نویسنده: عبیدالله نیمروزی
سیرۀ علمی امام ترمذی رحمهالله (بخش هفدهم)
تدوین حدیث
به اعتقاد منکرین حدیث چون تدوین احادیث در قرن سوم هجری صورت گرفته نمیتوان اعتماد کرد که احادیث به همان صورت اصلی محفوظ باشند، اما این غلط بیانی کاملاً بیاساس است. چون حفاظت حدیث از دوران رسالت تا اکنون فقط به وسیلۀ نوشتن صورت نگرفته است. بر اساس تحقیقات چنین برمیآید که حفاظت احادیث در دوران رسالت و زمان صحابه به سه روش انجام میگرفت که عبارتند از:
۱. حفظ روایت: اولین روش حفاظت احادیث، به حافظه سپردن آنهاست. این شیوه در آن زمان از لحاظ انتهایی قابل اعتماد بوده، زیرا خداوند متعال به عربها حافظههای غیرمعمولی قوی عطا کرده بود. آنها نه تنها انساب خود بلکه نسب اسبهایشان را نیز یادداشت میکردند. برخی از آنان هزاران بیت شعر حفظ کرده بودند، گاهی یک سخن را فقط یک بار میشنیدند، اما تا سالیان دراز در خاطرشان میماند. در تاریخ نمونههای زیادی از حافظههای قوی این قوم نقل شده است.
در صحیح بخاری از حضرت جعفر بن عبدالله الضمری روایتی نقل شده است که ایشان فرمودند: «یکبار من همراه حضرت عبیدالله بن عدی بن خیار با حضرت وحشی رضیاللهعنه ملاقات نمودم، عبیدالله از حضرت وحشی رضیاللهعنه پرسید آیا مرا میشناسید؟ حضرت وحشی رضیاللهعنه فرمودند: من شما را نمیشناسم، البته یادم هست که چندین سال قبل من نزد آن شخصی بهنام عدی بن خیار رفته بودم. آن روزها در خانوادهاش نوزادی متولد شده بود. من آن کودک را در چادری پیچیدم و بردم نزد مرضعهیی، همۀ بدن نوزاد پوشیده بود، فقط پاهایش دیده میشد، پاهای شما بسیار شبیه پاهای آن بچه است».[1]
همچنین، حافظ ابن حجر رحمهالله در کتاب الاصابۀ خود نقل کرده است که روزی عبدالملک بن مروان به آزمون حافظۀ حضرت ابوهریره رضیاللهعنه پرداخته و از ایشان خواسته بود که احادیثی روایت کند. حضرت ابوهریره رضیاللهعنه بلافاصله اقدام به روایت احادیث فراوانی کردند و کاتبی از طرف مروان آنها را نوشت. سپس یک سال بعد عبدالملک مروان مجدداً از حضرت ابوهریره رضیاللهعنه تقاضا کرد که تمام احادیث سال گذشته را به همان ترتیب قرائت نمایند و کاتب آنها را نوشتند. حضرت ابوهریره رضیاللهعنه تمام احادیث را به همان ترتیب بدون هیچگونه تأخیر یا تغییر روایت کردند.[2]
۲. تعامل: دومین روش حفظ احادیث که صحابه رضیاللهعنه برگزیدند، «تعامل» بود؛ یعنی آنها به افعال و اقوال حضرت رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلم عمل میکردند و به این طریق آنها را حفظ مینمودند. بسیار معروف است که صحابه رضیاللهعنه میگفتند: «هکذا رأیت رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلم یفعل».[3]
۳. کتابت: حفاظت و نگهداری احادیث به وسیلۀ نوشتن نیز انجام گرفته است. از لحاظ تاریخی، کتابت حدیث به چهار مرحله تقسیم میشود:
۱. یادداشت احادیث بهطور متفرق؛
۲. نوشتن در صحیفههای شخصی؛
۳. جمعآوری احادیث به صورت کتاب بدون بابگذاری؛
۴. جمعآوری احادیث به صورت کتاب با بابگذاری.
در عهد حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم، دو قسم اول نوشتن کاملاً رایج بود. منکرین حدیث نوشتن حدیث را در دوران پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم نمیپذیرند و بر اساس روایت صحیح مسلم و دیگر منابع استدلال میکنند که حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم از نوشتن نهی فرمودهاند: «لا تکتبوا عني، ومن كتب عني غير القرآن فليمحه»[4]
با این حال، در مستدرک حاکم از حضرت عبدالله بن عمر رضیاللهعنه روایت شده است که پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند: «قیدوا العلم؛ علم را بنویسید».[5]
برخی از صحیفههایی که در زمان صحابه تهیه شده، عبارتند از: صحیفۀ حضرت علی رضیاللهعنه: در سنن ابی داوود از حضرت علی رضیاللهعنه روایت شده است: «ما کتبنا عن رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلم القران وما فی هذه الصحیفه.»[6]
کتاب الصدقه: این کتاب شامل مجموعۀ احادیثی است که حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم به املا درآورده بودند و در آن احکام زکات و صدقات عشر و غیره بیان شده است. روایت این کتاب در سنن ابی داوود آمده است.[7]
دوران حضرت عمر بن عبدالعزیز رحمهالله: در دوران حضرت عمر بن عبدالعزیز رحمهالله، تدوین حدیث بهطور رسمی آغاز شد. ایشان به قاضی مدینه، ابوبکر بن حزم نامهای نوشتند و دستور دادند: «انظر ما کان من حدیث رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلم، فاکتبه، فانی خفت دروس العلم وذهاب العلماء.»[8]
در این دوره، جمعآوری و تدوین حدیث در سطح گستردهای آغاز شد و کتابهایی مانند کتاب الآثار امام ابوحنیفه و مؤطا امام مالک تدوین شدند. کتاب الآثار اولین کتابی بود که احادیث به ترتیب ابواب فقهی مرتب گردید و امام ابوحنیفه رحمهالله از میان چهل هزار حدیث آن را برگزید. این کتاب در الموافقات از امام شاطبی ذکر شده است.[9]
ادامه دارد…
[1]. صحیح بخاری، کتاب المناقب، حدیث ۳۵۷۹، دار السلام، ۱۴۲۲ هجری قمری، ص ۴۸۶.
[2]. الاصابه، ابن حجر عسقلانی، دار الفکر، ۱۴۱۵ هجری قمری، ج ۳، ص ۲۰.
[3]. فتح الباری، ابن حجر عسقلانی، دار السلام، ۱۴۲۱ هجری قمری، ج ۱، ص ۱۵.
[4]. صحیح مسلم، کتاب البر والصلات، حدیث ۲۲۰۶، دار الفکر، ۱۳۹۸ هجری قمری، ص ۴۱۰.
[5]. مستدرک حاکم، حاکم نیشابوری، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۵ هجری قمری، ج ۱، ص ۹۸.
[6]. سنن ابی داوود، کتاب الزکاة، حدیث ۱۶۳۱، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ هجری قمری، ج ۲، ص ۳۲۰.
[7]. سنن ابی داوود، کتاب الزکاة، حدیث ۱۶۳۰، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ هجری قمری، ج ۲، ص ۳۱۹.
[8]. فتح الباری، ابن حجر عسقلانی، دار السلام، ۱۴۲۱ هجری قمری، ج ۱، ص ۸۳.
[9]. الموافقات، الشاطبی، دار الکتب العلمیه، ۱۳۹۶ هجری قمری، ج ۱، ص ۵۷.