نویسنده: عبیدالله نورزهی

اسلام در اروپا (بخش پانزدهم)

فرانسه
فرانسه در غرب اروپا میان اسپانیا و آلمان قرار دارد و مدار ۴۵ درجۀ عرض شمالی از آن می‌گذرد. جمهوری فرانسه ۵۴۳٬۹۶۵ کیلومتر مربع وسعت دارد. این کشور از ۹۶ ولایت تشکیل شده که شامل چندین کانتون و بخش است. مرکز حکومت فرانسه، شهر پاریس، با جمعیتی بالغ بر ۵۶ میلیون نفر است. مردم فرانسه عمدتاً سفیدپوست و از تیره‌های آلپی، مدیترانه‌ای و نوردیک هستند. ۹۰٪ آنان کاتولیک هستند و بزرگ‌ترین اقلیت این کشور را مسلمانان تشکیل می‌دهند.
هنوز بیست سال از فتح اسپانیا نگذشته بود که مسلمانان توانستند در اواخر قرن هشتم میلادی، ایالات جنوبی فرانسه را تصرف کنند. پس از اشغال نیمی از فرانسه، در سال ۱۰۲ هجری قمری، مسلمانان در جنگ تولوز از فرانک‌ها شکست خوردند و فرماندۀ آنان کشته شد. پس از شهادت این سردار مسلمان، عبدالرحمن غافقی، فرمانروای اسپانیا، در اوایل سال ۱۱۴ هجری قمری با عبور از مرز شمالی اندلس وارد خاک فرانسه شد. او شهر آرل را در کنار رود رن تصرف کرد و مناطق وسیعی از جنوب فرانسه را تحت سلطۀ اسلام درآورد.
با فوت عبدالرحمن غافقی، فتوری در امور مسلمین پدید آمد که به تقویت سپاهیان فرانسوی انجامید. دور بودن این فتوحات از مرکز خلافت اسلامی نیز مشکل‌ساز شد. در سال ۷۳۲ میلادی، شارل مارتل، یکی از سران فرانک‌ها، نیروهای آلمانی، فرانسوی و بورگوندی را متحد کرد و در نبرد پواتیه، پیشروی مسلمانان را متوقف ساخت. اگرچه این شکست، پیشروی آنان را محدود کرد، اما حضور مسلمانان در فرانسه دو قرن به درازا کشید.[1]
روژه دو پاسکیه تأکید می‌کند که در نبرد پواتیه، مسیحیت فاصلۀ چندانی با محو کامل نداشت. محمد عبدالله عنان نیز معتقد است: «اگر اسلام در دشت‌های تور عقب‌نشینی نمی‌کرد، امروز از مسیحیت در اروپا خبری نبود و اسلام بر این قاره سیادت پیدا می‌کرد.»[2]
حضور فرانسه در سرزمین‌های اسلامی با هدف غارت و استثمار این کشورها سرنوشت تلخی را برای مسلمانان رقم زده است. به‌ویژه که تسلط غارت‌گرانۀ این کشور در برخی از سرزمین‌های اسلامی با سرکوب، کشتار و خفقان همراه بوده است. تنها در الجزایر، طی ۱۳۲ سال سلطه، بیش از یک میلیون نفر به‌دست استعمارگران فرانسوی کشته شدند. اصولاً فرانسه بیش از هر کشور استعمارگر دیگری در آسیا و آفریقا با مسلمانان درگیر شده است.[3]
در دوران استعمار فرانسه، شماری از مسلمانان ساکن کشورهای شمال و غرب آفریقا به این کشور مهاجرت کردند. پیش از جنگ جهانی اول، اقلیت کوچکی از آنان در شهرهای پاریس، مارسی و لیون سکونت داشتند. با آغاز جنگ، بسیاری از مسلمانان مهاجر در ارتش فرانسه حضور یافتند و در نبردهای مختلف شرکت کردند. آنان حتی تا قلب آلمان پیش رفتند که شمار زیادی از آنان در این جنگ‌ها کشته شدند.
در جریان جنگ جهانی دوم نیز، مسلمانان شمال آفریقا در واحدهای نظامی فرانسه شرکت داشتند و در نبردهای سنگینی که فرانسه با آلمان نازی داشت، نقش فعالی ایفا کردند. ده‌ها هزار نفر از آنان برای دفاع از این کشور جان خود را از دست دادند. در گورستان «مول‌هاوس» واقع در شرق فرانسه، تعدادی از مسلمانان مدفون هستند که از نوامبر ۱۹۴۴م تا ژانویه ۱۹۴۵م هنگام آزادسازی این منطقه در صفوف ارتش آزاد فرانسه جنگیدند. با این حال، در سال ۱۹۹۲م برخی از فرانسویان به مقبرۀ ۵۸ مسلمان در این گورستان توهین کردند. در پی این اتفاق، شهرداری شهر مول‌هاوس با دعوت از مردم برای جبران این رفتار، از مقبرۀ ۲۰۰ مسلمان تجلیل کرد و جانبازی‌های آنان را گرامی داشت.[4]
پس از جنگ جهانی دوم، گروهی از مسلمانان مستعمره‌های فرانسه به‌عنوان نیروی کار ارزان‌قیمت و جوان برای بازسازی اروپا وارد این کشور شدند. این مهاجران، با وجود انجام سخت‌ترین کارها، دست‌مزدی ناچیز دریافت می‌کردند. بسیاری از آنان به دلیل مشقت‌های ناشی از کار طاقت‌فرسا جان خود را از دست دادند یا دچار معلولیت شدند. امروزه بیشتر مسلمانان در شهرک‌های صنعتی و مناطق فقیرنشین سکونت دارند.
