نویسنده: سید مصلحالدین
روزه و جایگاه آن در اسلام
بخش ششم
روزه در آیین مسیحیت
روزه نزد مسیحیان نیاز به توضیح و تفصیل دارد؛ زیرا آیین مسیحیت از همۀ ادیان دیگر کمتر به قانونگذاری فقهی و احکام کلیای که تمام دورههای زمانی، جوامع مسیحی و گروههای دینی را در بر بگیرد، پرداخته است و همواره همگام با زمانه و عوامل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در حال دگرگونی و پیشرفت بوده است و به سختی میتوان قوانین مربوط به روزه را بهعنوان شریعت الهی نامگذاری کرد، با اینوجود، در اینجا کوشیدهایم تا تصویری مختصر از روزه در آیین مسیحیت و دورهها و مراحل تاریخی آنرا ارائه بدهیم.
«حضرت مسیح علیهالسلام پیش از آنکه رسالتش را آغاز کند، چهل روز، روزه گرفت و به احتمال زیاد روز کفاره را که در دین یهودیت روزۀ فرضی بوده است، مانند یهودیان مخلص روزه میگرفت. وی احکامی برای روزه وضع نکرده است و اصولی چند پس از خود بجا گذاشته و کلیسا را واگذاشته است، تا قوانینی را برای اجرا کردن روزه و تطبیق دادن آن، قانونگذاری کند و هیچکس نمیتواند ادعا کند که حضرت مسیح علیهالسلام شخصاً قوانینی را صادر کرده است.
به تازگی در منابع مسیحی دربارۀ «پولس» و مسیحیان نخستین میخوانیم که مسیحیانی که از نسل اسرائیل بودند، همواره روز کفاره را روزه میگرفتند و کشیش (Luke) «لوک» آنرا بهعنوان روزی که در آن جشن گرفته میشود، یاد کرده است؛ اما مسیحیانی که از نژادهای دیگر هستند، چندان اصراری بر آن ندارند.
با پایان یافتن قرن اول مسیحی و گذشتن نیم قرن از وفات کشیش «پولس» تمایل بسیار زیادی در رابطه با قانونگذاری قوانین روزه در میان مسیحیان یافته شد و این روزه به تقوی و پرهیزگاری شخص روزهدار واگذار شد، در این میان راهبان و کشیشهای کلیسا به مسیحیان، روزههایی پیشنهاد میکردند تا به وسیلۀ آنها در برابر تحریکهای (مادی و جنسی) مقاومت کنند، در آن دوره، احساس مسئولیت و اجتناب از این پندار که روزه یک عملی خارجی است که در نفس روزهدار تأثیری ندارد، حکمفرما بود و کشیش «ایرینیس» دربارۀ انواع روزه در آن دوره توضیح میدهد که برخی روزهها یک روز یا دو روز و یا چند روز را در بر میگیرند و برخی چهل ساعت پیاپی را شامل میشوند و این اوضاع تا مدت مدیدی ادامه یافت و روزۀ «جمعۀ دردها یا صلیب» روز ملی و عمومی بود و در قرن دوم در برخی مناطق، روزهگرفتن چهارشنبه و جمعۀ هر هفته رایج بود و کسانیکه میخواستند غسل «تعمید» را بجا آورند، یک یا دو روز روزه میگرفتند و نیز افرادی که مسئولیت غسل «تعمید» را به عهده داشتند، روزه میگرفتند؛ همچنین دربارۀ روشهای روزه و احکام آن، میان گروههای مسیحی[1] اختلاف جزئی وجود دارد و در قرن دوم تا پنجم میلادی روزه به صورت گسترده ساماندهی و قانونگذاری شد و کلیسا لیستی از احکام و راهنمودها را در این موضوع منتشر کرد، در قرن چهارم میلادی احکام روزه استحکام یافته و دارای قوانین سخت و محکم شدند و از مرحلۀ انعطافپذیری، تساهل و پراکندگی به مرحلۀ استحکام، ساماندهی و دقتنگری منتقل شدند و دو روز پیش از «عید پسح» (فصح) در این دوره به روزه اختصاص یافت و روزه در این دو روز تا نیمۀ شب ادامه مییافت و بیمارانی که در این دو روز نمیتوانستند روزه بگیرند، به آنان اجازه داده میشد تا روز شنبه روزه بگیرند.
در قرن سوم میلادی ایام روزه ثبت شدند؛ اما دربارۀ وقت افطار بینشان همچنان اختلاف بود، گروهی با شنیدن صدای خروس روزه را آغاز کرده و با شنیدن صدای آن، افطار میکردند و گروهی دیگر با فرا رسیدن شب افطار میکردند. در قرن چهارم میلادی هیچ اثری از روزۀ چهلروز نبود و نیز عادات و ساختارهای دیگری دربارۀ روزه وجود داشت که بنابر اختلاف مناطقی که مسیحیان در آنها سکونت میکردند، با یکدیگر تفاوت داشتند. روزه، در «رم» با روزه در «لانا» و «اسکندریه» تفاوت داشت؛ برخی از خوردن گوشت خودداری میکردند، برخلاف گروه دیگر که به خوردن گوشت پرندگان در روزه بسنده میکردند و گروهی دیگر در روزه، تنها به نان خشک اکتفا میکردند و برخی دیگر از خوردن تمام این موارد پرهیز میکردند. در قرنهای اخیر، روزهای دیگری برای روزه تعیین شد و این روزها یادآور حوادث و رویدادهایی بودند که به زندگی حضرت مسیح علیهالسلام و تاریخ مسیحیت مربوط میشدند که برشمردن آنها به درازا میکشد.
این روزه در برخی موارد سه یا چهار ساعت را در بر میگرفت و روزهدار در آنها از خوردن و نوشیدن خودداری میکرد. در قرون وسطی روزهای مختلفی برای روزه در جهان مسیحیت مشخص شد که با گذر زمان دچار دگرگونی شدهاند و بنابر اختلاف مناطق و سرزمینهایی که کلیسا بر آنها حکم میراند، با یکدیگر تفاوت دارند.
پس از اصلاحاتی، کلیسای انگلستان ایام روزه را تعیین کرد؛ اما قوانین و مقررات مشخصی برای آنها وضع نکرد و آنرا به وجدان و احساس مسئولیت روزهدار سپرد، در دورۀ «ادوارد ششم»، «جیمز اول» و منشور «الیزابت»، پارلمان انگلستان قانون ممنوعیت خوردن گوشت در ایام روزه را وضع کرد و آنرا چنین توجیه نمود که: «شکار ماهی و تجارت دریایی باید گسترش یافته و سوددهی شود».[2]
به همینخاطر هنگامی که الله تعالی روزه را در اسلام مشروع کرد و آنرا بر مسلمانان فرض قرار داد، فرمود: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»؛ «ای کسانیکه ایمان آوردهاید، نوشته شده (مقرر شده) بر شما روزه، چنانکه نوشته شده بود بر کسانیکه پیش از شما بودند، باشد که شما پرهیزگاری کنید.»[3]
ادامه دارد…
[1]. جهت تفصیل بیشتر به «دانشنامۀ ادیان و اخلاق» مراجعه شود.
[2]. برگرفته از مقالۀ «روزه نزد مسیحیان» (christian – Fastian) در «دانشنامۀ ادیان و اخلاق».
[3]. سورۀ بقره، آیه: ۱۸۳.