نویسنده: ابوعائشه

فرقۀ جهمیه (بخش بیست‌وچهارم)

اثبات بقای جهنم و دوزخ
پیش‌درآمد
 یکی از مسائل مهم و مورد اختلاف بین اهل سنت و جماعت و فرقۀ جهمیه، مسئلۀ بقای جنت و جهنم یا فنای آن‌هاست. جهمیه بر اساس دلایل عقلی و مبانی کلامی خود معتقدند که جنت و جهنم سرانجام فنا و نابود خواهند شد. در مقابل، اهل سنت و جماعت با استناد به دلایل متعدد از آیات قرآن، احادیث پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم، اجماع و اقوال علما، بر این باورند که جنت و جهنم ابدی بوده و هرگز نابود نمی‌شوند.
در این بخش، به بررسی این مسئله و دلایل هر یک از طرفین خواهیم پرداخت.
در مورد بقای جنت و جهنم، سه قول اصلی مطرح است:
  1. بقای جنت و جهنم: این قول متعلق به اهل سنت و جماعت است.
  2. فنای جنت و جهنم: این دیدگاه از جهمیه است.
  3. بقای جنت و فنای جهنم: این نظر به ابن تیمیه و ابن قیم رحمهماالله و برخی از هم‌فکران آن‌ها نسبت داده شده است.
دیدگاه جهمیه
  1. امام بزدوی رحمه‌الله در خصوص عقیدۀ جهمیه می‌فرماید: «جهم بن صفوان معتقد است که جنت و جهنم از بین خواهند رفت.»[1]
  2. امام بغدادی رحمه‌الله می‌فرماید: «گروهی از جهمیه بر این باورند که جنت و جهنم از بین می‌روند.»[2]
  3. امام ابن ابی‌العز رحمه‌الله در کتاب شرح العقیدة الطحاویة می‌نویسد: «جهم بن صفوان، امام و پیشوای معطله (تعطیل‌کنندگان صفات خداوند متعال)، قائل به فانی بودن جنت و جهنم است. او نه از پیشینیان صالح، نه از صحابه و تابعین، نه از ائمۀ مسلمانان و نه از اهل سنت و جماعت است.»[3]
  4. امام اشعری رحمه‌الله در کتاب «مقالات الإسلامیین واختلاف المصلین» می‌فرماید: «جهم بن صفوان باور دارد که جنت و جهنم فنا خواهند شد و هم‌چنین کسانی‌که در آن‌ها باشند نیز نابود می‌شوند؛ تا جایی‌که تنها خداوند واحد باقی خواهد ماند، همان‌طور که پیش از خلقت تنها بود و هیچ موجودی با او نبود.»[4]
  5. صاحب کتاب «الفَرق بین الفِرَق» دربارۀ دیدگاه جهمیه چنین می‌نویسد: «جهم بن صفوان معتقد است که جنت و جهنم هر دو فنا و نابود خواهند شد.»[5]
دلایل جهمیه
علامه ابن ابی‌العز دمشقی حنفی رحمه‌الله دربارۀ دلایل جهمیه می‌نویسد: «جهم بن صفوان این عقیده را بر اساس اصل فاسد خود اظهار داشته است؛ این اصل فاسد چنین است: حوادث و مخلوقاتی که نامتناهی باشند، وجودشان ممتنع است. این اصل، بنیاد اهل کلام مذموم است؛ اصلی که آنان برای اثبات حدوث اجسام به آن استدلال کرده و آن را اساس و معتمد خود در حدوث عالم قرار داده‌اند. جهم معتقد است که حوادثی که مبدأ و آغازی نداشته‌اند، وجودشان در گذشته ممتنع بوده است و در آینده نیز ممتنع خواهند بود. ازاین‌رو، به باور او، دوام فعل برای پروردگار در آینده نیز همچون گذشته، غیرممکن است.»[6]
جهم بن صفوان در این باره، شبهه‌ای مطرح کرده و می‌گوید: «جنت و جهنم حادث هستند و هر آن‌چه حدوث آن ثابت باشد، فنای آن نیز ثابت است. این قاعدۀ او است. جهم در این مورد بر عقل اعتماد می‌کند و می‌گوید که بقای حادث محال است؛ زیرا اگر آن را باقی بدانیم در بقا با خداوند متعال شریک می‌شوند.»[7]
