امام اعظم ابوحنیفه رحمهاللهتعالی وجوب پوشش صورت را مشروط به وجود فتنه یا احتمال آن دانستهاند. بر این اساس، در هرجاییکه فتنه و ترس یا احتمال تمایل به زن وجود داشته باشد، آشکار کردن چهره ممنوع است؛ اما در مواردی که چنین احتمالی وجود نداشته باشد، آشکار کردن آن جایز است.
با اینحال، فقهای متأخر مذهب حنفی با ائمۀ ثلاثه همنظر شدهاند و معتقدند که چه خوف فتنه باشد و چه نباشد، پوشیدن چهره لازم و واجب است. این نظریه، بهویژه، در عصر حاضر که کشف صورت غالباً باعث ایجاد فتنه میشود، تأکید بیشتری دارد. فقهای حنفی در کتب فقهی و فتاوی خود به این نکته اشاره کردهاند که کشف صورت زنان و سفر کردن در حالت آشکار بودن چهره برای زنان، ناجایز و ممنوع است. در ادامه، برخی از اقوال و فتاوای فقهای مذهب حنفی ذکر میشود:
۱. امام ابن عابدین شامی رحمهالله، از فقهای برجستۀ مذهب حنفی، میگوید: «فإن خاف الشهوة أو شك امتنع نظره إلى وجهها، فحلُّ النظر مقيدٌ بعدم الشهوة، وإلا فحرام. وهذا في زمانهم، وأما في زماننا فمنع من الشابة قهستانيّ وغيره إلا النظر للحاجة كقاضٍ وشاهدٍ يحكم ويشهد عليها؛ وأيضاً قال في شروط الصلاة: تمنع المرأة الشابة من كشف الوجه بين رجالٍ لا لأنها عورة، بل لخوف الفتنة»؛[1] (اگر ترس یا شک در شهوت وجود داشته باشد، نگاه به چهرۀ زن ممنوع است؛ زیرا جواز نگاه مشروط به نبود شهوت است و در صورت وجود شهوت، حرام میشود. این مسئله در زمان گذشتگان بود، اما در زمان ما، مطلقاً نگاه به زن جوان ممنوع است، مگر برای ضرورت شرعی مانند قضاوت یا شهادت. همچنین در شروط الصلاة آمده است که زن جوان از آشکار کردن چهرهاش در برابر مردان بیگانه نهی شده است، نه به این دلیل که چهره عورت است، بلکه بهدلیل خوف فتنه.)
۲. علامه علاءالدین حصکفی حنفی رحمهالله میگوید: «تُمنعُ المرأةُ الشابةُ من كشف الوجه بين رجالٍ.» ابن عابدین شامی نیز در شرح این عبارت مینویسد: «والمعنى تمنع من الكشف لخوف أن يرى الرجال وجهها فتقع الفتنة، لأنه مع الكشف قد يقع النظر إليها بشهوة»؛[2] (زن جوان از آشکار کردن چهرهاش در برابر مردان بیگانه نهی شده است؛ معنای این نهی آن است که زن نباید چهرهاش را آشکار کند تا مردان آن را نبینند و در فتنه نیفتند؛ زیرا با آشکار بودن چهره، ممکن است نگاه با شهوت صورت گیرد.)
۳. علامه محمد انورشاه کشمیری دیوبندی رحمهالله میفرماید: «فيجوز الكشف عند الأمن عن الفتنة على المذهب، وأفتى المتأخرون بسترها لسوء حال الناس»؛[3] (بر اساس مذهب، آشکار کردن چهره در صورت نبود فتنه جایز است، اما فقهای متأخر بهدلیل وضعیت نامناسب جامعه، پوشاندن آن را واجب دانستهاند.)
۴. علامه ابوبکر جصاص حنفی رحمهالله گفتهاند: «أن المرأة الشابة مأمورة بستر وجهها عن الأجنبيين، وإظهار العفاف عند الخروج، لئلا يطمع أهل الريَبِ فيهن»؛[4] (زن جوان موظف است که چهرهاش را در برابر مردان بیگانه بپوشاند و هنگام خروج از منزل، عفت خود را آشکار کند تا افراد بدگمان در او طمع نکنند.)
۵. شمسالائمه سرخسی حنفی رحمهالله میگوید: «ولأن حرمة النظر لخوف الفتنة، وعامة محاسنها في وجهها، فخوف الفتنة في النظر إلى وجهها أكثر منه إلى سائر الأعضاء»؛[5] (حرمت نگاه بهدلیل خوف فتنه است و از آنجا که اغلب زیباییهای زن در چهرهاش قرار دارد، خطر فتنه در نگاه به چهره، بیشتر از سایر اعضای بدن است.)
۶. امام ابن نجیم رحمهالله، صاحب بحرالرائق میگوید: «قال مشايخنا: تمنع المرأة الشابة من كشف وجهها بين الرجال في زماننا للفتنة»؛[6] (مشایخ ما گفتهاند که در زمان ما، زن جوان باید از آشکار کردن چهرهاش در برابر مردان خودداری کند، زیرا این امر باعث ایجاد فتنه میشود.)
