نویسنده: مفتی عبیدالله نورزهی

نفوذ اسلام در آمریکا (بخش سوم)

ایالات متحدۀ آمریکا
جمهوری فدرال ایالات متحدۀ آمریکا با ۹۳۶۹۸۸۵ کیلومتر مربع وسعت، در نیم‌کرۀ غربی و شمال قارۀ آمریکا و جنوب کشور کانادا قرار گرفته است.
این کشور ٢٤٣ میلیون نفر سکنه دارد که از نژادهای سفید، سیاه و سرخ می­‌باشند. هم‌چنین آمیخته‌ای از نژادهای مذکور در آمریکا قابل مشاهده است. دین رسمی مسیحیت است و مذهب پروتستان پیروان زیادتری دارد. در متن قانون اساسی آمریکا، به جدایی دین از سیاست تأکید شده است. مرکز حکومت آن به نام اولین رئیس جمهور این کشور به واشنگتن معروف می‌­باشد.[1]
سیاه­‌پوستان که مدت ٤ قرن از سوی سفیدپوستان به تحقیر، توهین و فرودستی واداشته شدند مهم‌ترین گروه مسلمان این کشور را تشکیل می­‌دهند. نهضت اسلامی در سال ۱۹۱۳م. بین سیاهان شکل گرفت و در همین سال، جمعیت ملت اسلام که آمریکائیان آن­را مسلمانان سیاه نامیده­‌اند، تشکل خود را اعلام نمود. نابسامانی‌­های اقتصادی و بیکاری، فشار زیاد سفیدپوستان نژاد پرست، به خصوص در طول سال‌های بین ۱۹۰۰م. تا ۱۹۳۰م. موجب آن گردید که متجاوز از دو میلیون سیاه‌­پوست از جنوب به شمال آمریکا مهاجرت کنند، به گونه‌­ای که جمعیت شهر دیترویت در این مدت به ٦٠٠% افزایش یافت. این مهاجرت اجباری که با خشونت توأم بود در تنفر سیاهان از نژاد­سفید و مذهب آنان تأثیر بسزایی گذاشت و گرایش آنان را به اسلام تقویت نمود و به قول «سی‌اریگ لینکن» استاد و محقق دانشگاه بوستون آمریکا: «امروز سیاهان در سراسر ایالات متحدۀ آمریکا و آفریقا از مسیحیت به اسلام روی آورده­‌اند، چرا که خروش را در آن یافته‌­اند. بدین‌رو، سپیدان اشک‌شان برای مارتین لوترکینگ (رهبر مقتول سیاه‌­پوستان آمریکا که از قداست دین مسیح سخن می‌گفت) بیشتر بود و پس از مرگ او سیاهان خشم‌شان افزون‌­تر شد و این بدان خاطر بود که لوترکینگ نیروی قوی آن­ها را بی‌هوده به مصرف رسانید.»[2]
رشد اسلام در بین سیاهان از سال ۱۹۳۰م. شکل جدی­‌تری یافت و بر اثر تبلیغات مسلمین و وجود زمینه­‌های لازم در نزد آنان و سهولت در پذیرش این آئین و برخورد شدید اسلام با نژاد­پرستی، این آئین در وجود سیاهان نفوذ یافت. از وقتی‌که مسلمانی به‌نام فرات محمد (فراد محمد) به آمریکا مهاجرت و در دیترویت اقامت گزید، مسلمانان سیاه، انسجام ویژه­‌ای یافتند ولی با ناپدید شدن ناگهانی او، رهبری جنبش مسلمانان سیاه را عالیجاه محمد به‌دست گرفت و تا سال ۱۹۷۵م. که هنگامۀ مرگ وی بود به رهبری و سازماندهی آنان پرداخت. البته قبل از وی فرد مسلمانی بنام «والاس فاراد» نیز در تشکل مسلمانان، نقش مفیدی را ایفا نمود.
عالیجاه محمد که ٤٤ سال سازمان مسلمانان سیاه را رهبری کرده بود، موفق شد تعداد اعضا را به چندین برابر افزایش دهد و تعداد زیادی مسجد در نواحی مختلف آمریکا بسازد، هم‌چنین با کشورهای اسلامی آفریقا و خاورمیانه روابط خوبی برقرار نمود. تعداد اعضای این جمعیت در سال ١٩٣٤م. یعنی یک سال پس از روی کار آمدن عالیجاه محمد، هشت هزار نفر بود ولی در سال ۱۹۷۰م. به ۲۵۰۰۰۰ نفر افزایش یافت. مسجد در تشکل و وحدت مسلمانان سیاه نقش مهمی به عهده داشت و این سازمان از ویژگی‌­های نظامی و انضباطی خوبی برخوردار می­‌باشد. نخستین مدرسۀ مسلمانان به شکل تأسیس دانشگاه اسلامی در سال ۱۹۳۲م. در شهر دیترویت بنیان نهاده شد و دومین آن در شهر شیکاگو به سال ١٩٣٤م. احداث گردید. هدف مسلمانان سیاه در امور سیاسی این است که با بهره­‌گیری از تعالیم رهائی‌بخش اسلام، میهن مخصوص خود را در آمریکا بوجود آورده و به لحاظ اراضی، خود را از سفیدپوستان جدا کنند و به‌طور کلی خواستار تشکیل جبهه‌­ای از سیاهان می­‌باشند. با این حال، مسلمانان سیاه در جامعه‌­ای زندگی می­‌کنند که در امور سیاسی-اداری آن نفوذی ندارند و حتی از سوی مقامات پلیس تحت فشار شدید سیاسی هستند.
