جمهوری اتریش با وسعتی برابر ۸۳,۸۵۳ کیلومترمربع، در اروپای مرکزی و دور از دریا قرار دارد. مرکز آن، شهر وین، از ۹ ایالت تشکیل شده و جمعیتی بالغ بر ۵.۷ میلیون نفر را در خود جای داده است. نژاد مردم این کشور آریایی و از شاخۀ ژرمن هستند.
در دوران اقتدار دولت اسلامی عثمانی، اتریش جنگهای شدیدی علیه عثمانیان ترتیب داد و طی قرن شانزدهم بهعنوان سدی در برابر پیشروی قوای مسلمان به اروپا عمل کرد؛ اما در سال ۱۹۱۴م، هنگامیکه ولیعهد اتریش در سارایوو (مرکز بوسنی و هرزگوین) توسط یک دانشجوی صربی کشته شد، این کشور با حمایت آلمان وارد جنگ با صربستان شد. دولت عثمانی نیز در حمایت از این اتحاد وارد نبرد گردید و بدین ترتیب، جنگ جهانی اول آغاز شد. اگرچه در ابتدای این جنگ پیروزی با متحدین بود، اما در نهایت شکستها آغاز گردید، اتریش به چندین قسمت تقسیم شد و امپراطوری عثمانی نیز مسیر تجزیه را طی کرد.
اکثریت ۱۵۰,۰۰۰ نفر مسلمان ساکن در اتریش را مهاجران تُرک، یوگسلاوی و مصری تشکیل میدهند. دولت اتریش دین اسلام را به رسمیت شناخته است و کانال اول تلویزیون این کشور هفتهای یکبار برنامهای تحت عنوان «صدای اسلام» پخش میکند. رئیس اقلیت مسلمانان این سرزمین نیز به مناسبتهای مذهبی و اعیاد اسلامی چون عید فطر و عید قربان، پیام خود را از طریق تلویزیون منتشر میکند.
مهمترین مرکز تجمع مسلمانان، شهر وین، مرکز حکومت اتریش است. مسلمانان در استانهای نورنبرگ یندر، ستررایش، اوبرا، گراتس، زالتسبورگ و کلاگنفورت نیز در اکثریت هستند.
سوئیس
جمهوری فدرال سوئیس با وسعتی معادل ۴۱,۲۹۳ کیلومترمربع در اروپای مرکزی و دور از دریای آزاد قرار دارد. مرکز حکومت آن، شهر برن، از ۲۶ ایالت تشکیل شده و جمعیتی بالغ بر ۵.۶ میلیون نفر را در بر دارد. این کشور ترکیبی از نژادهای آلمانی، فرانسوی، ایتالیایی، رومانیایی و مجاری است و ۶۵٪ مردم به زبان آلمانی صحبت میکنند. اکثریت جمعیت این کشور پیرو مذهب کاتولیک هستند و اقلیتهای مذهبی شامل پروتستانها و مسلمانان میباشند.
مسلمانان در سال ۸۹۱ هـ.ق، با کشتی به سوی خلیج ترویز در ایالت پرووانس رفته و بر اهالی آنجا تسلط یافتند. آنها کوهستان معروف «موروس» را بهعنوان پناهگاه خود برگزیدند و این منطقه به «فراکسینوم» شهرت یافت. بهتدریج، شهرهای میان رودخانۀ «پو» و «رن» میدان نبرد مسلمانان شد. فاتحان مسلمان در سال ۹۲۱م، به گذرگاه استراتژیک «سان برنارد» در سوئیس دست یافتند و دیر «سان موریس» را در سال ۹۴۵م، طعمۀ حریق کردند. در سال ۹۵۴م، از یک سو مجارها و از سوی دیگر مسلمانان به این سرزمین حمله کردند و مسلمانان موفق شدند بر گذرگاههای آلپ سوئیس مسلط شوند.[1]
شمار مسلمانان سوئیس در طول ربع قرن اخیر به شکل قابلتوجهی افزایش یافته است. در سال ۱۹۶۰م، تنها ۳,۰۰۰ مسلمان در سوئیس زندگی میکردند؛ این رقم در سال ۱۹۷۱م، به ده برابر و در سال ۱۹۸۱م به ۲۵ برابر رسید. در حال حاضر، جمعیت مسلمانان به ۱۰۰,۰۰۰ نفر بالغ شده است. حدود ۲۰٪ از مسلمانان سوئیس، بومی این کشور هستند. اولین گروههای مسلمان شامل ترکها، سپس اسلاوها و پس از آن عربها و آفریقاییها بودند.
از مسائل تأملبرانگیز این است که دولت سوئیس آمار واقعی مسلمانان را منتشر نمیکند و اسامی بسیاری از کارگران مسلمان که در کارخانهها مشغول کارند، در دفاتر رسمی ثبت نمیشود. همچنین، مسلمانان بومی سوئیس بهدلیل فشارهای تبلیغاتی، دین خود را از دیگران پنهان میکنند.[2]
بلژیک
بلژیک در شمالغربی اروپا و جنوب دریای شمال واقع شده است. این کشور با وسعتی معادل ۳۰,۵۱۸ کیلومترمربع، از ۹ استان تشکیل شده و مرکز حکومت آن شهر بروکسل است. جمعیت بلژیک ۵.۹ میلیون نفر است که از دو تیرۀ نژادی فلاماند (با منشأ و زبان آلمانی) و والون (با منشأ و زبان فرانسوی) تشکیل شدهاند. ۹۰٪ مردم این کشور کاتولیک هستند و مابقی شامل پروتستانها، مسلمانان و یهودیان میباشند.
