
نویسنده: عبیدالله نیمروزی
سیرت ابو حامد امام محمد غزالی رحمهالله
بخش سیویکم
دنبالۀ زندگی امام غزالی و وفات ایشان
امام غزالی در طول عمر خود بیشتر وقت خود را به مشاغل علمی و دینی اختصاص داد؛ اما همیشه روحیۀ جویای علم داشت. ایشان در گذشته توجه ویژهای به علوم عقلیه و برخی از علوم نقلیه داشتند؛ اما نتواسته بودند به علم حدیث همان طور که باید توجه کنند، توجه میکردند. بنابراین در سالهای پایانی زندگی، امام غزالی تصمیم گرفتند این کمبود را جبران کنند، به همین دلیل، یکی از معروفترین محدثان آن دوران، حافظ عمر بن ابوالحسن الرواسی، را به خانه دعوت کرده و از ایشان کتابهای صحیح بخاری و صحیح مسلم را فراگرفتند و سندهای لازم را بدست آوردند.
تمرکز بر حدیث: آخرین مشغلۀ علمی امام غزالی
در این مدت اخیر از عمر امام غزالی، بیشتر وقت ایشان صرف مطالعه و اشتغال به علم حدیث شد. ابن عساکر در این باره مینویسد: «آخرین مشغلۀ عمرش این بود که با احادیث پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم با توجه کامل مشغول شدند و صحبت و همنشینی با علمای حدیث را اختیار کردند و مطالعۀ صحیحین (بخاری و مسلم) را آغاز نمودند که این دو کتاب در اسلام درجۀ حجت و سندیت را دارند.»
کتاب «المستصفی»: آخرین اثر امام غزالی
یک سال پیش از وفات امام غزالی، در سال ۵۰۴ هجری قمری، ایشان کتاب «المستصفی» را نوشتند. این کتاب یکی از ارکان ثلاثۀ اصول فقه بهشمار میرود و مورد توجه خاص علمای فقه قرار گرفت، این اثر آخرین تصنیف ایشان بود که در طول زندگی علمیشان به عنوان یادگاری برجسته باقی ماند.
وفات امام غزالی: لحظهای که روح ایشان پرواز کرد
امام غزالی در تاریخ چهاردهم جمادی الآخر سال ۵۰۵ هجری قمری، در سن ۵۵ سالگی در طابران وفات یافتند و در همان مکان به خاک سپرده شدند. برادر امام، احمد غزالی، حادثۀ وفات ایشان را به این صورت روایت کرده است: «صبح روز دوشنبه از رختخواب بلند شدند، وضو گرفتند و نماز خواندند؛ سپس کفن خود را خواستند و آن را به چشمانشان چسباندند و گفتند: دستور صاحبم به سر چشم این را گفته است؛ سپس دراز کشیدند. مردم به آن توجه کردند و دیدند که روح ایشان پرواز کرده است.»[1]
دو خصوصیت ممتاز امام غزالی رحمهالله: اخلاص و همت بلند
امام غزالی رحمهالله، دو خصوصیت برجسته داشت که در تمامی ابعاد زندگی علمی و عملی ایشان به وضوح نمایان است: «اخلاص» و «همت بلند». در خصوص اخلاص ایشان، نه تنها موافقان؛ بلکه مخالفان نیز به این ویژگی برجسته اذعان دارند. این اخلاص در هر کلمه و نوشتهای که از امام غزالی رحمهالله باقی مانده، دیده میشود. شیخ الاسلام ابن تیمیه، اگرچه در مسائل مختلف با امام غزالی رحمهالله اختلافات نظری داشت؛ اما او را یکی از بزرگترین مخلصان تاریخ اسلام میشمارد.[2]
این اخلاص بود که امام غزالی رحمهالله را وادار کرد تا از بزرگترین مقامهای علمی خود دست بکشد و به صحرا نوردی روی آورد و در مقابل درخواستهای سلاطین و بزرگان زمان برای تصدی مناصب، از جاه و مقام کنارهگیری کند. ابن تیمیه در این باره مینویسد: «آخرین چیزی که از قلب صدیقان بیرون میرود، حب جاه و مقام است» و امام غزالی رحمهالله در ایام پایانی عمر خود نشان داد که از این جاه محروم مانده است.[3]
دومین ویژگی برجستۀ امام غزالی رحمهالله، همت بلند او بود. امام غزالی رحمهالله هیچگاه از تلاش برای رسیدن به کمال علمی و عملی دست نکشید و به هیچوجه از مقامات عالی علمی زمان خود راضی و قانع نبود. همواره صداهایی از او به گوش میرسید که میگفت: «مسافرا، این جا جای توقف تو نیست». امام غزالی رحمهالله در علوم نقلیه از همعصران خود پیشی داشت و آثار فقهی و اصول فقهی او برای قرنها مورد مطالعه و شرح قرار گرفت. علاوه بر این، برخلاف روش معمول زمان خود و در حالیکه دیگر علما فقط به علوم نقلیه میپرداختند، امام غزالی رحمهالله به علوم عقلیه و فلسفه نیز توجه ویژهای داشت و در مطالعۀ منطق و فلسفه به عمق پرداخت. همانطور که قاضی ابوبکر بن عربی بیان کرده است: «غزالی تا جگر فلسفه و شکم فلاسفه فرو رفت» و در نتیجه کتابهایی نوشت که تا یک قرن به شکلی محکم بر فلسفه تاثیر گذاشت.
