نویسنده: رحمت الله رحمانی
وفا به عهد بخش نهم (پایانی)
آثار وفا به عهد:
تمام پیشرفتهای علمی، فرهنگی و اقتصادی که نصیب انسانها شده است، مولود زندگی اجتماعی آنها است. با پیوند تجارب و افکار با یکدیگر، صنایع و تمدنها دست به دست هم داده و حرکتی عظیم در جوامع انسانی پدید میآید. اگر انسانها جدا از هم میزیستند، طبعاً هر فرد مختصر تجربه زندگی خویش را با خود به گور میبرد و همه افراد دائماً درجا میزدند. نه تحولی بود و نه پیشرفتی، نه تمدنی و نه فرهنگی. درست به همین دلیل، اسلام بیشترین اهمیت را برای استحکام پیوندهای اجتماعی قائل شده است. به یقین هر آنچه که به تقویت این پیوندها کمک کند از نظر اسلام مطلوب و هر چیزی که سبب تضعیف آنها گردد، منفور است.
بدیهی است وفای به عهد نخستین راهکاری است که سبب تقویت این پیوندها میشود و در نتیجه از شرایط عمده تعاون و همکاری اجتماعی، مسأله پیمانها و عهدها است. اگر مسأله وفای به عهد و میثاقهای فردی و بینالمللی حتی برای یک روز کنار گذاشته شود، شیرازه زندگی بشر از هم گسسته میشود و پیشرفت جامعه انسانی عملاً متوقف میگردد.
از اینرو میتوان میزان موفقیت افراد در زندگی را منوط به میزان پایبندی آنها به عهدهایشان دانست. آنها که وفادارترند، عزیزترند؛ زیرا وفای به عهد قلعه محکم بزرگی و شخصیت است. در مقابل، گسترش پیمانشکنیها در سطح جامعه، سبب بدبینی و بیاعتمادی افراد نسبت به یکدیگر شده و با پاره شدن رشته اتحاد آنان، به آسانی در برابر دشمن زانو میزنند. وفای به عهد سرمایههای دیگران را به سوی انسان سرازیر کرده و حتی سبب رونق زندگی فرد در جهات مادی میشود. به همین دلیل تمام دولتهای جهان برای رهایی از انزوا و برای آن که بتوانند از رونق اقتصادی خوبی برخوردار گردند، سعی میکنند به عهد و پیمانهای خود پایبند باشند. حتی در کشورهایی که انقلاب رخ میدهد و نظام جامعه به کلی دگرگون میشود، انقلابیونی که زمام کشور را به دست گرفتهاند، اعلام میکنند که بر تمام عهد و پیمانهایی که نظام پیشین داشته است، وفادارند. هر چند عهد و پیمانها بر خلاف سلیقه و تشخیص آنها باشد، چرا که اگر راهی جز این بروند، اعتماد بینالمللی را از دست خواهند داد. این مسأله درباره افراد و اشخاص نیز صادق است.
افزون بر این، اصل عدالت که از بدیهیترین اصول اخلاق اجتماعی است، بدون وفای به عهد و پیمان اجرایی نمیشود و پیمانشکنان همواره در صف ظالمان و جبارانند. هر انسانی با فطرت خداداد خویش، چنین افرادی را ملامت، سرزنش و تحقیر میکند و این نشان میدهد که لزوم وفای به عهد یک امر فطری است.