اولین مهاجرت مسلمانان به این سرزمین از شبهجزیرۀ بالکان، بهویژه آلبانی، صورت گرفت. این مهاجرتها عمدتاً پس از جنگ جهانی دوم رخ داد. مهاجران تُرک و سپس مهاجران شمال آفریقا نیز به جمعیت مسلمانان این کشور افزودند. جمعیت مسلمانان بلژیک در سال ۱۹۸۱م، به ۱۲۰,۰۰۰ نفر رسید و در حال حاضر این رقم به ۵۰۰,۰۰۰ نفر بالغ شده است.
بلژیک در سال ۱۹۷۴م، دین اسلام را بهعنوان یکی از ادیان رسمی کشور به رسمیت شناخت و از آن زمان، تسهیلات مالی و قانونی مختلفی در جنبههای اجتماعی، اداری و فرهنگی در اختیار مسلمانان قرار داده است.
هلند
کشور هلند در ساحل دریای شمال، میان دو کشور آلمان و بلژیک قرار دارد. این سرزمین کمارتفاعترین کشور اروپایی است؛ بهگونهای که ۲۵٪ از مساحت آن پایینتر از سطح دریا قرار دارد. مردمان هلند با احداث سدها و استحکامات دیگر نهتنها از نفوذ آب جلوگیری میکنند، بلکه بهسوی دریا نیز پیشروی کردهاند. وسعت این کشور ۴۱٬۸۳۶ کیلومتر مربع و جمعیت آن ۱۴٫۵ میلیون نفر است. مردم هلند سفیدپوست و از تیرۀ ژرمن هستند. ۴۰٪ آنان کاتولیک و ۳۵٪ پروتستان هستند.
مسلمانان از کشور هلند خاطرۀ تلخی دارند، زیرا اندونزی، بزرگترین کشور مسلمان جهان که ۵۰ برابر هلند وسعت دارد، به مدت ۳۵۳ سال تحت استعمار این کشور بود. هلندیها در این دوران طولانی ضمن غارت منابع اندونزی، تلاش کردند از طریق تهاجم فرهنگی، تبلیغات مسیحی و گاه سرکوب، مردم اندونزی را از اسلام دور سازند. گرچه این اقدامات تأثیرات منفی بهجا گذاشت، مردم اندونزی نهتنها اسلام را حفظ کردند، بلکه آن را به عاملی برای وحدت خود در برابر متجاوزان تبدیل کردند. نهضت اصلاحطلبی اسلامی در اندونزی از ابتدای قرن بیستم ریشه گرفت و به سلطۀ هلندیها پایان داد.[3]
در دوران استعمار هلند بر اندونزی و سورینام، مهاجران مسلمان به این کشور مهاجرت کردند. از ۵۰۰٬۰۰۰ مسلمان ساکن هلند، اکثریت آنان مهاجرانی از ترکیه، سورینام، تونس، پاکستان، اندونزی، مراکش و یوگسلاوی سابق هستند. مسلمانان در مرکز حکومت هلند تمرکز قابلتوجهی دارند و اغلب در کارخانهها مشغول کارند. پس از جنگ جهانی دوم و با کمبود نیروی کار، کارگرانی از خاورمیانه و شمال آفریقا به هلند آمدند و در دهۀ ۱۹۷۰ نخستین نسل از کارگران خارجی در این کشور مستقر شدند.
اولین مسجد در هلند در سال ۱۹۵۵ توسط مهاجران اندونزیایی در شهر کوچک «بالک» ساخته شد. همچنین مسلمانان تُرک با همکاری موحدان هلندی در سال ۱۹۷۵ در شهر آلملو مسجدی بنا کردند. در همین سال، سازمانهای اسلامی هلند متحد شدند و «اتحادیۀ اسلامی هلند» را تشکیل دادند.
گرچه دولت هلند هنوز جامعۀ مسلمانان این کشور را به رسمیت نشناخته، ازدواجهایی که بر اساس قوانین اسلامی انجام میشوند، رسمیت دارند. همچنین در مدارس عمومی، آموزشهای دینی توسط معلمان مسلمان ارائه میشود. افزایش جمعیت مسلمانان در هلند نگرانی مسیحیان این کشور را برانگیخته است. برخی روستاهای هلند دارای یک یا دو مسجد هستند اما کلیسا ندارند و حتی کلیساهای قدیمی به مساجد تبدیل شدهاند.
با فشار مسلمانان، در بیمارستانهای دولتی اتاقهایی بهعنوان نمازخانه اختصاص داده شده است. مجلۀ «مسیحیت امروز»، منتشره در هلند، در واکنش به این تحولات نوشته است: «اکنون زمان آن رسیده است که مسیحیان، پیش از تبدیل کلیساها به مساجد، پیشگام شوند و انجیل را به دست بگیرند!»
ادامه دارد…
[1]. تاریخ فتوحات مسلمانان در اروپا، ص۲۳۱، شکیب ارسلان، ترجمه: علی دوانی.
[2]. اقلیتهای مسلمان در جهان امروز (مجموعۀ مقالات)، ص ۷۰، ترجمه: ایرج کرمانی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ۱۳۷۰.
[3]. نهضتهای نوین اسلامی، ص۱۸۹، اثر دلیار نوئر، ترجمه: ایرج رزاقی و محمد مهدی حیدر پور.