نویسنده: ابورائف

نقش مسلمانان در شکل‌گیری و توسعۀ علوم

بخش سی‌وسوم

ابوالفتوح عمر خیام
او «ابوالفتوح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری» بود که بین سال‌های ۴۳۶ تا ۵۱۷ هجری (۱۰۴۴ تا ۱۱۲۳ میلادی) زندگی می‌کرد. در دوران کودکی در حرفۀ ساخت و فروش چادرها مشغول بود، به همین دلیل لقب «خیام» را دریافت کرد. از همان ابتدا، عمر خیام بیشتر زمان خود را به دنبال علم و دانش سپری کرد و در نهایت در سال ۴۶۶ هجری (۱۰۷۴ میلادی) در بغداد مستقر شد.
عمر خیام در بسیاری از زمینه‌های علمی مانند ریاضیات، نجوم، زبان، فقه، تاریخ و ادب به شهرت رسید.[1]
با این‌که عمر خیام به دلیل رباعیاتش که به زبان‌های مختلف نظم و نثر ترجمه شده و در تمام کتابخانه‌های جهان یافت می‌شود، شهرت زیادی کسب کرد، او به‌ویژه در زمینۀ علم جبر نیز دستاوردهای بزرگی داشت. او در حل معادلات مکعبی به شیوه‌ای هندسی ابتکاراتی داشت که هیچ‌کس پیش از او آن را انجام نداده بود.
علاوه بر این، او در تعمیم نظریه‌های مربوط به حدها و توان‌ها نیز نقش مهمی داشت و به همین دلیل به عنوان مبتکر نظریۀ دوحدی شناخته می‌شود.
رباعیات عمر خیام توجه بسیاری از دانشمندان غربی را به خود جلب کرد. این آثار از نظر فلسفی و ادبی مورد تحسین قرار گرفتند، چرا که درون‌مایه‌هایی مشخص در مورد زندگی و لذت‌های آن دارند و انسان‌ها را به لذت‌بردن از زندگی زودگذر تشویق می‌کنند. اما خوشبختانه، برخی مورخان معتقدند که این رباعیات به عمر خیام نسبت داده شده‌اند به اشتباه و ممکن است توسط دیگران نوشته شده باشد، یا ممکن است به دلیل شهرت خیام در ریاضیات و نجوم به او نسبت داده شده باشد.
با پیگیری زندگی عمر خیام، فردی متفاوت از «خیام رباعیات»، که در لذت‌های دنیوی غرق شده و راه هدایت را نمی‌یابد، نمایان می‌شود. در ترجمه‌های مختلف زندگی او، تصویری از خیام به‌عنوان عالمی بزرگ و برجسته دیده می‌شود که علم را غنی کرده و بخش زیادی از آن را به بشر بخشیده است.[2]
مورخان در علوم مختلف اتفاق‌نظر دارند که عمر خیام یکی از بزرگ‌ترین شعرای عرب و مسلمان در زبان‌های عربی و فارسی بود، اما اشاره‌ای به ارتباط او با رباعیات نشده است.
مطالعات جدید نشان داده‌اند که رباعیات متعلق به عمر خیام نیست، بلکه به شاعران دیگری تعلق دارد. محقق روسی «زوكوفسکی» توانسته است ۸۲ رباعی را به صاحبان اصلی آن‌ها نسبت دهد و تنها تعداد کمی از این رباعیات باقی مانده که هویت آن‌ها هنوز مشخص نشده است.[3]
عمر خیام به نتایج شگفت‌انگیزی در حل معادلات درجه سوم دست یافت. در حقیقت، این پیشرفتی بود که نه تنها در میان دانشمندان عرب و مسلمان، بلکه در سطح جهانی، حتی در زمان حاضر، از برجسته‌ترین دستاوردها به شمار می‌آید.
عمر خیام تنها به توسعۀ علم جبر اکتفا نکرد، بلکه به‌ویژه در وارد کردن علم جبر به حساب مثلثات نیز توجه زیادی داشت. به همین دلیل، او بسیاری از مسائل پیچیده در علم مثلثات را با استفاده از معادلات جبر از درجه سوم و چهارم حل کرد.