۷. امام ابن الهمام رحمهالله، صاحب فتحالقدیر فرمودهاند: «وحلُّ النظر مقيدٌ بعدم خشية الشهوة مع انتفاء العورة، ولذا حرم النظر إلى وجهها ووجه الأمرد إذا شك في الشهوة ولا عورة»؛[7] (جواز نگاه به چهره، مشروط به عدم ترس از شهوت است، حتی اگر آن عضو از عورت محسوب نشود. به همین دلیل، نگاه به چهرۀ زن بیگانه و نوجوان بیریش درصورتیکه احتمال شهوت وجود داشته باشد، حرام است.)
۸. در فتاوی هندیه آمده است: «وإن غلب على ظنه أنه يشتهي فهو حرام»؛[8] (اگر به غالب گمان خود دریابد که نگاه کردن ممکن است منجر به خیالات شهوتآمیز شود، نگاه کردن حرام است.)
بر اساس اقوال فقهای حنفی، پوشاندن چهرۀ زن جوان بهویژه در شرایطیکه احتمال فتنه وجود دارد، واجب است. این حکم در عصر حاضر که فتنهانگیزی آشکار بودن چهره بیشتر شده است، تأکید مضاعف یافته و مورد اجماع فقهای متأخر حنفی قرار گرفته است.
دیدگاه ائمۀ مذهب مالکی
اگرچه در میان علمای مذهب مالکی در این مورد دیدگاههای مختلفی مطرح شده است، اما نظر مشهور و راجح آنها این است که برای زن جایز نیست چهرۀ خود را در برابر مردان بیگانه آشکار کند؛ زیرا این امر ممکن است موجب فتنه شود. این دیدگاه بهوضوح در سخنان علمای مالکی دیده میشود:
۱. امام قرطبی مالکی رحمهالله، صاحب تفسیر قرطبی، نقل میکند که ابن خویرز منداد رحمهالله از علمای مالکی گفته است: «إن المرأة إذا كانت جميلة، وخيف من وجهها وكفيها الفتنة فعليها ستر ذلك، وإن كانت عجوزا أو مقبحة جاز أن تكشف وجهها وكفيها»؛[9] «اگر زنی زیبا و خوشچهره باشد و آشکار کردن چهره و کف دستانش باعث فتنه شود، بر او لازم است که هر دو را بپوشاند؛ اما اگر زن پیر و سالخورده یا بدقیافه باشد، میتواند چهره و کف دستان خود را آشکار کند.»
۲. قاضی ابوبکر بن عربی رحمهالله میگوید: «والمرأة كلها عورة بدنها وصوتها، فلا يجوز كشف ذلك إلا لضرورة، أو لحاجة كالشهادة، أو داء يكون ببدنها»؛[10] «تمام بدن زن، حتی صدای او، عورت محسوب میشود؛ بنابراین جایز نیست که بدن و چهرۀ خود را در برابر مردان بیگانه آشکار کند، مگر در شرایطیکه ضرورت ایجاب کند؛ مانند ادای شهادت، نیاز پزشکی، یا موارد مشابه.»
۳. علامه صالح عبدالسميع الآبي الأزهري المالكي میگوید: «فالوجه والكفان ليسا عورة، فيجوز لها كشفهما للأجنبي، وله نظرهما إن لم تخش الفتنة، فإن خيفت الفتنة: فقال ابن مرزوق: مشهور المذهب وجوب سترهما»؛[11] «چهره و کف دستان زن عورت نیستند؛ بنابراین میتواند آنها را در برابر مردان بیگانه آشکار کند و مرد نیز میتواند به آنها نگاه کند، بهشرط آنکه خوف فتنه در میان نباشد؛ اما اگر ترس از فتنه وجود داشته باشد، ابن مرزوق رحمهالله تصریح کرده است که مشهور در مذهب مالکی وجوب پوشاندن چهره و کف دستها در هنگام خوف فتنه است.»
۴. شیخ احمد الدردیر در «أقرب المسالك إلى مذهب مالك» مینویسد: «وعورة المرأة مع رجل أجنبي عنها جميع البدن غير الوجه والكفين، وأما هما فليس بعورة، وإن وجب عليها سترهما لخوف الفتنة»؛[12] «عورت زن در برابر مرد بیگانه، تمام بدن او بهجز چهره و کف دستانش است. این دو عضو عورت محسوب نمیشوند، اما اگر خوف فتنه وجود داشته باشد، پوشاندن آنها بر زن واجب میشود.»
۵. شیخ الحطَّاب المالکی رحمهالله تصریح میکند: «واعلم أنه إن خُشي من المرأة الفتنة يجب عليها ستر الوجه والكفين»؛[13] «بدانکه اگر ترس فتنه برای زن وجود داشته باشد، واجب است که چهره و کف دستان خود را بپوشاند.»
۶. شیخ محمد بن احمد بن جزی الغرناطی المالکی رحمهالله میگوید: «وإن كانت أجنبية جاز أن يرى الرجل من المتجالة الوجه والكفين، ولا يجوز أن يرى ذلك من الشابة إلا لعذر من شهادة، أو معالجة، أو خِطبة»؛[14] «اگر زن اجنبی پیر و سالخورده باشد، مرد میتواند به چهره و کف دستان او نگاه کند؛ اما اگر زن جوان باشد، نگاه کردن به چهره و کف دستان او جایز نیست، مگر در موارد ضروری همچون ادای شهادت، معالجۀ پزشکی و خواستگاری.»