اخلاص و للهیت در اعمال یک اصل است که باید در همه اعمال و در همه شرایط مراعات شود؛ زیرا الله تعالی در مورد اخلاص در اعمال میفرماید: «وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ حُنَفَآءَ وَيُقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُواْ ٱلزَّكَوٰةَۚ وَذَٰلِكَ دِينُ ٱلۡقَيِّمَةِ»[بینه: ۵]؛ ترجمه: «و آنان فرمان نیافتند جز اینکه الله را بپرستند درحالی که دین خود را برای او خالص گردانند [و از شرک و بتپرستی] به توحید [و دین ابراهیم] روی آورند و نماز را بر پا دارند و زکات را بپردازند و این است آیین راستین و مستقیم.»
همچنین در سوره اعراف میفرماید: «قُلْ أَمَرَ رَبِّى بِٱلْقِسْطِ ۖ وَأَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَٱدْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ ۚ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ» [اعراف: ۲۹]؛ ترجمه: «بگو: پروردگارم به عدالت فرمان داده است و (نیز) در هر مسجدی (و به هنگام هر نمازی) رویهایتان را بهسوی او کنید و او را (به دعا و نیایش) بخوانید؛ در حالی که دین (خود) را برای او خالص گردانید. همانطور که در آغاز شما را آفرید (بعد از مرگ بار دیگر به سویش) بازمیگردید.»
همچنین در مورد اخلاص و بندگان مخلص فرموده است: «إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ ٱلْمُخْلَصِينَ»[حجر: ۴۰] ترجمه: «مگر بندگان خالص تو از ميان آنان را.»
در مورد تأثیر اخلاص در اعمال حتی در اعمال کسانی که معرفت درست و صحیحی از الله تعالی نداشتند و بندگان مخلصی هم برای الله تعالی نبودهاند، نیز میفرماید: «هُوَ ٱلَّذِى يُسَيِّرُكُمْ فِى ٱلْبَرِّ وَٱلْبَحْرِ ۖ حَتَّىٰٓ إِذَا كُنتُمْ فِى ٱلْفُلْكِ وَجَرَيْنَ بِهِم بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَفَرِحُوا بِهَا جَاءَتْهَا رِيحٌ عَاصِفٌ وَجَاءَهُمُ ٱلْمَوْجُ مِن كُلِّ مَكَانٍ وَظَنُّوٓا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ ۙ دَعَوُا ٱللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ لَئِنْ أَنجَيْتَنَا مِنْ هَـٰذِهِۦ لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلشَّـٰكِرِينَ» [یونس: ۲۲]؛ ترجمه: «او کسی است که شما را در خشکی و دریا به حرکت در میآورد، تا آنگاه که در کشتی قرار میگیرید، و (کشتیها) با بادی ملایم آنها را (به سوی مقصد) حرکت میدهند و (آنها) به آن شادمان میشوند. (ناگهان) طوفان شدیدی میوزد و موج از هر سو (به سوی آنها) بیاید و گمان کنند که راه گریزی ندارند (و هلاک خواهند شد)، الله را از روی اخلاص میخوانند: «که اگر ما را از این (گرفتاری) نجات دهی، قطعاً از سپاسگزاران خواهیم بود.»
در سوره عنکبوت نیز همین مضمون با الفاظ کوتاه تر و صریح تری اثبات و بیان می شود: «فَإِذَا رَكِبُوا فِى ٱلْفُلْكِ دَعَوُا ٱللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ فَلَمَّا نَجَّىٰهُمْ إِلَى ٱلْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ»[عنکبوت: ۶۵]؛ ترجمه: «پس هنگامی که در کشتی سوار شوند، الله را با اخلاص میخوانند، پس چون (الله) آنان را (با آوردن) به خشکی نجات داد، باز آنان شرک میآورند.»
«وَإِذَا غَشِيَهُم مَّوْجٌ كَٱلظُّلَلِ دَعَوُا ٱللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ فَلَمَّا نَجَّىٰهُمْ إِلَى ٱلْبَرِّ فَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ ۚوَمَا يَجْحَدُ بِـَٔايَـٰتِنَآ إِلَّا كُلُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ» [لقمان: ۳۲]؛ ترجمه: «و هنگامی که (در دریا) موجی همچون سایبان آنها را بپوشاند، الله را با اخلاص میخوانند، پس چون آنها را (با آوردن) به خشکی نجات داد، آنگاه بعضی از آنان راه اعتدال را پیش میگیرند (و بر ایمان و عهد خود میمانند، در حالی که بعضی دیگر راه کفر را پیش میگیرند) و آیات ما را هیچکس جز پیمانشکنان ناسپاس انکار نمیکند.»
در این بخش آیات بسیاری است که موضوع اخلاص در عمل را بیان میکند و به انسان گوشزد میکند که اخلاص در هر شرایطی نیکو و عبادت و ارزشمند است خصوصا در صورتی که از ته دل باشد و در همه احوال باشد نه تنها در سختیها و ناملایمات روزگار که چون بر سر انسان فشار بیاورند، در چنین حالتی بنده سر تواضع فرو کند و اخلاص را در اعمال و کردار خویش پیشه کند.
