
نویسنده: محمد عاصم اسماعیلزهی
حکمت و فلسفۀ حج و اسرار نهان آن
بخش ششم
حج جاویدان کردن ویژگیها؛ کارها و آموزههای حضرت ابراهیم علیهالسلام و تجدید دعوت او است
حج و مناسک آن و خاطرات و رویدادهاییکه آنها را در بر گرفته است و حالتیکه حاجی در آن بهسر میبرد مثل؛ دوریگزیدن از مظاهر و کارها و اعمالی که انجام میدهد؛ مثل: احرام، وقوف، افاضه، رجم، سعی، طواف و نماز در واقع جاودانهسازی امور و ویژگیهایی است که ابراهیم علیهالسلام به آنها اختصاص یافته بود؛ ویژگیهایی مانند: یکتاپرستی، نفی اسباب، توکل بر الله تعالی، جانفدایی، ترجیحدادن اطاعت و رضایتش، سرکشی بر عادات، رسوم، آداب، معیارهای پوشالی و ارزشهای ساختگی و تجدید ایمان نیرومند، محبتِ عمیق، جانفدایی و از خودگذشتگی والا.
حج، تضمینکنندۀ بقای تمام این مفاهیم والا و ارزشهای ربانی و بقای جامعه اسلامی و انسانی است که از همۀ قومیتها، نژادها و ملیتهای محدود و ساختگی برتر است و مردم را به این دعوت میدهد که راه و روش ابراهیم علیهالسلام را پوییده و از روحش اشباع شوند و در هر زمان و مکانی دعوتش را ادامه دهند.
“مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ”.
ترجمه: «(پیروی کنید) آیین پدرتان ابراهیم را؛ او (خداوند) نامید شما را تسلیمشوندگان پیش از این و در این قرآن، تا باشد این پیامبر گواه بر شما و باشید شما گواه بر مردم؛ پس برپادارید نماز را و بپردازید زکات را و تمسک بجویید به دین الله؛ اوست سرپرست شما، پس نیکو سرپرست و نیکو یاوری است».[1]
عنوان جدید و نقطۀ عطفی در کتاب انسانیت
دعوت و جهاد ابراهیم علیهالسلام عنوانی جدید، روشن و تابندهای در کتاب انسانیت و گسترۀ آن است که با آن تاریخی از تاریخ دیگر جدا شده و انسانیت به دو اردوگاه تقسیم میشود؛ دو اردوگاهی که با زمان جاودانه میشوند و دورهای به پایان میرسد و دورۀ جدیدی آغاز میشود.
الله تعالی برای ابراهیم علیهالسلام پیشوایی جاودانه و دین پایدار و برای نسلش نبوت، ولایت و سرپرستی بر جهان را تا ابد قرار داده است و برای خانواده و هرکه دعوتش را لبیک گوید، جهاد در راه حق، ایستادگی در برابر باطل، دعوت به سوی الله تعالی، پارو زدن کشتی انسانیت و به پیش بردن آن در طوفانهای سهمگین و امواج سرکش و نگاهداری از این چراغ فروزان را مقرر کرده است؛ تا مبادا خاموش گردد و این تنها عامل سازندهای است که الله تعالی آن را برای خوشبختکردن بشریت قرار داده است؛ تا بشریت را از تخریب جهان و نابود کردن انسانیت و بردن آن به دوزخ مصون بدارد.
