دین مبین اسلام، به عنوان آخرین دین الهی و به سبب جامعیت آن، در اقصی نقاط دنیا نفوذ و گسترش یافته است. اوضاع و احوال دنیای امروز حاکی از آن است که تمام قوای جهانی برای مبارزه با اسلام بسیج شدهاند.
استعمار با لشکرکشی نظامی، رسانهها با اشاعۀ اسلامهراسی، گروههای متعصب صلیبی- یهودی با توهین به مقدسات اسلامی، مبشرین مسیحی با ترویج مسیحیت تحریف شده و… همه و همه عملاً در جبهۀ مبارزه علیه اسلام قرار دارند و با تمام نیرو و استفاده از تمام ابزارها در جهت تضعیف مسلمانانِ گوشه و کنار جهان تلاش میکنند. اما با وجود همۀ این تلاشها، دین اسلام امروزه سریعترین رشد را در میان همۀ ادیان در آمریکا، اروپا، آفریقا و برخی نواحی دیگر جهان داشته است. بهطوری که این دین، در حال حاضر دومین دین از نظر عدۀ پیروان در اروپا و آمریکاست.
در میان مسلمانان، آمار طلاق پایین است، مفاسد اجتماعی تقریبا وجود ندارد، هیچکس بهخاطر هرزگی و بدمستی دستگیر نمیشود، قتل و جنایت به ندرت اتفاق میافتد و دزدی نمیشود. مسلمانان آمریکا مردمی سختکوش و بازپرورده شدهاند که در تمام مناسبتهای جدی و رسمی جامعۀ خود حضور دارند و میتوانند عصای دست سازمانها و نهادهای خیریه نیز باشند.
و نیز مسلمانان آمریکا به دلیل آنچه که از ذات اسلام دریافت کردهاند، بر شرف و اعتبار خود ایستادگی میکنند و تن به شرایطی نمیدهند که بر شخصیت انسانی آنان قلم میکشد و همۀ اینها ظرایفی است که در بطن گسترش اسلام در ایالات متحدۀ آمریکا به تصویر درخواهد آمد.
مقدمه
ظهور و پیدایش اسلام در آمریکا، سرگذشتی غریب دارد. برخلاف بسیاری از نقاط جهان، اسلام نه به عنوان اندیشهای که در بستر مناسبات اقتصادی و نه به عنوان مذهبی که در پی جنگها و منازعات بر قوم مغلوب، فرمانروایی کرد، بلکه در پی حوادثی که شاید بتوان صفت ناخواسته را بر آن تحمیل نمود، به ایالات متحدۀ آمریکا راه یافت.
ابتدا گروهی از مسلمانان آفریقا به عنوان برده به آمریکا آورده شدند. آن هم در عصر و زمانیکه کلمۀ اسلام برای قوم بردهدار معنا و مفهومی نداشت و سیاه، نژاد پست و فرمانبر قلمداد میشد. حدود نزدیک به ۲۰۰ سال، قوم غالب و بردهدار، جانمایۀ اولیۀ مسلمانان را در درون خود حفظ کرد و پرورش داد. فارغ از آن که بخشی از بردههای وارداتی، طلایهدار اندیشهای خواهند شد که در ذات خود با بهرهکشی و نژادپرستی در تعارض است.
در مرحلۀ دوم و در شرایطیکه قوانین مهاجرت آمریکا، شرایط را برای پذیرش مهاجران سراسر دنیا سهل میگرفت، گروه دیگری از مسلمانان به خاک آمریکا راه یافتند و این بار نیز دولت از پدیدۀ وارداتی جدید (اسلام) بیخبر بود.
در هر دو مرحله، اسلام در سایۀ یک رویداد اجتماعی در سکوت و آرامش به درون جامعهای راه یافته است که در ابتدا تحت سیطرۀ مردمانی بوده که در بهترین حالت خود به مسیحیت وفادار ماندهاند و در بدترین وضعیت خود به بیدینی گراییدهاند.
رمز و راز این سرگذشت زمانی افزون میشود که توجه کنیم این جامعه در درون خود به یک گروه اقلیت، ولی متنفذ نیز (یهودیان) فرصت نشو و نمای بنیادین داده است. تفاوت گروه اقلیت اول (اسلام) با گروه اقلیت دوم (یهودیان) در آن است که یهودیان بیش از آن که تحت قضا و قدر روزگار به این سرزمین راه یافته باشند، تحت حسابگری و دوراندیشی به آنجا آمدهاند و نه در پوشش رعیت، بلکه به صورت پادشاه در آمریکا زیستهاند.
بنابراین، اسلام و مسلمانان از روز نخست در آمریکا چالش شدهاند و در هر مرحله و هر زمانی مجبور بودهاند تا حضور خود را به نوعی در این جامعۀ تازه، به رسمیت رسانند و از هویتی که بهصورت مداوم تحت تاثیر فشارهای ارادی و غیرارادی جامعۀ این کشور قرار میگیرد، دفاع کنند.
در طول این دورۀ ۲۰۰ ساله، رویدادهایی در جامعۀ آمریکا اتفاق افتاده است که باید اندیشهای با مشخصات اسلام را در تنگنا و محاصرۀ بیشتری قرار دهد، ولی به دلایلی که ظاهرا چندان آشکار نیست اما در بطن جامعۀ آمریکا پرورانده میشود، حضور اسلام در ایالات متحده پر رنگتر و قویتر شده است.
در طول ۲۰۰ سال گذشته، جامعۀ جوان آمریکا، که در مقایسه با جغرافیای کهن تمدن جهان، نوپا مینمود، قوام یافت و رفته رفته به قدرت بلامنازعه دنیا تبدیل شد. در مقابل به ویژه در بیست سال اخیر، مسلمانان با نهضتهای بیدارگرانه سر برآوردند.
بخش مهمی از توجهی که محققان، دانشگاهیان و نهادهای اندیشۀ سیاسی آمریکا به ظهور و حیات مجدد اسلام در جهان معاصر مبذول میدارند، ناشی از ظرفیتی است که در بقا و پویایی اسلام و وفاداری و ایمان مسلمانان میبینند. مسلمانان درست در لحظههایی اظهار وجود میکنند که گمان رفته است، خاموش شدهاند.
در ایالات متحدۀ آمریکا، اسلام به دلیل شرایط ویژهای که در اقلیت بودن کسب کرده است، قبل از آنکه رنگوبوی سیاسی گرفته باشد، یک مذهب سازگار است که با امتیازهای جامعۀ میزبان خو میگیرد و با مفاسدش به مقابله برمیخیزد. از حیات جامعۀ مسلمانان در آمریکا اخباری منتشر میشود که برای همۀ مسلمانان جهان خوشایند و عبرتآموز است.
بسیاری از زندانیان سیاهپوست در داخل زندانهای آمریکا به اسلام دعوت میشوند و درست ازآنجاییکه مذاهب، مشربها و تئوریهای کاربردی اظهار عجز میکنند، نفوذ و قدرت خود را در احیای انسان و اعطای فرصت دوباره به آدمهایی که از بین رفتهاند، نشان میدهد.
جوانهای مسلمان سیاهپوست در محلههایی که ناامنی و جنایت در آن فزونی میگیرد، مورد اعتماد واقع میشوند و با تشکیل گروههای گشت و تامین امنیت، حفاظت جان و مال اهالی مناطقی را به عهده میگیرند که پلیس فدرال نیز از اجرای آن درمانده است.