امام غزالی رحمهالله در مسیر تکامل روحانی خود، در سنۀ 477 هجری با شیخ ابوعلی فارمدی رحمهالله بیعت کرد و از ایشان علوم تصوف آموخت؛ سپس، تمامی اموال و زندگی خود را در راه دستیابی به کمالات روحی و اخلاقی فدای این راه کرد. امام غزالی رحمهالله تنها به تألیف و تصنیف اکتفا نکرد، بلکه در زمینۀ اصلاحات اجتماعی و سیاسی نیز گام برداشت و در بنیانگذاری پایههای حکومتی اسلامی تلاش کرد. مولانا شبلی در این باره مینویسد: امام غزالی رحمهالله به هیچوجه از مشکلات سلطنتهای فاسد و خمیر سلطنتها قانع نمیشد و تا زمانیکه حکومتی بر اساس اصول اسلامی برپا نشود، نمیتوان به هدف واقعی رسید.[4]
قیام محمد بن عبدالله: ادامهدهندۀ راه امام غزالی رحمهالله
در سال 501 هجری، کتاب احیاء علوم الدین امام غزالی رحمهالله به اسپانیا رسید و پادشاه اسپانیا، علی بن یوسف تاشفین، به دلیل تعصب و تنگنظری، دستور داد این کتاب را به آتش بسوزانند. هنگامیکه امام غزالی رحمهالله از این اقدام باخبر شد، ناراحت و اندوهگین شد. در همین زمان، محمد بن عبدالله ترموت، فردی از اسپانیا و از خانوادهای اشرافی، به خدمت امام آمد و پس از مدتی تحصیل در علوم مختلف، تصمیم گرفت در اسپانیا علیه علی بن یوسف قیام کند و سلطنتی جدید بر اساس اصول اسلامی بنا نهد. محمد بن عبدالله، پس از مشاوره با امام غزالی رحمهالله و جلب حمایت ایشان، تصمیم گرفت که این قیام را انجام دهد. امام غزالی رحمهالله که همیشه به اصلاحات بنیادین و اساسی اعتقاد داشت، از این تصمیم حمایت کرده و پرسید که آیا شرایط برای این قیام آماده است یا خیر؟
محمد بن عبدالله پس از سفر به مناطق مختلف، از جمله مصر و مراکش، علیه فساد دربارها و حکام ظلم مبارزه کرد. در مراکش، وی با شجاعت تمام با فساد دربار مقابله کرد و حتی پادشاه علی بن یوسف را تحت تاثیر قرار داد. محمد بن عبدالله پس از مدتها مبارزه در مراکش، به اغمات رفت و در آنجا جمعیت بزرگی از پیروان خود را گرد آورد و در نهایت با کمک قبیلۀ مصامده، سلطنت مستقلی بر پایۀ اصول اسلامی بنا نهاد و موفق شد در این قیام پیروز شود.[5]
این مطالب به وضوح نشان میدهد که امام غزالی رحمهالله علاوه بر کمالات علمی و روحانی، در پی اصلاحات اجتماعی و سیاسی نیز کوشید و در این مسیر، شاگردانش همچون محمد بن عبدالله را برای تحقق آرمانهای اسلامی پرورش داد.
ادامه دارد…
[1] . منبع: تاریخ دعوت و اصلاح، ج۱، ص ۱۷۲.
[2] . محب الدین، أبی الفیض، محمد بن محمد بن عبدالرزاق ، الحسینی الزبیدی الحنفی، اتحاف السادات المتقین بشرح احیای علوم الدین، صفحه ۱۱.
[3] . منبع قبلی.
[4] . تاریخ دعوت و اصلاح ج۱ صفحۀ ۱۷۳.
[5] . منبع قبلی صفحۀ ۱۷۳-۱۷۴.