طبق آمارهای اخیر، جمعیت مسلمانان فرانسه ۵ میلیون نفر است که تنها ۱٫۵ میلیون نفر از آنان فرانسوی‌الاصل هستند. به گفتۀ برخی منابع، روزانه حدود ۳۰ نفر در فرانسه به اسلام می‌گروند. ازدواج زنان فرانسوی با مسلمانان نیز به افزایش جمعیت مسلمانان کمک کرده است؛ چرا که این افراد پس از ازدواج، اسلام را به‌عنوان دین خود می‌پذیرند. از سال ۱۹۷۹م تا ۱۹۸۹م، ماهانه ۴۶۸ مورد ازدواج میان شهروندان فرانسوی و مسلمانان ثبت شده است.
بیشتر مسلمانان مهاجر از الجزایر، مراکش، تونس، ترکیه، هند، پاکستان و آفریقای جنوبی به فرانسه آمده‌اند. تنها تعداد مسلمانان الجزایری در این کشور به یک میلیون نفر می‌رسد. تمرکز مسلمانان در شهرهایی مانند پاریس، لیون و بندر مارسی بیشتر است. علاوه بر کارگران، گروهی از دانشجویان، اساتید دانشگاه‌ها، محققان و پزشکان مهاجر نیز به اسلام گرویده‌اند.
جامعۀ مسلمانان فرانسه فعالیت‌های فرهنگی و تبلیغی شایان توجهی دارند. شیخ فیصل موسوی دربارۀ تلاش‌های آنان می‌گوید: «گوشه‌گیری از جامعه شاید برای حفظ هویت ما مؤثر باشد، اما باید اصالت خود را به شریان‌های جامعۀ فرانسه تزریق کنیم تا بتوانیم با اخلاق خود، کینه‌ها و نژادپرستی‌ها را از دل‌ها بزداییم.»
با این حال، جامعۀ مسلمانان فرانسه فاقد تشکل‌های مناسب است و با تبعیض‌های گوناگون مواجه هستند. دولت فرانسه نسبت به آنان، در مقایسه با سایر اقلیت‌ها، برخورد مناسبی ندارد. گاهی اظهارات مثبت سیاستمداران دربارۀ مسلمانان تنها برای جلب آرای آنان در روند سیاسی کشور صورت می‌گیرد.
یهودیان که جمعیتی ۷۰۰٬۰۰۰ نفری (معادل ۳٫۱٪ جمعیت فرانسه) دارند، پس از فلسطین اشغالی، دومین گروه بزرگ یهودیان جهان را تشکیل می‌دهند. آنان تمامی اهرم‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی فرانسه را در اختیار دارند و فشار زیادی به مسلمانان وارد می‌کنند. سازمان جاسوسی فرانسه نیز فعالیت‌های مذهبی و سیاسی مسلمانان را تحت نظارت قرار داده و با دامن‌زدن به اختلافات فرقه‌ای، وحدت آنان را برهم می‌زند.
مسلمانان فرانسه به روش‌های گوناگون تحت فشار هستند. از جمله، تخریب مساجد به بهانۀ نداشتن مجوز ساخت از سوی شهرداری. در سال ۱۹۸۲م، مسلمانان فرانسه ۴۱۰ مسجد داشتند. هم‌چنین، گاهی رهبران اسلامی ترور می‌شوند و دولت فرانسه توجه چندانی به این اقدامات ندارد.
ادامه دارد…
[1]. صحنه‌های تکان‌دهنده در تاریخ اسلام، ص ۵۲-۵۷؛ و نیز تاریخ فتوحات مسلمانان در اروپا، شکیب ارسلان، ص ۸۷.
[2]. سرکذشت اسلام و سرنوشت انسان، ص ۲۴۳، روژه دو پاسکیه، ترجمه: علی اکبر کسمانی.
[3]. اسلام و بحران عصر ما، روژه دو پاسکیه، ص ٦١.
[4]. مسائل ژئوپلتیک اسلام، دریا، آفریقا، ایولا کست، ترجمه: دکتر عباس آگاهی، ص ۱۵.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version