یافتن دورۀ وکالت نمایندگان صحیح نیست؛ زیرا هنوز مدت قانونی عضویت آنان به پایان نرسیده است.
نمایندگان تأکید کردند که مجلس به کار خود ادامه خواهد داد و جلسات را پیگیری میکند تا مسئولیت خود را در برابر ملت به انجام برساند. این مقاومت، نقطۀ آغاز تقابل جدیتر میان نیروهای ملی و قدرتهای استعماری بود که در سرنوشت سیاسی مصر تأثیر بسزایی گذاشت.[1]
مجلس شورای ملی از آغاز تا تعطیلی و احیا
اسماعیل خدیوی در ابتدای دوران زمامداری و سلطنت خود، مجلس شورای نمایندگان را تشکیل داد که در ۱۹ نوامبر ۱۲۸۳ هـ / ۱۸۹۹ م افتتاح شد. این مجلس شامل ۷۵ عضو بود که برای مدت سهسال انتخاب میشدند. فرآیند انتخاب نمایندگان در سراسر کشور توسط قریهداران و علما انجام میشد و در شهرهای قاهره، اسکندریه و دمیاط، بزرگان و معاریف قوم مسئولیت انتخاب را بر عهده داشتند.
مجلس سالانه دو ماه جلسه برگزار میکرد و جلسات آن غالباً بهصورت سری تشکیل میشد. بااینحال، مجلس تحت نفوذ پادشاه بود و قدرت وی هیچ حد و مرزی نداشت. در سال ۱۸۷۴-۱۸۷۵ م جلسات مجلس تعطیل شد، اما در سال ۱۸۷۹ م بار دیگر از نمایندگان برای از سرگیری فعالیتهای خود دعوت به عمل آمد. این مجلس، اگرچه تحت نفوذ حکومت قرار داشت، اما در روند آگاهیبخشی بهمردم و مطالبۀ حقوق ملی نقشی تعیینکننده ایفا کرد.[2]
جلسۀ سرنوشتساز مجلس شورای ملی و تقابل شدید با حکومت
در این جلسۀ تاریخی مجلس شورای ملی، تقابل میان نمایندگان ملت و حکومت به اوج خود رسید. ریاض باشا، وزیر داخله، با لحن تندی نمایندگان را به تقلید از اسامبلۀ ملی فرانسه متهم کرد و گفت:
ریاض باشا: شما نمایندگان ملت از نمایندگان مجلس فرانسه که علیه حکومت خود شورش کردند، تقلید میکنید؟ در این صورت، حضرات، شما اکنون با این دستارهاییکه بر سر دارید و این دامنهایی که یکی را بر دیگری پوشیدهاید، مانند وکلای پارلمانهای اروپا و آمریکا بهنظر میرسید!
این سخنان توهینآمیز، خشم نمایندگان مجلس را برانگیخت و واکنشهای شدیدی را به دنبال داشت.
واکنش شدید نمایندگان به توهین وزیر داخله
احمد علی عویس: ای باشا! تو به ما دشنام دادی… این سخن چه معنا و مفهومی دارد؟ تو به سخن نمایندگان ملتیکه تو و دیگران را ماهانه معاش میدهند، با عجله پاسخ میدهی و آنان را تحقیر میکنی؟
عبدالشهید بطرس: من این سخنان را توهین وزیر داخله به مجلس میدانم و میخواهم که در محضر مجلس ثبت شود. این سخن تو زشت است و مجلس آن را رد میکند.
شیخ العرب احمد صوفانی: من با این نمایندۀ محترم موافقم که این توهین را بر وزیر داخله رد کند. از مجلس نیز میخواهم که رفتار وزیر داخله را در آینده مورد بررسی قرار دهد. ملت مصر زنده و با شعور است و نمایندگان آن از کرامت ملت دفاع خواهند کرد.
عبدالسلام مویلحی: مسأله لباس نیست، مسأله شعور ملت است!
