نویسنده: شعیب‌احمد غزنوی

بدعت ومعنی دقیق آن (بخش دوم)

تعریف بدعت:
پرسش: بدعت چیست؟ آیا بدعت حسنه و سیئه یا حقیقیه و اضافیه وجود دارد؟
پاسخ: بدعت از نظر لغت به معنای ایجاد چیزی است که در گذشته شبیه و مانندی نداشته است. خداوند متعال می‌فرماید: «بَدِيعُ السمواتِ و الأرضِ» یعنی «او آسمان‌ها و زمین را بدون نظیر و مانندی آفرید.»[1]
و در اصطلاح شرع، بدعت به معنای ایجاد کاری، اعتقادی یا قولی است که در مورد آن مجوزی از جانب شارع در کتاب، سنت، اجماع یا قیاس وجود ندارد و تحت یکی از قواعد و اصول عام اسلام قرار نمی‌گیرد. بنابراین، بدعت ایجاد چیزی است که معارض و مخالف اسلام باشد.
بر این اساس، هر امر تازه‌ای که به وجود می‌آید، اگر مطابق قرآن، سنت، اجماع یا قیاس باشد، مشروع است. اگر مطابق یکی از این مصادر نباشد، باید ملاحظه شود که آیا تحت یکی از اصول و مبادی عام اسلام قرار می‌گیرد یا خیر؟ اگر تحت یکی از این اصول قرار گرفت، مشروع است و بدعت محسوب نمی‌شود؛ و اگر تحت هیچ‌یک از اصول عام قرار نگرفت، بدعت و گمراهی است.
با این تعریف، می‌توانیم بین نصوص (احکام قرآن و سنت) که ما را از امور مستحدثه و نو برحذر می‌دارند و از بدعت نهی می‌نمایند، تفاوت قائل شویم. مانند این فرمایش رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) که فرمود: «عَلَيْكُم بِالسَّمْعِ وَ الطَّاعَةِ وَ إِنْ تَأمُرْ عَلَيْكُم عَبْدٌ حَبَشِي، فَإِنَّهُ مَنْ يعِشْ مِنْكُمْ بَعْدِي فَسَيرَى اخْتِلافاً كثيراً، فَعَلَيكُمْ بِسُنَّتِي وَ سُنَّةِ الْخُلَفَاءِ الرَّاشِدِينَ الْمَهْدِيينَ، عَضُّوا عَلَيْهَا بِالنَّوَاجِذِ، وَإِيَّاكُمْ وَ مُحْدَثَاتِ الأُمُورِ، فَإِنَّ كلَّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ» و در روایتی دیگر آمده است که «كلَّ ضَلَالَةٍ في النّارِ».
ترجمه: «بر شما باد که از ولی امر خود حرف‌شنوی داشته باشید و اطاعت نمایید، اگرچه برده‌ای حبشی باشد. یقیناً کسانی از شما که زنده بمانند، شاهد اختلافات زیادی خواهند بود. بر شما باد پیروی از سنت من و سنت خلفای راشدین و هدایت‌یافته‌ای که بعد از من می‌آیند و سخت پایبند به آن باشید. از امور مستحدثه و نوظهور بپرهیزید؛ بی‌تردید که هر بدعتی گمراهی است». و در روایتی دیگر آمده است که «هر گمراهی عذاب دوزخ را در پی دارد.»[2]
و بین نصوصی که اجازه‌ی ایجاد سنت‌های حسنه و گرایش به آن‌ها را داده‌اند، توافق و سازش حاصل نماییم. مانند این‌که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) فرمود: «مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً فَعُمِلَ بِهَا كَانَ لَهُ أَجْرُهَا وَ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ عَمِلَ بِهَا لَا يَنْقُصُ مِنْ أُجُورِهِمْ شَيْئًا وَ مَنْ سَنَّ سُنَّةً سَيِّئَةً فَعُمِلَ بِهَا كَانَ عَلَيْهِ وِزْرُهَا وَ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا مِنْ بَعْدِهِ لَا يَنْقُصُ مِنْ أَوْزَارِهِمْ شَيْئًا» و در روایتی دیگر «إلى يوم القيامة». «هرکس که سنت حسنه‌ای را احداث کند و به آن عمل شود، ثواب آن‌را خواهد برد و نیز ثواب کسی که به آن عمل خواهد نمود، بدون این‌که از ثواب آنان چیزی کم شود. و هرکس که سنت سیئه و بدی را ایجاد نماید، گناه‌کار خواهد شد و نیز بار گناه کسی که به آن عمل می‌کند به عهده خواهد گرفت، بدون این‌که از بار گناه هر کدام از آنان چیزی کم شود.» و در روایتی آمده است «تا روز قیامت.»[3]
اگر به تقسیم‌بندی بالا توجه کنیم، درمی‌یابیم که بخشی از سخن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) بر ایجاد سنت‌های حسنه و نیک ترغیب می‌نماید؛ چراکه کارهای نیک جزئی از اسلام و مطابق با اصول و مبانی آن است. و بخش دوم آن، مذمت کسی است که سنت سیئه و بدی را ایجاد می‌نماید و بار گناه آن بر عهده‌ی اوست؛ و این همان بدعت و گمراهی است که مد نظر حدیث اول است. این تعریف و تقسیم‌بندی با حدیث دیگری قوت می‌یابد که در رابطه با تعریف بدعت، فرمود: «مَنْ أحْدَثَ في أَمْرِنا هذا ما لَيْسَ مِنْهُ فَهُو رَدُّ»؛ «هرکس آن‌چه را که جزو دین نیست در دین ایجاد کند مردود است.»[4] و در روایتی دیگر فرمود: «مَنْ عَمِلَ عَمَلاً ليْسَ عَلَيْهِ أمْرُنا فَهُو رَدٌّ»؛ «هرکس کاری را انجام دهد که مطابق با امر ما نباشد مردود است.»[5]
حدیث بالا اشاره دارد به این‌که ایجاد امور نوظهور و تازه امری اجتناب‌ناپذیر است، اما به دو نوع تقسیم می‌شود:
۱. نوآوری مردود: که عبارت است از هر آن‌چه که مخالف با اصول و مبانی دین باشد و این با توجه به معنای ظاهری حدیث است.