جهم بن صفوان آیاتی‌که در آن‌ها لفظ «خالد و یا خالدین» آمده است بر مبالغه و تأکید حمل می‌کند و می‌گوید مراد از آن دوام و همیشگی نیست.[8]
دیدگاه اهل سنت و جماعت
امام ابوحنیفه می‌فرماید: «جنت و جهنم هم‌اکنون وجود دارند و هرگز فنا نخواهند شد.» در کتاب الوصیة نیز می‌نویسد: «جنت و جهنم حق هستند و مخلوق‌اند. نه خودشان فنا می‌شوند و نه اهل آن‌ها؛ زیرا خداوند متعال دربارۀ اهل جنت می‌فرماید: «أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ» و دربارۀ اهل جهنم می‌فرماید: «أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ». بهشت و جهنم برای ثواب و عقاب آفریده شده‌اند.»[9]
  1. امام طحاوی رحمه‌الله می‌فرماید: «بهشت و جهنم مخلوق‌اند و اکنون وجود دارند و هرگز فنا و نابود نمی‌شوند.»[10]
  2. امام عبدالغنی مقدسی رحمه‌الله در کتاب الاقتصاد في الاعتقاد می‌نویسد: «ایمان داریم که جنت و جهنم مخلوق هستند و هیچ‌گاه فنا نمی‌شوند؛ زیرا آن دو برای بقا آفریده شده‌اند، نه برای فنا. در این زمینه احادیث صحیح بسیاری وجود دارد.»[11]
شارح کتاب الاقتصاد في الاعتقاد نیز در توضیح این سخن که: «بهشت و جهنم هرگز فنا نمی‌شوند؛ زیرا آن‌ها برای بقا و دوام آفریده شده‌اند، نه برای فنا»، می‌نویسد: «این دیدگاه جمهور ائمۀ سلف و خلف است. البته برخی از سلف مانند ابن‌قیم رحمه‌الله معتقد بودند که جنت همواره باقی است، اما جهنم فنا خواهد شد. با این حال، قول صحیح این است که جهنم نیز هرگز فنا نخواهد شد.»[12]
ادامه دارد…
[1]. البزدوی، أبی الیسر محمد، أصول الدین، تحقیق: دکتور هانز بیتر لنس، تعلیق: دکتور أحمد حجازی السقا، ۱۴۲۴ هـ. ش، ص ۱۷۱.
[2]. بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، أصول الدین، تحقیق و تعلیق: أحمد شمس الدین، ۱۴۲۳ هـ. ق، ص ۲۶۳.
[3]. دمشقی، علی بن علاءالدین: شرح عقیدۀ طحاویه، تحقیق: عبدالله بن عبدالمحسن وشعیب ارناؤوط، مترجم: اسحاق دبیری، ج ۲، ص ۸۵۷.
[4]. الأشعری، علی بن إسماعیل، مقالات الإسلامیین واختلاف المصلین، تقدیم: أ. نعیم زرزور، ۱۴۳۰ هـ. ق، ج ۲، ص ۳۵۵.
[5]. تمیمی، عبدالقاهر بن طاهر بن محمد، الفرق بین الفرق، تحقیق: محمد محی الدین عبدالحمید، بی‌تا، ص ۲۱۱.
[6]. دمشقی، علی بن علاءالدین: شرح عقیدۀ طحاویه، تحقیق: عبدالله بن عبدالمحسن وشعیب ارناؤوط، مترجم: اسحاق دبیری، ج ۲، ص ۸۵۷- ۸۵۸.
[7]. الراجحی، عبدالعزیز بن عبدالله، شرح العقیدة الطحاویة، باب الجنة والنار مخلوقتان لا تفنیان، ج ۱، ص ۳۲۲.
[8]. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل والنحلل، تصحیح و تعلیق: أ. أحمد فهمی محمد، ۱۴۱۳ هـ. ق، ص ۷۴.
[9]. کتاب الفقه الأکبر للإمام الأعظم أبوحنیفة رحمه‌الله، شرحه الإمام الهمام ملا علی القاری، بی‌تا، ص ۸۸- ۸۹.
[10]. دمشقی، علی بن علاءالدین: شرح عقیدۀ طحاویه، تحقیق: عبدالله بن عبدالمحسن وشعیب ارناؤوط، مترجم: اسحاق دبیری، ج ۲، ص ۸۴۹.
[11]. الراجحی، عبدالعزیز بن عبدالله، الإرشاد بشرح الاقتصاد في الاعتقاد (للإمام الحافظ عبدالغنی المقدسی)، ۱۴۳۹ هـ. ق، ص ۲۵۴.
[12]. همان، ص ۲۵۶.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version