ادب هفتم، عدم مشغول نگهداشتن تلفنهای عمومی برای مدت زمان طولانی بدون ضرورت:
برخی افراد از کابینهای (اتاقک) تلفن عمومی یا تلفنهای پولی استفاده میکنند. گاهی اوقات کسی در زمانهایی که خطوط تلفن مشغول هستند تلاش میکند تماس بگیرد و ممکن است خط را بیدلیل اشغال کند؛ در حالی که دیگران در انتظار استفاده از خط هستند. این کار میتواند موجب ضررها و ناراحتیهای فراوان شود. تأخیر ایجاد شده ممکن است باعث دشمنی و بحث و جدل با دیگران شود. بهتر است که فرد پس از چند بار تلاش ناموفق برای برقراری تماس، کابین را ترک کند و فرصت استفاده را به دیگران بدهد و پس از گذشت زمانی دوباره سعی کند.
همچنین، افرادی که برای مدت طولانی درباره مسائل بیاهمیت صحبت میکنند و در این هنگام، دیگران برای انجام کارهای مهم منتظر تلفن هستند، ممکن است به رفاه عمومی آسیب بزنند یا مشکلاتی ایجاد کنند. بنابراین، لازم است که تلفنهای عمومی را برای امور بیاهمیت اشغال نکنیم، مگر اینکه بدانیم کس دیگری به تلفن نیاز ندارد. اگر فرد متوجه شود که دیگری منتظر استفاده از تلفن است، باید مکالمه خود را به پایان برساند و اجازه دهد تا دیگران استفاده کنند. این رفتار نشانه اخلاق نیک یک مسلمان است که نباید خودخواه باشد، به منافع دیگران آسیب نزند و کسی را متضرر نکند.
ادب هشتم، شایسته است تماسگیرنده به گفتوگو پایان دهد:
هرگاه هدف گفتوگو انجام شد، تماسگیرنده باید کسی باشد که به مکالمه پایان میدهد، آنهم با کلماتی که معنای پایان یافتن گفتوگو را میدهد، مانند خداحافظی و امثال آن. چون او به مثابهی دیدار کننده یا کسی است که درب را میکوبد. او کسی است که اجازهٔ پایان دادن صحبت را میگیرد؛ و درست نیست که صاحبخانه تقاضای انصراف کند، چراکه این به منزلهٔ بیرون راندن وی از خانه میباشد. همینطور هنگام استفاده از تلفن نیز بهتر است که تماسگیرنده به گفتوگو پایان دهد، که این خود در واقع برابر با اجازه گرفتن از او برای خاتمه دادن به تماس است. به این ترتیب، تماسگیرنده نیز از اینکه طرف مقابل تماس را خاتمه داده، احساس ناراحتی نخواهد کرد.
ادب نهم، گذاشتن گوشی به آرامی بعد از ختم گفتوگو:
هرگاه شخص تماسگیرنده از گفتوگوی تلفنی فارغ شد و خواست آن را قطع کند، بعد از خداحافظی با طرف مقابل که معنای پایان گفتوگو را میدهد، باید گوشی تلفن را به آرامی و آهستگی بگذارد، نه با خشونت، که طرف مقابل گمان کند چه اتفاقی برای وی افتاده یا چه موضوعی سبب خشم او شده است و مانند اینها. مسلمان دائماً در طلب این است تا هر قول یا عملی را که منجر به فتنهافکنی شیطان بین او و برادر مسلمانش میشود، دور کند. الله تعالی میفرماید: «وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِينًا»؛ «و بندگانم را بگو که همیشه سخن بهتر را بر زبان آرند، که شیطان (بسیار شود به یک کلمه زشت) میان آنان دشمنی و فساد برمیانگیزد، زیرا دشمنی شیطان با آدمیان واضح و آشکار است.»[1] این آیه دلالت بر استفاده از کلمات و جملات زیبا دارد تا مجالی برای شیطان نگذارد که اختلاف و دشمنی ایجاد کند.