
نویسنده: عبیدالله نیمروزی
فیلسوف افغانستان؛ سید جمالالدین افغان
بخش سیویکم
خیزش اندیشه و انقلاب
کلیدواژهها: بیداری، استعمار، اصلاحات، خلافت، اتحاد و جنبشها.
چکیدۀ مطلب
خیزش اندیشه و انقلاب: سید جمالالدین افغان و بیداری جهان اسلام
در بخش قبلی، دربارۀ بامداد بیدارگری در مصر سخن گفتیم و از اینکه چگونه اندیشههای اصلاحی و آگاهیبخش در آن سرزمین زمینهساز تحولات فکری و سیاسی شد، بحث کردیم. اینک، گام را فراتر مینهیم و به مقطعی میرسیم که شعلههای انقلاب، یکی پس از دیگری، در سرزمینهای اسلامی زبانه میکشند و نقش سید جمالالدین افغان رحمهالله در این میان، چونان یک جرقه در انبار باروت، تحولات عظیمی را رقم میزند.
سید جمالالدین افغان و آغاز موج جدید بیداری اسلامی
سید جمالالدین افغان رحمهالله نه فقط یک مصلح اجتماعی؛ بلکه یک انقلابی اندیشهورز بود که عقلانیت و حرکت را به هم آمیخت و در سراسر جهان اسلام پیام آگاهی، مقاومت و اتحاد را منتشر ساخت. او به خوبی دریافته بود که مهمترین عوامل عقبماندگی مسلمانان، استبداد داخلی و استعمار خارجی هستند. از این رو، در هر سرزمینی که گام نهاد، مشعل بیداری را برافروخت.
در مصر، با انتشار اندیشههای اصلاحی، روح تازهای در کالبد جامعه دمید و بهویژه از طریق ارتباط با شاگردان و روشنفکرانی همچون محمد عبده، تأثیری عمیق بر روند فکری و اصلاحات اجتماعی گذاشت؛ اما این تنها آغاز کار بود؛ چرا که افکار او همچون آتشی بود که در جایجای جهان اسلام شعلهور میشد.
زبانههای انقلاب در هند، قلمروی عثمانیها و ایران
پس از مصر، سید جمال به هند رفت و در آنجا نیز با استبداد انگلیسیها مبارزه کرد. او کوشید تا مسلمانان هند را نسبت به خطر استعمار آگاه کند و آنان را از خواب غفلت بیرون آورد، هرچند که استعمار انگلیس او را به چشم یک تهدید بزرگ مینگریست و مانع فعالیتهایش شد؛ اما پیام او در ذهن و دل روشنفکران و سیاستمداران هندی طنینانداز شد.
در قلمرو عثمانی، سید جمال در پی آن بود که خلافت را احیا کند و مسلمانان را در برابر تهدیدات داخلی و خارجی متحد سازد، هرچند که سیاستهای عثمانی در برابر او محتاطانه بود؛ اما اندیشههای او بر برخی از نخبگان و اصلاحطلبان آن دوره تأثیر گذاشت.
اما شاید یکی از مهمترین نقاط اثرگذاری سید جمال، ایران بود، او که از کودکی با فضای فکری و سیاسی ایران آشنا بود، در تلاش برای اصلاح ساختار حکومت و بیدار کردن مردم در برابر استبداد داخلی و دخالتهای خارجی نقش بسزایی ایفا کرد، هرچند که فشارهای سیاسی مانع از فعالیت مستقیم او در ایران شد؛ اما اندیشههایش زمینهساز جنبشهای اصلاحی و انقلابی بعدی، از جمله جنبش مشروطه، گردید.
سید جمال الدین، مشعلدار انقلابهای فکری و سیاسی
سید جمالالدین افغان رحمهالله را میتوان یکی از پیشگامان اصلی بیداری اسلامی در عصر جدید دانست. او هرچند که خود مستقیماً یک انقلاب سیاسی را رهبری نکرد؛ اما اندیشههایش همچون جرقهای، انقلابهای بعدی را تغذیه کرد، او مسلمانان را از ضعف و انحطاط به سوی خودآگاهی و حرکت سوق داد و این حقیقت را در ذهنها حک کرد که راه برونرفت از بحران، اتحاد، اصلاح و مقابله با استبداد و استعمار است.