عبدالسلام مویلحی: ای باشا! آیا شنیدی؟ آیا نتیجۀ عجله در سخن گفتن را دریافت کردی؟ چنانکه در آغاز گفتم، بدان که مسأله، مسألۀ لباس و جامه نیست، بلکه مسألۀ نمایندگان ملت است که همگی دارای اندیشهاند. ما به خوبی از خواستههای ملت آگاهیم و ملت ما از نظر شعور و احساس چیزی از سایر ملتها کم ندارد.
آیا شرمآور نیست که تو، وزیر یک دولت، با دو وزیر بیگانه – یکی انگلیسی و دیگری فرانسوی – نشست و برخاست داری، در حالیکه این دو نفر حکومت و تو را زیر نظر دارند؟ تو دیروز در برابر روزنامهنگاران مصری گفتی که حکومت تصمیم گرفته مجلس را منحل کند و از آنان خواستی که هیچ سخنی در حمایت از نمایندگان در جراید منتشر نکنند! آیا این توهین به ملت مصر نیست؟
ما در پوهنتونها (دانشگاهها) تحصیل کردهایم، علوم عقلی و نقلی را خواندهایم. حال تو به ما بگو که خودت چه خواندهای و کجا آن را آموختهای؟
شیخ صباحی: او در مفرزه اورطه آموخته است!
خشم وزیر داخله و اتحاد نمایندگان
ریاض باشا: من این سخنان زشت و اهانتآمیز را نمیپذیرم و به کسی اجازۀ گفتن آن را نمیدهم!
حسن عبدالرزاق: آنچه عبدالسلام مویلحی گفت، بیانگر افکار همۀ ماست. ما بهاتفاق آرا از این سخنان حمایت میکنیم و مسؤولیت آن را میپذیریم.
(اعضای مجلس همگی با صدای بلند تأیید کردند: “بلی! ما تمام این سخنان را تأیید میکنیم.”)
خروج تحقیرآمیز ریاض باشا و تصمیم تاریخی مجلس
ریاض باشا که از اتحاد نمایندگان مجلس خشمگین شده بود، با عصبانیت گفت: “من بیرون میروم! شما گنهکارید… شما آشوب و انقلاب به پا میکنید!”
عبدالسلام مویلحی: ای مصطفی باشا وهبی! بهعنوان منشی مجلس، تمامی این سخنان را بدون کموکاست ثبت کن. باید ملت مصر و همۀ مردم بدانند که نادان و کمعقل چه کسی است، وزیر داخله یا نمایندگان ملت؟
سپس عبدالسلام مویلحی از هیئت اداری مجلس درخواست کرد که جلسات مجلس بدون وقفه ادامه یابد. این پیشنهاد بهاتفاق آرا پذیرفته شد و مقرر گردید که یکسوم نمایندگان مجلس شبانه در نوبتهای مختلف باقی بمانند و سایر اعضا در روز به جلسات حاضر شوند. همچنین، تصمیم گرفته شد که نان و سایر مایحتاج نمایندگانیکه شبانه در مجلس میمانند، تأمین شود.
ریاض باشا که از مقاومت مجلس به ستوه آمده بود، چارهای جز مراجعه به پادشاه نیافت. او پیام نمایندگان را به پادشاه رساند که در آن، بر آزادی اندیشه و بیان تأکید شده بود، درخواست شد که بر بیگانگان مالیات وضع شود، و به سیاستهای نادرست وزیر داخله که به حقوق ملت بیاحترامی کرده بود، اعتراض گردید.
این جلسۀ تاریخی نقطه عطفی در مبارزات ملت مصر برای آزادی و حقوق اساسی بود.[3]
ادامه دارد…
[1] . حکیم مشرق زمین، ص ۶۰
[2] . منبع پیش.
[3] . منبع: حسونه، محمد امین، کفاح الشعب، جلد اول، صفحۀ ۲۳۹.