۲. نوآوری مقبول: که عبارت است از هر امری که موافق با مبانی دین باشد. و این معنی برگرفته شده از مفهوم مخالف حدیث است. زیرا معنا و مفهوم حدیث این است که: هرکس عملی را که مطابق با دستور ماست انجام دهد و یا هرکس کاری را در دین ایجاد نماید که مطابق با آن باشد، پذیرفته و مقبول است. و منظور از «أَمْرُنا» در حدیث مذکور تمام دین است که عبادات و معاملات را به طور یکسان شامل می‌شود. و مراد از سنت، راه و طریقه‌ای است که آن نیز مشتمل بر عبادات و معاملات است. پس هر کاری که مطابق با اصول و قواعد شریعت باشد، سنت حسنه است و هر عملی که مخالف با نصوص یا اصول شرعی باشد، سنت سیئه و بدعت می‌باشد.
از آن‌چه گذشت روشن شد که تقسیم بدعت به حَسَنه و سَيِّئه؛ یا حقیقیه و اضافیه که شاطبی در کتاب اعتصام بیان کرده است و یا آن‌طور که عزالدین عبدالسلام به واجب، مندوب، حرام، مکروه و مباح تقسیم نموده است، فقط یک تقسیم‌بندی لغوی است.
انواع عباداتی که از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) به ما رسیده:
عباداتی که از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) به ما رسیده است به دو دسته تقسیم می‌شود:
۱. عباداتی که به زمان یا مکان یا تعداد یا شکل و حالت معینی مقید است و واجب است که بدون این که کم و زیاد شود یا تغییری در آن ایجاد گردد به همان‌گونه که نقل شده است انجام گیرد. در این نوع عبادات اگر کسی برخلاف آن چه که به ما رسیده است تغییری ایجاد کند، بدعت‌گذار (و گناه‌کار) خواهد بود. مانند: اصول عبادات، تعداد رکعات نماز، زمان و ایام روزه، مناسک حج و مقادیر زکات و اموالی که زکات در آن‌ها واجب است و احکام متعلق به عقیده و امثال آن‌ها.
۲. عباداتی هستند که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) به انجامشان امر کرده یا ارشاد نموده یا تشویق و بدان سفارش کرده است، اما آن‌ها را به شکل یا زمان و مکان، یا حالت و تعداد مشخص و معینی محدود نکرده است؛ و نسبت به انجام آن‌ها در زمان خاصی، نهی و منعی وجود ندارد. بنابراین در این نوع عبادات مسلمانان در انتخاب وقت و مکان مناسب و حالت و هیأت آن مختارند. اما نباید آن را به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) نسبت دهند که حضرت (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) در فلان زمان یا مکان آن را انجام داده است؛ بلکه باید به استناد این که شارع انجام آن را به طور عام اجازه داده است ایشان نیز آن را انجام می‌دهند. مانند: نماز مستحبی مطلق،[6] روزه‌ی مطلق، ذکر خدا و خواندن قرآن، و نیایش و دعاء و صلوات بر رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) و اطعام نیازمندان، قربانی کردن به قصد صدقه و تقرب الى‌الله و امثال آن.
پس اگر مسلمانی در وقتی که شرعاً کراهتی ندارد خود را ملزم به خواندن نماز مستحبی نمود و بر این کار مداومت کرد، نمی‌توان آن را بدعت نامید. به همین صورت اگر خود را به خواندن دعای معینی در زمان مشخصی ملزم کرد و یا قرآن را روزانه و در وقت معینی خواند و یا بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) صلوات فرستاد، بدعت محسوب نمی‌شود به شرط آن‌که ثبوت آن را به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) نسبت ندهد. اگر آن را به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) نسبت دهد مرتکب بدعت شده زیرا چنین کاری دروغ و افتراء است.
ادامه دارد…
[1] ـ سوره بقره،  آیه: ۱۱۷.
[2] ـ این حدیث را ابوداود و ترمذی روایت کرده­اند و گفته­اند صحیح و حسن است،  نگاه: ریاض الصالحين باب محافظت سنت.
[3] ـ صحیح مسلم،  باب مَن سَنَّ سَنَةً حسنةً، ص ۷۶.
[4] ـ صحیح مسلم،  باب نهی عن البدعة، ص ۱۶۰.
[5] ـ همان.
[6] ـ نماز مستحبی مطلق یعنی نمازی که وقت و سبب و تعداد معینی ندارد و بسته به نظر و خواست شخص است.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version