شعلههای انقلابی که سید جمال برانگیخت، هیچگاه خاموش نشدند، او مشعلداری بود که مسیر را نشان داد و حرکت را آغاز کرد و پس از او، شاگردان و رهروانش این مشعل را به دست گرفتند و راه او را ادامه دادند، اگر امروز در بسیاری از کشورهای اسلامی، اندیشه اصلاح و احیای مجد و عظمت مسلمانان مطرح است، بیشک یکی از ریشههای آن را باید در تلاشهای سید جمالالدین افغان رحمهالله جستوجو کرد.
مقدمه
گامهای انقلاب فکری و سیاسی در دنیای اسلام
در نیمۀ دوم قرن نوزدهم میلادی، جهان اسلام در شرایطی پیچیده و بحرانی قرار داشت که تاثیرات آن بر ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جوامع مسلمانان به شدت مشهود بود. استعمارگری غرب، بهویژه استعمار بریتانیا و فرانسه، به شدت در حال گسترش بود و بیشتر سرزمینهای اسلامی تحت سلطۀ کشورهای اروپایی قرار داشتند، از سوی دیگر، ضعفهای داخلی نظیر استبداد حکومتی، فساد اقتصادی، فقدان نهادهای مدنی و نظامهای آموزشی مناسب، سبب شده بود که مسلمانان با چالشهای عمیقی روبهرو شوند. این بحرانها نه تنها در سطح دولتی؛ بلکه در ابعاد اجتماعی و فرهنگی نیز خود را نشان میداد و بسیاری از مسلمانان از چگونگی مقابله با این مشکلات بیخبر بودند، در چنین فضایی بود که اندیشمندانی چون سید جمالالدین افغان رحمهالله برخاستند تا افکار اصلاحی و آگاهیبخش خود را در میان مسلمانان منتشر کنند و راهی برای برونرفت از این بحرانها ارائه دهند.
سید جمالالدین افغان، که به عنوان یکی از برجستهترین مصلحان اجتماعی و فکری عصر خود شناخته میشود، با درک عمیق از وضعیت مسلمانان در آن زمان، به این نتیجه رسید که مهمترین عواملی که موجب عقبماندگی مسلمانان شدهاند، استبداد داخلی و استعمار خارجی هستند، به اعتقاد او، ضعف و انحطاط مسلمانان ناشی از تفکرات و نظامهای سیاسی و اجتماعی مبتنی بر سلطنتهای مستبدانه و ضعف در برابر کشورهای استعمارگر بود، در این راستا، سید جمالالدین تلاش کرد تا با طرح اندیشههای نوین در زمینههای فکری، اجتماعی و سیاسی، مسلمانان را از خواب غفلت بیدار کرده و آنها را به خودآگاهی و اصلاحات بنیادین دعوت کند.
یکی از ویژگیهای مهم سید جمالالدین افغان رحمهالله این بود که او نه تنها به مسائل فکری و عقیدتی پرداخته؛ بلکه بر اصلاحات اجتماعی و سیاسی نیز تأکید داشت، وی تلاش میکرد تا مسلمانان را متوجه این حقیقت کند که برای نجات از وضعیت بحرانی، باید در ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی خود تغییرات اساسی ایجاد کنند، در این راستا، او به جلب توجه مسلمانان به لزوم اتحاد، همبستگی و مقاومت در برابر تهدیدات خارجی و داخلی تأکید داشت، از نظر او، تنها راه برای برونرفت از بحرانهایی که دنیای اسلام را تهدید میکرد، اجماع و همصدایی مسلمانان در مبارزه با ظلم و فساد بود.