در سوره صافات نیز این آیه با این الفاظ پنج بار تکرار شده است که نشان دهنده اهمیت و ارزش موضوع است: «إِلَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلْمُخْلَصِينَ»[صافات: ۴۰]؛ ترجمه: «مگر بندگان مخلص الله.»
در سوره یوسف با اشاره به موضوع نجابت و پاکی یوسف و دوری وی از فحشا و منکرات که خود عملی در خور ستایش است، آمده است: «وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِۦ ۖ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَآ أَن رَّءَا بُرْهَـٰنَ رَبِّهِۦ ۚ كَذَٰلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ ٱلسُّوٓءَ وَٱلْفَحْشَآءَ ۚ إِنَّهُۥ مِنْ عِبَادِنَا ٱلْمُخْلَصِينَ»[یوسف: ۲۴]؛ ترجمه: «و به راستی آن زن قصد او (یوسف) کرد و او نیز اگر برهان پروردگارش ندیده بود قصد وی میکرد، این چنین (کردیم) تا بدی و فحشا را از او دور سازیم، بیگمان او از بندگان مخلص ما است.»
اما الله تعالی در سوره غافر پرونده این موضوع را به طور کامل مهر میزند و اصل و نهایت آنرا بسیار زیبا و واضح بیان کرده و اخلاص در عمل را به روش و متود کاملا مبرهنی روشن میسازد که تنها در چنین صورتهایی قابل ارج و ارزش است و با این روشها محبوب و مرغوب اند و میفرماید: «فَٱدْعُوا۟ ٱللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ ٱلْكَـٰفِرُونَ» [غافر: ۱۴]؛ ترجمه: «پس الله را در حالی که دین خود را برای او خالص گردانیدید بخوانید و اگر چه کافران خوش نداشته باشند.»
همچنین فرموده است: «هُوَ ٱلْحَىُّ لاَ إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ فَٱدْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ ۗ ٱلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلْعَـٰلَمِينَ»[غافر: ۶۵]؛ ترجمه: «او زنده است، هیچ معبودی (به حق) جز او نیست، پس در حالی که دین خود را خالص گردانیده او را بخوانید، حمد و ستایش مخصوص الله پروردگار جهانیان است.»
حضرت رسولالله (صلی الله علیه وسلم) نیز بعد از نمازهای فرض چنین میفرمودند: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْـمُلْكُ وَلَهُ الْـحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ، لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، وَلَا نَعْبُدُ إِلَّا إِيَّاهُ، لَهُ النِّعْمَةُ وَلَهُ الْفَضْلُ، وَلَهُ الثَّنَاءُ الْحَسَنُ، لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ[1]»؛ ترجمه: «معبودی (به حق) جز الله نیست، یگانه اوست و شریکی ندارد، پادشاهی از آن اوست و ستایش مخصوص اوست و او بر همه چیز تواناست، هیچ نیرو و قوتی، جز نیرو و قوت الله و جود ندارد، هیچ معبودی (به حق) جز او نیست، جز او کسی را پرستش نمیکنیم، نعمت و فضل از آن اوست و ستایش نیکو مخصوص اوست، معبودی جز او نیست، همه ما با اخلاص او را بندگی میکنیم، هرچند کافران خوش نداشته باشند.»
مراد از اخلاص در عمل، خشوع و خضوع مطلق نیست، بلکه انجام دادن اعمال به خاطر الله تعالی، برای رضای الله تعالی و به هدفِ رسیدن به الله تعالی است؛ چراکه قاطعترین تعریف بیاخلاصی در اعمال و ریاکاری، «طلب منزلت و مقام در قلبهاى مردم به وسیله عبادات و طاعات خداوند متعال» است و دقیقا عکس این تعریف، یعنی «انجام اعمال برای رضایت الله تعالی و بدون در نظر داشت مقام و جایگاه» تعریف اخلاص در اعمال است.
این در حالی است که ریاکارى، فضائل اخلاقى را از بین میبرد و عاملى براى افشاندن بذر رذائل در روح و جان انسان است تا بتواند انسان را از ریشه و بنیاد به فساد بکشاند و از راه درست اعمال منحرف کند و به بیراهه ببرد. ریا، اعمال را از روح و حقیقت خالى مىکند و انسان را از پرداختن به محتوا و حقیقت عمل بازمىدارد.
به همین دلیل است که علما و دانشمندان اسلامی، اخلاص در اعمال را یکی از صفات بارز و یکی از نشانههای شاخص بندگان دعوتگر و آمران به معروف و ناهیان از منکر قرار داده و اخلاص را نخستین انگیزه و مهمترین عامل پیشرفت دعوت و رسالت میدانند. از همین جهت، در پرتو آیاتی که پیرامون موضوع مذکور ذکر گردید، همواره توصیه میکنند که هر دعوتگری باید اخلاص و للهیت داشته و در صدر همه اعمال او باید اخلاص متبلور و مستقر باشد.