عمر خیام توجه ویژه‌ای به علم نجوم داشت. در سال ۴۷۱ هجری (معادل ۱۰۷۸ میلادی)، طول سال شمسی را به دقت ۳۶۵ روز، ۵ ساعت، ۴۹ دقیقه و ۵.۷۵ ثانیه محاسبه کرد. در محاسبات خود از مشاهدات کاملاً دقیق استفاده کرد، به‌طوری‌که خطای او تنها یک روز در هر پنج هزار سال بود، درحالی‌که خطای تقویم گریگوری که در حال حاضر در سراسر جهان استفاده می‌شود، یک روز در هر ۳۳۳۰ سال است.
علاوه بر این، علاقه‌مندی‌های عمر خیام گسترده بود. او به‌طور دقیق و ماهرانه قاعدۀ تعادل مایعات را که یکی از مباحث مهم زمان خود بود، مورد مطالعه قرار داد و بسیاری از مسائل پیچیده‌ای را که برای دانشمندان عرب و مسلمانان حل‌نشده بود، در این زمینۀ حیاتی حل کرد.
عمر خیام علم هندسه را یکی از مباحث اساسی در مطالعۀ هر شاخه‌ای از ریاضیات می‌دانست. به همین دلیل، او تمرکز زیادی بر مطالعۀ هندسۀ اقلیدسی داشت که توسط دانشمندان عرب و مسلمانان شرح و تفسیر شده بود. هم‌چنین به «فرضیه توازی» (موضوع پنجم از مسائل اقلیدس) توجه خاصی داشت، فرضیه‌ای که ثابت بن قرة (۲۲۱-۲۸۸ هجری) و حسن بن هیثم (۳۵۴-۴۳۰ هجری) تلاش کرده بودند آن را اثبات کنند. عمر خیام برهانی جدید و منحصر به فرد در این زمینه ارائه داد، اما این فرضیه «مسئلۀ پنجم» هنوز تا امروز اثبات نشده است.
عمر خیام را می‌توان از بنیان‌گذاران مکتب علم جبر دانست. او معادلات جبری درجه اول، دوم، سوم و چهارم را با روش شگفت‌انگیز و با دقت، عمق، اصالت و بررسی دقیق مطالعه کرد.
آن‌چه که ثابت بن قرة (۲۲۱-۲۸۸ هجری) و حسن بن هیثم (۳۵۴-۴۳۰ هجری) برای اثبات آن تلاش کرده بودند، عمر خیام برهانی جدید و متفاوت ارائه داد که موجب تمایز او از پیشینیانش شد. اما این فرضیه «مسئلۀ پنجم» هنوز تا به امروز اثبات نشده است.
عمر خیام را می‌توان از بنیان‌گذاران مکتب علم جبر دانست. او معادلات جبری درجه اول، دوم، سوم و چهارم را با روشی شگفت‌انگیز و با دقت، عمق، اصالت و بررسی دقیق مطالعه کرد. شایان ذکر است که عمر خیام نخستین کسی بود که به این فکر رسید که معادلات جبری درجه سوم دو ریشه دارند و هم‌چنین به‌طور ریاضیاتی روش‌های محاسبۀ ریشه‌های مربع و مکعب را ارائه داد. این مطالب به وضوح در کتاب «جامع الحساب بالتخت والتراب» اثر نصیرالدین طوسی (۵۹۷-۶۷۲ هجری) که از افکار عمر خیام استفاده کرده، دیده می‌شود. عمر خیام علم جبر را به‌طور علمی تحقیق کرد و ابتکارات مهمی در زمینۀ معادلات جبری به‌ویژه معادلات درجه سوم ارائه داد که در آن‌ها ریشه‌ها را هندسی پیدا کرده بود، البته او تنها به حل عددی در حالت ریشه‌های مثبت پرداخته بود.[4]
ادامه دارد…
[1]. همان منبع، ص: ۵۴.
[2]. روائع الحضارة العربیة والإسلامیة فی العلوم، ص: ۱۲۴.
[3] . همان منبع.
[4] . این مباحث در: روائع الحضارة العربیة والإسلامیة فی العلوم، ص: ۱۲۴، علوم الفلک والریاضیات والجغرافیا عند علماء العرب والمسلمین، ص: ۵۳ و تاریخ حکماء الإسلام تالیف ظهیرالدین بیهقی ص: ۱۱۹ مورد بررسی قرار گیرد.

 

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version