توجه به روح، حقیقت و مقاصد روزه و جمعکردن بین نکات منفی و مثبت
روزۀ رمضان با توجه به شکل اجتماعی و گستردگیاش در جامعۀ اسلامی در معرض این خطر قرار دارد که تقلید و پیروی از عادات بر آن چیره شود و بسیاری از مردم تنها به خاطر همراهی با جامعه و محیط و نیز فرار از تهمت و سرزنش، آنرا روزه بگیرند تا مورد اتهام قرار نگیرند؛ و یا بهخاطر اهداف مادی یا منافع طبی و اقتصادی روزه بگیرند، چنین روزهای از ایمان، نیت، اندیشیدن در جایگاه والای روزه نزد الله تعالی و پاداش آن تهی است. ازاینرو، حکمت شگفتانگیز نبوت و فقه دورنگر رسالت چنین اقتضا نمود که رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم برای روزۀ مقبول، ایمان و احتساب را شرط قرار دهد. در حدیث آمده است: «هرکس رمضان را با ایمان و احتساب روزه بگیرد، گناهان گذشتهاش بخشیده میشوند».[1] و چهبسا کسانیکه از حیلههای نفس انسانی و انواع مختلف انسانها آگاهی ندارند، چنین بپرسند که: در رمضان، تنها مسلمانان روزه میگیرند و در این کارشان انگیزهای جز ایمان و احتساب ندارند؛ بنابراین چرا رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم آنرا به صفت ایمان و احتساب مشروط کرده است؟ آیا این امر تحصیل حاصل نیست؟
اما کسیکه به صورت گسترده زندگی را بررسی کرده و شناخت عمیقی نسبت به انگیزههای نفسانی و عوامل اخلاقی و اجتماعی پیدا بکند، در برابر این حکمت، فلسفه، دانش باریکبین و ژرفنگر نبوت سرتسلیم فرو آورده و گواهی میدهد: «وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى». «و سخن نمیگوید از روی هوس. نیست آن سخن جز وحی که به او وحی میشود».[2]
تفسیر ایمان و احتساب در حدیث دیگری بدینگونه آمده است که انسان امید ثواب داشته باشد و وعدۀ مغفرت و رضایت الهی را تصدیق کند.
حضرت عبدالله بن عمرو بن عاص رضیاللهعنهما میگوید: رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم فرمودند: «چهل خصلت هستند که بالاترین آنها بخشیدن بزغالهای در راه الله است، و هرکس یکی از آن خصلتها را به امید ثواب آن و تصديق وعدۀ الهى انجام دهد، الله تعالی او را وارد بهشت میکند».[3]
همچنین قانونگذاری اسلام تنها به شکل ظاهری روزه بسنده نکرده است؛ بلکه حقیقت و روح آنرا نیز مورد توجه قرار داده است و نه تنها خوردن، نوشیدن و روابط جنسی را در روزه حرام کرده است؛ بلکه تمام آنچه را که با مقاصد و اهداف روزه منافات داشته و حکمت و فوائد روحی و اخلاقی آنرا از بین ببرند، تحریم کرده و روزه را با حصاری از پرهیزگاری، آداب و عفت زبان و نفس احاطه کرده است. رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم میفرماید: «اگر یکی از شما روزه بود با زنان آمیزش جنسی نکند و فریاد نزند و اگر کسی به او دشنام داد یا جنگید، بگوید من روزه هستم».[4]
و فرموده است: «هرکس سخن دروغ و عمل به آنرا رها نکند، الله تعالی نیازی ندارد به اینکه غذا و آبش را رها کند».[5]
و این واقعیت را بیان کرده است که روزهای که از روح تقوی و عفت خالی باشد، صورتی است که از حقیقت تهی بوده و جسمی بدون روح است و فرموده است: «چهبسا روزهداری که برای او از روزهاش، جز تشنگی چیز دیگری نیست و چهبسا کسیکه شب به عبادت مشغول است و جز بیداری چیز دیگری برای او نیست».[6]
ابوعبیده رضیاللهعنه این حدیث را روایت کرده است که رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم فرمودند: «روزه سپری برای انسان است مادامی که آنرا پاره نکند».[7]
روزه در اسلام، مجموعهای از نکات منفی نیست و تنها نخوردن، ننوشیدن، غیبت نکردن، سخنچینی نکردن، بدگویی نکردن، نافرمانی نکردن، مشاجره نکردن، را در برنمیگیرد؛ بلکه شامل مجموعهای از نکات مثبت هم است. رمضان بهار عبادت، تلاوت، ذكر، تسبیح، نیکویی و همدردی است.
رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم فرموده است: «هرکس در رمضان با خصلتی از نیکویی به من تقرب جوید، مانند شخصی است که در غیر رمضان فریضهای بجا آورده است و هرکس در آن فرضی بجا آورد، مانند کسی است که هفتاد فریضه را در غیر آن انجام داده است و این ماه شکیبایی است و صبر و شکیبایی پاداشش بهشت است و این ماه همدردی است».[8]
و زید بن خالد جهنی رضیاللهعنه از رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم روایت کرده است که فرمودند: «هرکس روزهداری را افطاری دهد، به او مانند پاداش روزهدار میرسد و از پاداش او چیزی کاسته نمیشود».[9] همچنین الله تعالی در این ماه پایبندی به نماز تراویح را به امت الهام کرده است. نماز تراویحی که اصل آن از رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم به ثبوت رسیده است و پس از سه روز آنرا ترک کردند، تا بر امت فرض نشود و سبب دشواری نشود.
ابن شهاب رحمهالله از عروه رضیاللهعنه روایت کرده است که حضرت عائشه رضیاللهعنها فرمود: «رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم شبی بیرون رفته و در مسجد نماز گزاردند و مردانی با ایشان نماز خواندند. وقتی که صبح شد در اینباره مردم با یکدیگر سخن گفتند و در شب بعدی شمار بیشتری جمع شدند و با ایشان نماز خواندند و در صبح، مردم در اینباره با یکدیگر سخن گفتند و در شب سوم اهل مسجد بسیار زیاد شدند، رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم تشریف آورده و با آنان نماز خواندند و چون شب چهارم فرارسید، مسجد گنجایش مردم را نداشت و چون ایشان برای نماز فجر به مسجد آمدند و نماز را به پایان رساندند، روی به مردم کردند و شهادتین را خوانده و فرمودند: اما بعد؛ بر من جایگاه شما مخفی نیست؛ اما من از این بیم دارم که این نماز بر شما فرض شود و شما از انجام آن ناتوان شوید. و رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم وفات کردند و نماز تراویح بر همان حالت عدم برگزاری بود».[10]
پس از وفات رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم صحابه رضیاللهعنهم نیز آنرا برپاداشتند و امت در طول عصرهای مختلف و مناطق گوناگون به آن چنگ زده است؛ به گونهای که نماز تراویح به شعار اهل سنت و شایستگان امت تبدیل شده است.
نماز تراویح نقش بزرگی در شیوع حفظ، مواظبت و باقی ماندن قرآن در سینهها و نیز نقشی بزرگی در توفیقیافتن عموم مردم برای شبزندهداری و عبادت دارد. با در نظر گرفتن تمام این نکات، ماه رمضان جشنوارۀ عبادت، فصل تلاوت، بهار شایستگان و پرهیزگاران و عید عبادتگذاران و صالحان است که در آن، توجه این امت به برپایی احکام دین، شیفتگی نسبت به عبادت،[11] فروتنی در برابر پروردگار، دلسوزی و رقابت در نیکوکاری و همدردی در زیباترین جلوهها معطوف میشود؛ به گونهای که امتها و گروههای انسانی دیگر به یک دهم آن نمیرسند.
«ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ». «این است بخشش الله، میدهد آنرا به هر که بخواهد؛ و الله دارای آن بخشش بزرگ است».[12]
[8]. شعب الايمان للبيهقي، ج ۵، ص ۲۳۳، فضائل شهر رمضان، شمارۀ حدیث: ۳۳۳۶.
[9]. سنن الكبري للبیهقی، کتاب الصوم، باب: من فطر صائما، شمارۀ حدیث: ۸۳۹۵.
[10]. صحیح بخاری، کتاب الصوم، باب: من لم یدع قول الزور والعمل…، شمارۀ حدیث: ۱۹۳۱.
[11]. از نکات مثبتی که نسلهای مسلمان در ادوار مختلف آنرا به ارث بردهاند، این است که در رمضان بسیار گرویدهٔ عبادت میشوند و نیکوکاریهای گوناگونی انجام داده و به الله تعالی تقرب میجویند و در تلاوت و ختم قرآن بسیار کوشا بوده و با یکدیگر رقابت میکنند؛ تا حدیکه اگر کسی از نیروی ارادۀ مؤمنان و شگفتیها و عجایبی را که قوۀ روحانیت میآفریند، آگاهی نداشته باشد، آنرا باور نمیکند.