اسلام به مسئله تعقل و تفکر اهمیت زیادی داده است، به گونهای که آیات و روایات زیادی در رابطه با تعقل و تفکر وجود دارد. انسانها روح بسیار حساسی دارند و به سرعت تحت تأثیر قرار میگیرند و اغلب متوجه تأثیراتی که دیگران بر آنها میگذارند، نمیشوند. در برخی از آیات و روایات تأکید شده است که با برخی از افراد رابطه دوستی برقرار نکنید و با برخی دیگر رابطه برقرار کنید. در انتخاب دوست، معیارهایی را باید در نظر گرفت که جاودان باشد تا دوستی پایدار بماند. در سوره نساء آیه ۱۴۰ آمده است که همنشین انسان را شبیه خود میکند. بهترین نمونه برای همنشین بد، مشرکان هستند که از نیاکانشان کورکورانه تبعیت میکنند و بالطبع کسانی که با آنها همنشینی میکنند، شبیه آنها خواهند شد. زیرا رنگپذیری انسان از محیط و اطرافیان، از ویژگیهای اوست. هم معاشرت با افراد صالح، تأثیر مثبت و سازنده بر انسان میگذارد، و هم همنشینی با دوستان بد و اشخاص آلوده و بددل، دل و اندیشه و رفتار انسان را تحت تأثیر قرار میدهد. لذا پیامبران و جانشینان آنها و رهروان راه آنها بهترین همنشینان هستند و وجود آنها و همنشینی مردم با آنها از بارزترین دلایل تأثیر معلومات دینی در مردم است.
مقدمه:
برای رسیدن به مقاصد معنوی، راههای بسیاری وجود دارد و در این میان، هر راهی که نزدیکتر باشد و انسان را زودتر به مقصد برساند، نابتر است. در این باره، عقاید و گفتهها گوناگون است و درستتر این است که تا میتوان با نیکان همنشین شد. همنشینی با کسانی که خدا را برای خدا میخواهند، نه برای خود، و نیز با آنان که حقیقت ایمان را در خود به مرحله واقعیت رساندهاند، اثری شگرف دارد.
دلیل آن این است که نشستن در پیشگاه صالحان و شرافتمندان جامعه، برای انسان شرف و هدایت به ارمغان میآورد، دلهای زنگار گرفته را روشن و صاف میکند و ناخودآگاه انسان را به سوی معنویت جذب میکند. نیروهای معنوی نهفته در وجود اینگونه شخصیتها در همنشینانشان نفوذ میکند و در گذر زمان، کارها و رفتار آنان را زیر سیطره خود درمیآورد.
گاهی نفوذ معنوی آنان در دیگران سریع است و به زمان طولانی نیاز ندارد، بلکه یک نشست، یک نگاه و یک گفتار، وضعیت فکری و اعتقادی فرد همراهشان را تغییر میدهد و زندگیشان را معنا میبخشد. در محفل نیکان، دیگران هم عطرآگین میشوند و به صف خوبان میپیوندند. روشنایی و صفا و پاکیِ پاکان، دیگران را نیز فرا میگیرد و قلب و جان آلودگان را به سوی خود میکشاند. همنشینی با پاکان، پاکی میآفریند و بودن با خوبان، خوبی میزاید. همراه بودن با بندگان خودساخته خدا، آدمی را میسازد و توجهاتی که به آنان میشود، همراهشان را نیز فرا میگیرد.
نشست و برخاست با نیکان، فرصتی مغتنم است؛ زیرا معنویت اولیای خدا همچون اکسیر، ضعف و کمبود شخص مقابل را در هم میشکند، به او شهامت حرکت به سوی خوبیها را میبخشد، به او پر پرواز میدهد تا در فضای بیکران معنویت سیر کند و از لذتهای نگفتنی عالم معنا بهرهگیرد.
همراهی با مؤمنان حقیقی، ویژگیهای فکری فرد مقابل را دگرگون میکند و باورها و اندیشههای ناسالم را جلا میبخشد. البته این یک قانون کلی نیست؛ از اینرو همانگونه که دین به یک شخصیت آگاه و عالم دستور میدهد که مردم ناآگاه را به سوی دین و مذهب فراخواند و آنان را با دستورهای زندگیبخش آشنا سازد، همینگونه فرمان میدهد که از همنشینی با افراد پست و گمراه، اگر رفت و آمد با آنان در او مؤثر است، دوری جوید.
مفهوم شناسی، همنشینی:
هرچند همنشینی به معنای لغوی، معاشرت و ارتباط بین دو نفر یا چند نفر است که با استمرار همراه است، اما مراد از این لفظ در مطلب مورد بحث، هرگونه معاشرت و ارتباط نیست. بلکه منظور، معاشرت و ارتباطی است که از روی علاقه، تمایل و انس نسبت به یکدیگر باشد، به گونهای که از لحاظ روانی تأثیرات غیرمستقیم بر یکدیگر داشته باشند، مانند دوستان. در مقابل، برخی افراد با هم معاشرت و ارتباط دارند، ولی هیچگونه علاقه و تمایلی در معاشرت و ارتباط آنها وجود ندارد، مثل افرادی که در یک مکان مشغول کار و فعالیت هستند. این افراد هر روز با هم هستند، ولی این با هم بودن آنها از روی علاقه نیست.[1]
صالح:
مراد از «صالح» در مطلب مورد بحث، همان معنای لغوی آن است؛ یعنی افرادی شایسته و خوب که در کارهایشان فساد نیست و اعمالشان مورد رضای خداوند متعال است. واضح است که این لفظ شامل نیکوکاران، مؤمنین، پرهیزکاران و افرادی میشود که معنای لغوی بر آنها منطبق است.[2]
ادامه دارد…
[1] ـ مصطفوى،حسن؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم،ج ۶،ص ۱۹۲.
[2] ـ قرشى، سيد على اكبر،قاموس قرآن، ۷ دار الكتب الإسلامية،ج ۴، ص ۱۴.