سازمان جمعیت سری که نام اختصاری آن (K.K.K) می‌­باشد، اقدامات وحشیانه‌­ای علیه سیاهان انجام می­‌داد. جلوگیری از نشست مسلمانان و حتی شکنجه­‌های سخت چون قطع اندام‌ها و چسبانیدن آهن گداخته به بدن سیاهان مسلمان از اقدامات این سازمان مخوف می­‌باشد. مالکوم ایکس[3] از رهبران مسلمان سیاهان در سال ۱۹۶۵م. مطابق با دوم اسفند ماه سال ١٣٤٣ هـ.ش. توسط عوامل این سازمان مورد سوء قصد قرار گرفت و کشته شد. سازمان جاسوسی (CiA) در صدد آن بود تا قتل وی را به سازمان ملت اسلام نسبت دهد ولی پس از چندی با روشن شدن حقایق، مشخص گردید که مسبب اصلی قتل وی سازمان مذکور بوده است.[4]
در سال ۱۹۹۲م. اعتراض سیاه‌­پوستان در سراسر آمریکا شکل خشنی به خود گرفت. این موج تظاهرات گسترده از زمانی آغاز شد که دادگاه لوس آنجلس از پنج پلیس که متهم به ضرب و شتم شدید یک موتور سوار شدند تنها یکی از آن­‌ها را مجرم شناخت و چهار پلیس دیگر که این رانندۀ سیاه‌­پوست را که رادی کینگ نام داشت، به شدت مضروب نموده بودند، تبرئه کرد.
شورش مذکور نخست در لوس آنجلس بوقوع پیوست. و پس از آن به ایالات دیگر سرایت نمود، و علاوه بر سیاه­‌پوستان، سفیدپوستان معترض و ناراضی از وضع آمریکا به جمع شورشیان پیوستند، حرکت مزبور در افشای چهرۀ آمریکا که خود را حامی حقوق بشر می­‌داند و سرزمینش به کشور آرامش و رفاه معروف است، موثر بود. در سال ۱۸۵۵م. یک مسلمان سوری به‌نام حاج علی رهسپار آمریکا گردید تا در صحرای آریزونا به پرورش و نگهداری شتر بپردازد و این کار را در آنجا مرسوم نماید که به دنبال وی کاروانی از افراد سوری راهی ایالات متحدۀ آمریکا گردیدند. پس از پایان گرفتن جنگ جهانی اول، عده‌­ای از مسلمانانی که در اروپای شرقی، بویژه در یوگسلاوی سابق، آلبانی و لهستان می‌­زیستند بدلیل آنکه تحت فشار مارکسیست­‌ها بودند به آمریکا مهاجرت نمودند اما پس از جنگ دوم از اکثر نواحی مسلمان‌­نشین دنیا، خصوصا خاورمیانه، شبه‌­قارۀ هند و ناحیۀ مالایا، مهاجرت به‌سوی این سرزمین آغاز شد و در خلال این مهاجرت­‌ها گروه­‌های قابل توجهی در آمریکا، آئین اسلام را پذیرا گشتند.
پروفسور «رانیرهارو» استاد الهیات کالج داسمورت آمریکا عقیده دارد: «در سال ۱۹۳۲م. ملت اسلام در آمریکا ظهور نمود، ایشان افزود از دهۀ ۱۹۵۰ میلادی به بعد مسلمانانی که به آمریکا آمده­‌اند اكثراً افرادی با مهارت‌­های حرفه­‌ای و تحصیلات عالی می‌­باشند».[5]
ادامه دارد…
[1]. Americas’ Little Main stream. by Harvey Arden. National Geographic Mrs 1977 *pa:355.
[2]. مایکل برگن، ترجمه: فرشید مزینانی، مقدمۀ زندگی محمد علی کلی، ص ۶۵۵، تهران – انتشارات موج.
[3]. مالکوم ایکس رهبر نهضت سیاهان آمریکا در ‍۱۹ می ۱۹۲۵ میلادی در خانواده­ای مسلمان و فقیر در ایالت بنراسکای آمریکا به‌دنیا آمد، در ٤ سالگی خانه­اش توسط فرقه­های نژاد­پرست به آتش کشیده شد. وی در سال ۱۳۳۱ ش به جنبش مخفی سیاهان پیوست و موفق شد در دیترویت و فیلادلفیا برای مسلمانان مسجد بسازد. نامبرده در بهار سال ١٣٤٣ با هدف تشکیل سازمان وحدت سیاهان آفریقائی و آمریکائی از جنبش عالیجاه محمد جدا شد.
[4]. الکسی هیل، ترجمه: غلامحسین کشاورز، مالکوم ایکس Malcom.x، تهران، امیرکبیر، ١٣٦٢.
[5]. مایکل برگن، ترجمه: فرشید مزینانی، زندگی محمد علی کلی، ص۷۴۳، تهران – انتشارات موج.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version