نویسنده: ام سعدیه

آداب تلفن (بخش دوم)

ادب سوم، عدم برقراری تماس بیشتر از سه بار:
این از جانب تماس‌گیرنده است. به صدا درآمدن زنگ تلفن به مثابه‌ی به صدا درآمدن زنگ درب منزل یا کوبیدن به درب است. اگر سنت این باشد که نباید بیشتر از سه مرتبه درب کوبیده شود، پس اصل این است که نگذاریم زنگ تلفن نیز بیشتر از سه مرتبه به صدا درآید، چراکه اهل خانه از صدای تلفن به طور پی‌در‌پی در حالی‌که تمایل به پاسخ دادن ندارند، اذیت می‌شوند و تماس‌گیرنده هم بدون وقفه تماس می‌گیرد. همچنین ممکن است تکرار زنگ تلفن سبب آزار یکی از اشخاصی که در خانه خوابیده، مریضی که نیاز به استراحت دارد، نوزاد یا شخص کهن‌سالی شود، حال آن‌که آزار مسلمان جایز نیست. پس درست این است که بیش از سه بار پی‌درپی به کسی زنگ نزنیم، مگر اینکه ضرورتی پیش آمده باشد، مثل اینکه شخصی برای نجات خانواده یا دوست خود مجبور به تماس پشت سرهم شود، یا بداند صدای تلفن اشخاصی که با آن‌ها تماس می‌گیرد، بسیار پایین است و یا اینکه آگاه باشد که آن‌ها بعد از چندین مرتبه زنگ زدن جواب می‌دهند.
ادب چهارم، تماس­گیرنده با سلام آغاز کند:
تماس‌گیرنده به مثابه‌ی شخصی است که درب را می‌کوبد؛ بنابراین بر او لازم است تا با سلام دادن آغاز کند. بعضی از اشخاص زمانی که زنگ تلفن را (در خانه یا کتاب‌خانه) می‌شنوند، گوشی را گرفته و با (السلام عليكم و رحمة الله و بركاته) آغاز می‌کنند که این خلاف اصل است؛ یعنی لازم است که تماس‌گیرنده با رعایت سنت نخست سلام بدهد؛ درست مثل وقتی که کسی درب را می‌کوبد باید سلام دهد، نه صاحب‌خانه.
ادب پنجم، معرفی کردن تماس‌گیرنده:
تماس‌گیرنده به مثابه‌ی دیدار کننده یا کوبنده‌ی درب است. چنان‌که در سنت آمده که کوبنده‌ی درب باید خود را معرفی کند. همین‌طور تماس‌گیرنده نیز باید خود را معرفی نموده و بگوید: السلام عليكم و رحمة الله و بركاته، من فلانی فرزند فلانی هستم. یا بگوید: فلانی با شما است. خود را معرفی کند تا صاحب تلفن با وی انس گیرد.
ادب ششم، کوتاه نمودن کلام بدون ضرورت:
این بیشتر از جانب زن‌ها است. همین‌که زنی گوشی تلفن را بگیرد، به سخنان بیهوده ادامه داده و از خوردن، نوشیدن، لباس، قیمت‌ها، آرایش و غیره سخن می‌گوید که صحبت‌شان یک تا دو ساعت را در برمی‌گیرد. در حالی‌که تمام این‌ها لغو و بیهوده است و نباید انجام شود و در واقع این بار سنگینی است بر دوش صاحب تلفن که ناچار می‌شود صورت‌حساب را به مبلغ بسیار بالایی پرداخت کند که این خود ضایع ساختن مال و اسرافی است که خداوند آن را دوست ندارد. الله متعال می‌فرماید: «إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا»؛ «مبذّران و مسرفان برادران شیطان‌هایند، و شیطان است که سخت کفران (نعمت) پروردگار خود کرد.»[1]
این دلیلی است بر اینکه چنین زنی از الله نمی‌ترسد و از مال شوهر حفاظت نمی‌کند که این از صفات زن مسلمان و نیکوکار نیست.
ادامه دارد…
[1] ـ سوره اسراء/ آیه: ۲۷.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version