نویسنده: عبیدالله نیمروزی

فیلسوف افغانستان؛ سید جمال‌الدین افغان

بخش هجدهم

۵. نبوغ و اجتهاد سید جمال‌الدین افغانی
آقای پلنت در مورد نبوغ سید جمال‌الدین افغانی می‌گوید که این نبوغ در اجتهاد و کوشش‌های او نهفته است. او از مردم کشورهای مختلف می‌خواست که در موضع خود در برابر اسلام تجدیدنظر کنند و آن را به شیوه‌های سلف صالح بازگردانند. سید جمال‌الدین تأکید داشت که مسلمانان باید سطح معلومات خود را گسترش دهند و خود را با علم عصر و زمان هماهنگ کنند. او هم‌چنین از قرآن و سنت به‌عنوان منابع معتبر و قطعی استفاده می‌کرد و قادر بود از این منابع حجت اقامه کند. به اعتقاد وی، اگر قرآن و سنت به‌درستی تأویل شوند، اسلام با رخدادهای عظیم و پیشرفت‌های علمی و اجتماعی زمان خود همگام خواهد بود.[1]
۶. وطن‌گرایی سید جمال‌الدین افغانی
وقتی از سید جمال‌الدین در مورد وطنش پرسیده می‌شد، در پاسخ می‌گفت: «من بی‌وطنم»، یعنی مسلمانان امروز وطن ندارند. این گفته به‌نوعی اشاره به وضعیت اسفناک مسلمانان در آن زمان داشت که تحت استعمار و ظلم حکام مستبد قرار داشتند. در واقع، سید جمال‌الدین افغانی به این نکته اشاره می‌کرد که مسلمانان در کشورهای خود به‌گونه‌ای بی‌وطن و مسافرند، زیرا استعمارگران سرزمین‌های آن‌ها را در اشغال خود دارند. اما در حقیقت، تمام مشرق‌زمین خانه و کاشانۀ او بود. او مردی از مشرق‌زمین بود و هر شهر و دیاری در این مرزوبوم برای او اهمیت داشت و حقوق بلا منازع بر گردن او داشت.
۷. حکمت و رسالت سید جمال‌الدین افغانی
سید جمال‌الدین افغانی حکیمی بود که به ماهیت حکمت به‌خوبی پی برده بود. او می‌دانست که حکمت یعنی رساندن منفعت به مردم. ازاین‌رو، رسالت او در ارائۀ راه‌های پیشرفت و ترقی به مسلمانان مشرق‌زمین نه تنها تأثیرگذار بود، بلکه در آینده نیز هیچ‌گاه ضایع نخواهد شد. سید جمال‌الدین تلاش می‌کرد تا مردم را از جمود فکری رها کرده و آن‌ها را به‌سوی تحولات اجتماعی و سیاسی هدایت کند.
۸. تأثیرگذاری سید جمال‌الدین بر جنبش‌های اصلاحی و انقلابی
جنبش‌های اصلاحی و انقلابی که در کشورهای عربی، ترک، فارس و افغان در اوایل قرن بیستم شکل گرفت، به‌طور مستقیم از رسالت سید جمال‌الدین افغانی الهام گرفته بود. افکار و آموزه‌های سید در این جنبش‌ها نقش سازنده‌ای ایفا کرد و بسیاری از پیشوایان این جنبش‌ها از اندیشه‌های او بهره‌برداری کردند. این تأثیرگذاری به‌قدری مهم بود که هیچ‌کدام از این جنبش‌ها بدون استفاده از افکار سید جمال‌الدین نمی‌توانستند به موفقیت‌های خود دست یابند. افکار او که بر پایۀ عقل و جرأت قلب و آزادی ضمیر بود، نسل‌های بعدی را در حرکت‌های اصلاحی خود پایدار نگه داشت.[2]
۹. شخصیت سید جمال‌الدین افغانی از نگاه فرد سمیت
لفرد سمیت معتقد است که سید جمال‌الدین افغانی در قرن نوزدهم، محور عالم اسلام بود. او طرز دید و ملاحظات اسلام را به شیوه‌ای نو و جدید ارائه داد و در این راه با قوت و اراده‌ای قوی گام برداشت. ازاین‌رو، می‌توان گفت که سید جمال‌الدین با اندیشه‌های نوآورانۀ خود، تحولی بنیادین در ذهنیت و تفکر مسلمانان ایجاد کرد.[3]
۱۰. تأثیر اندیشه‌های سید جمال‌الدین بر پیشرفت اسلام
شخصیت و سیرت حیات سید جمال‌الدین افغانی به‌طور مستقیم با پیشرفت‌های متعدد اسلام در قرن‌های بعد مرتبط است. در قرن بیستم، کمتر جنبش اسلامی‌ای را می‌توان یافت که تحت تأثیر اندیشه‌های او قرار نگرفته یا به آن اشاره نکرده باشد. شهرت سید نه‌تنها به‌عنوان یک اندیشمند مبتکر یا یک برنامه‌ریز و سازمان‌دهنده است، بلکه اهمیت واقعی شخصیت او زمانی نمایان می‌شود که به نحوۀ تفکر و رویکرد وی در مواجهه با مشکلات و پراکندگی‌های جهان اسلام توجه کنیم.
۱۱. راه‌کارهای سید جمال‌الدین برای رفع موانع و مشکلات جهان اسلام
سید جمال‌الدین به‌طور جامع و با نشاط به بررسی مشکلات و موانع موجود در جهان اسلام پرداخت. او با درک عمیق از مسائل جهان اسلام و با شناخت دقیق از مشکلات موجود، تصمیم گرفت تا این موانع را از میان بردارد. ازاین‌رو، او نه تنها در برابر مشکلات جدید اجتماعی گام‌های بلندی برداشت بلکه در برابر پراکندگی‌ها و ضعف‌های کهن نیز قیام کرد. سید جمال‌الدین از تقلیید بی‌هدف و بدون تفکر که از گذشته در جهان اسلام به میراث مانده بود، رهایی یافت و به دنبال اصلاح و تحول درونی مسلمانان بود.
۱۲. تشویق به شجاعت و حرکت به‌سوی اصلاح
سید جمال‌الدین افغانی مردی بود که با سخنان آتشین خود مسلمانان را تشویق به شجاعت و تلاش برای اصلاح وضعیت خود می‌کرد. او به‌خوبی درک کرده بود که مسلمانان در آن دوران با مشکلات و رنج‌های فراوانی روبرو هستند و باید برای بهبود وضعیت خود تصمیم جدی بگیرند. ازاین‌رو، سید جمال‌الدین همواره آن‌ها را به داشتن شجاعت و عزم راسخ تشویق می‌کرد تا از وضعیت رقت‌بار خود بیرون آیند و به دنبال اصلاح و بازسازی دنیای اسلام باشند.[4]
ادامه دارد…
[1] . نهاد الغادری، التاريخ السري للعلاقات الشيوعية الصهيونية، صفحۀ ۷۴.
[2] . حکیم مشرق‌زمین، صفحۀ ۱۰.
[3] . شحرور، محمد، دراسات إسلامیة معاصرة فی الدولة والمجتمعه، صفحات ۳۴۶-۳۴۷.
[4] . منبع قبل، صفحات ۳۴۶-۳۴۷.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version