نویسنده: سید مصلح الدین

انتشار اسلام وتعامل آن با غیر مسلمانان از نگاه خاورشناسان (بخش هفتم)

فيليپ حتى
فیلیپ حتی می‌گوید: «بسیار شگفت‌آور است که دولتی به یک دین غریب و ناشناخته در شبه جزیره عربستان، که در تاریخ بی‌نام و پوشیده باشد، دعوت کند و بتواند بر امپراطوری‌های جهانی در آسیا و آفریقا پیروز شود و پس از ده سال بر آن‌ها مسلط گردد. ولی چگونه این واقعه‌ی سرسام‌آور اتفاق افتاد؟ پشت آن قصه‌هایی است از بهترین قصه‌های اعصار میانی.»[1]
«بارزترین چیزی که در فتوحات عربی جلب توجه می‌کرد، سرعت و نظم نبود، بلکه سهولتی بود که کشورها و شهرهای فتح شده را از حالت جنگی به حالت صلح و سازش و از غلبه و چیره شدن به اداره مملکت انتقال داد.»[2]
جورج حنا
جورج حنا می‌گوید: «در تعامل مسلمانان عرب با مسیحیان، هیچ‌گونه ظلم و ستمی از جانب مسلمانان به ثبت نرسیده است، بلکه اهل کتاب در عبادت و انجام شعائر دینی خود از آزادی کامل برخوردار بودند و مسلمانان با دریافت جزیه از آنان اکتفا می‌نمودند.»[3]
«مورخان مسیحی، آن توحش و ظلمی را که صلیبیان در حق مسلمانان انجام می‌دادند، روایت نکرده‌اند. مسلمانان در تعامل با اسیران مسیحی از آن ظلم و وحشی‌گری مبرا بودند. هنگامی که در جنگ مسلمانان پیروز می‌شدند، به قرارداد جزیه بر دشمنانشان اکتفا می‌نمودند. پس از نبرد طبریه (شهری در استان شمالی اسرائیل و یکی از چهار شهر مقدس یهود)، که در آن صلاح‌الدین ایوبی بر دشمنش ملک غی ده لوسینیان پیروز شد، صلاح‌الدین از بی‌احترامی نسبت به اسیرانی که از مرگ نجات یافته بودند، هشدار داد. او فقط آنان را خلع سلاح نمود و جزیه‌ای بر آنان قرار داد و همه را با رهبرشان ملک غی آزاد کرد. این واقعه تنها دلیلی است بر تفاوت تعامل غازیان اسلام با دشمنانشان و تعامل دشمنان با اسلام، و این یک نمونه از مواردی است که در کتاب‌های تاریخی درباره‌ی جنگ‌های صلیبی به تفصیل بیان شده است.»[4]
امیل درمنگام
امیل درمنگام می‌گوید: «جهاد به خاطر هدایت مردم به وسیله شمشیر وضع نشده است. در قرآن می‌خوانیم: “لا إكراه فى الدّينِ قد تبين الرّشدُ من الغَى؛ در دین هیچ اجباری نیست و راه از بیراهه بخوبی آشکار شده است.”[5] قرآن مسلمانان را به اعتدال و عدم تجاوز عدوانی دستور داده است.»[6]
«اسلام فوز و نجات را برای مسلمان مفروض داشته به دلیل اینکه اهلیت رستگاری را دارند. و پیروزی برای اسلام قطعی است زیرا که عنوان رسالت پیامبر در این باره است. مسلمانان قبل از هجرت متحمل انواع عذاب شدند و توان دفاع از خود را نداشتند. وقتی هجرت واقع شد، مقاومت و پیروزی سرلوحه‌ی مسلمانان گشت و تسامح گسترده‌ای را دثار خود ساختند. آری، برای مشرکان اقامتی در دیار اسلام نماند، ولی اهل کتاب از یهود و نصاری حق حمایت و حریت و آزادی عبادت را داشتند و در صورت پرداخت جزیه، شهروند به شمار می‌آمدند. تا آنجا که پیامبر خدا فرمود: “مَن آذى ذميّاً فأنَا خَصمُهُ” (هر کسی ذمّی را بیازارد من دشمن او هستم). در قرآن و احادیث، دستور به تسامح با اهل کتاب زیاد وارد شده است و فاتحان اسلام بدان زیاد عمل می‌کردند. تاریخ روایت نکرده است که مسلمانان ملتی را به قتل رسانده باشند، و در میان گروهی کسی وارد اسلام نگشته مگر از روی رغبت و اشتیاق خود. شایان ذکر است، هنگامی که عمر بن خطاب فاتحانه وارد بیت المقدس شد، دستور داد که هیچ کس با بدی متعرض نصرانیان نگردد و کلیساها و معابدشان ویران نگردد. بطرک، نماز در کلیسا را ترک کرد از بیم اینکه مبادا مسلمانان آن را وسیله و ذریعه‌ای برای انتقال کلیسا به مسجد قرار دهند. باید بگویم چه تفاوت عظیمی است میان وارد شدن فاتحانه‌ی مسلمانان به قدس با دخول صلیبیان به قدس، که گردان (مبارزان) مسلمانان را از دم تیغ گذراندند و سوارانشان در دریایی از خون عبور دادند.» [7]
ادامه دارد…
[1] ـ الإسلام منهج حياة، ص ۱۵۳ ـ ۱۵۴.
[2] ـ الإسلام منهج حياة، ص ۱۶۲.
[3] ـ قصة الانسان،  ص ۸۹ ـ ۹۰.
[4] ـ همان.
[5] ـ سوره بقره،  آیه:۲۵۶.
[6] ـ حياة محمد،  ص۱۴۴.
[7] ـ حياة محمد،  ص۱۹۶.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version