در بخش قبلی، در مورد بامداد بیداری در مصر صحبت کردیم که بهویژه در آنجا اندیشههای اصلاحی سید جمالالدین افغان به شکوفایی رسید؛ اما این فقط آغاز حرکتهای اصلاحی و بیدارگری بود که در سراسر جهان اسلام گسترش یافت به تدریج، سید جمالالدین افغان با سفر به سایر مناطق اسلامی و ارتباط با نخبگان فکری، فرهنگی و سیاسی آنجا، موجی از بیداری و اصلاحات را ایجاد کرد که در نهایت به شکلگیری جنبشهای اجتماعی و سیاسی گستردهای در دنیای اسلام انجامید، در این مسیر، سید جمالالدین افغان نه تنها در مصر؛ بلکه در هند، ایران و عثمانی نیز تأثیرات عمیقی بر روند فکری و اجتماعی جوامع اسلامی داشت، در اینجا به بررسی دقیقتر نقش سید جمالالدین افغان رحمهالله در این سه منطقه پرداخته میشود.
در هند، جایی که استعمار بریتانیا به شدت در حال پیشروی بود، سید جمالالدین افغان با تلاشهای خود توانست مسلمانان این سرزمین را نسبت به خطرات استعمار و فراموشی هویت اسلامی آگاه کند، او از طریق ملاقات با رهبران مذهبی و سیاسی هند، مانند سر سید احمد خان و مولانا محمد علی جوهر، پیامهای خود را به مسلمانان رساند، هرچند که استعمار بریتانیا به شدت نگران نفوذ سید جمالالدین بود و او را تهدیدی برای سلطۀ خود میدانست؛ اما پیام اصلاحی و بیدارگر سید جمالالدین افغان، با ایجاد آگاهی در دل روشنفکران و سیاستمداران هندی، آغازگر جنبشهای ضد استعمار در هند شد.
در قلمرو عثمانی که در آن زمان آخرین نماد خلافت اسلامی به شمار میرفت، سید جمالالدین افغان بهدنبال احیای خلافت عثمانی و بازگرداندن آن به عنوان محور وحدت و اتحاد مسلمانان بود. وی سعی کرد تا با توجه به تهدیدات مختلف که از سوی کشورهای غربی بهویژه روسیه و بریتانیا متوجه امپراتوری عثمانی بود، مسلمانان را به همبستگی و مقاومت در برابر استعمار دعوت کند، با اینکه دربار عثمانی نسبت به ایدههای سید جمالالدین افغان احتیاط داشت و در بسیاری موارد سیاستهای خود را مطابق با خواستههای او تنظیم نکرد؛ اما تاثیرات فکری او بر بسیاری از نخبگان و اصلاحطلبان عثمانی، نظیر سلیمان بن عبدالمجید و زکی باشا، در قالب جنبشهای فکری و فرهنگی نمود پیدا کرد.
در ایران، سید جمالالدین افغان از آنجا که با فضای فکری و سیاسی ایران از دوران کودکی آشنا بود، به تلاش برای اصلاح ساختارهای حکومتی و اجتماعی ایران ادامه داد، او با تأکید بر لزوم تحصیلات جدید و احیای هویت اسلامی، توانست در دل روشنفکران ایرانی تاثیرگذار باشد. اندیشههای او در زمینههای اصلاحات سیاسی و اجتماعی، در کنار جنبشهایی چون جنبش مشروطه، گامهای اولیه در مسیر تحولات فکری و سیاسی ایران را به حرکت درآورد، اگرچه سید جمالالدین افغان در عمل نتواست بهطور مستقیم در تحولات سیاسی ایران دخالت کند؛ اما ایدههای او بهویژه در پیوند با مسئلۀ آزادی و مبارزه با استبداد، به جنبشهای بعدی کمک شایانی کرد.
در نهایت، سید جمالالدین افغان رحمهالله را باید یکی از برجستهترین چهرههای بیداری اسلامی در عصر جدید دانست که با افکار و اقدامات خود توانست نه تنها در برابر استعمار غربی؛ بلکه در برابر انحطاط داخلی جوامع اسلامی مقابله کند. او با تأکید بر اصلاحات فکری، اجتماعی و سیاسی، بیداری مسلمانان را در سراسر دنیای اسلام رقم زد و مشعلدار جنبشهای فکری و اجتماعی شد که در سالهای بعد به شکلگیری انقلابهای سیاسی و اجتماعی در کشورهای اسلامی انجامید. اندیشههای او همچنان در جهان اسلام تأثیرگذار است و نقش او در شکلدهی به بیداری اسلامی غیرقابل انکار است.
ادامه دارد…