حج ستون انسانیت و مایۀ برپایی مردم
حج و حضور یافتن در این موسم و دیدار سالانۀ پیروان ملت ابراهیم در مکه، برای بقای ارتباطیکه بین ابراهیم و پیروان و فرزندان روحیاش وجود دارد، کافی است. این مفاهیم، باورها و اهدافیکه در آنها بقای این امت و بقای تمام انسانیت نهفته است؛ به این وسیله تجدید میشوند، از این رو، الله تعالی فرموده است: “جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْيَ وَالْقَلَائِدَ ذَلِكَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيم”. ترجمه:«قرار داد الله کعبه را که خانۀ محترم است مایۀ برپایی برای مردمان و نیز ماه حرام و قربانی بینشان و قربانیهای نشاندار، آن برای این است تا بدانید همانا الله میداند آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است و همانا الله به هر چیزی دانا است».[2]
مرکز و پایگاه دائمی هدایت، ارشاد، اصلاح و جهاد
پس از آن نوبت اسلام و دورۀ رسالت جاویدان محمدی رسید و این خانه، پایگاه هدایت، ارشاد، پرتو افشانی روحی و تغذیۀ عاطفی شد که پیرامون آن مناسک حج انجام گرفته و با آن حس مهرورزی تغذیه میشود و اخگر دلها افروخته شده و باتری دلها شارژ میشود و پیرامون آن سالانه جهان اسلام گرد میآید و مسلمانان از آن پیام دینی را دریافت میکنند و مالیات محبت و فرمانبرداری را پرداخت میکنند و چنگزدنشان به این ریسمان و پناهندگیشان به این پایه و رکن محکمتر میشود و پیرامون آن بزرگترین دانشمندان، خردمندان، رهبران، فرهیختگان، پادشاهان، فرمانروایان، ثروتمندان، فقرا و بینوایان با شیدایی و سرگشتگی و با دانش و فرزانگی گردهم میآیند و این حقیقت را ثابت میکنند که آنان با وجود پراکندگی، يكدل؛ و با وجود تعدد، متحد؛ و با وجود انتشار، متمرکز؛ و با وجود نیازمندی و بینوایی، غنی و ثروتمند؛ و باوجود ضعف، قوی و نیرومند هستند و پس از گزاردن حج در جهان پراکنده شده و در جستوجوی روزی و منافعشان تلاش میکنند و با وجود اینکه به امتها و نسلهای گوناگونی منسوباند و از لحاظ تمدن و فرهنگ متفاوتاند؛ اما روی یک نقطه و پیرامون یک مرکز گردهم آمدهاند و زندگیشان سراسر طواف، سعی، عبادت، ایمان، عقیده، کوچکردن و توقفکردن است و تمام توقفگاهها و اماکنشان، منی و عرفات است و آنان در مسافرتی همیشگی، پیشروی پیوسته و شناختی دائمی هستند تا اینکه از این دنیا کوچ کرده و به ملاقات پروردگارشان نائل شوند.
به سوی هجرتگاه رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم و مسجد باشکوهشان
طبیعتاً پس از آنکه مسلمانان؛ به ویژه مسلمانانیکه از جاهای دور آمدهاند؛ حج و مناسکشان را ادا کردند، رو به هجرتگاه خاتم المرسلین صلیاللهعلیهوسلم ، قرارگاه پایانیشان و پناهگاه اسلام نهند؛ و به مسجدیکه در آن نور پراکنده میشود و امواج هدایت و علم از آنجا سرچشمه میگیرند و پیروزی اسلام در جهان از آنجا آغاز گردیده است، مشتاق باشند و به سوی مدینه سرازیر شوند؛ مدینهای که اسلام به آن پناهنده شد و فصلهای تاریخ نخستین اسلام در آن به نمایش درآمد و خاکش با اشکها و خونهای صحابه نمناک شد و آرزومند باشند که در مسجدیکه یک رکعت در آن با هزار رکعت در مساجد دیگر برابری میکند، نماز بخوانند و در جایگاهی بایستند که شهدا، صدیقان و پیشگامان نخستین ایستادهاند و از آنجا نیروی ایمان، صداقت، محبت، مهرورزی، رشادت و شهادت در راه اسلام را برگیرند و برپیامبر صلیاللهعلیهوسلم درود و سلام بفرستند؛ پیامبریکه با دعوت و جهادش انسانیت را از تاریکیها به سوی نور درآورده و مردمان را از پرستش بندگان به پرستش الله و از تنگنای دنیا به فراخنای آن بیرون آورد و در پی آن انسانیت برای نخستین بار طعم ایمان را چشید و ارزش انسان را شناخت.
ادامه دارد…
[1]. سوره حج، آیه:۷۸.
[2]. سورۀ مائده، آیه:۹۷.