نویسنده: ابوعائشه

احزاب و سازمان‌ها

اولین نشانه‌های ظهور ملی‌گرایی، برگزاری جلسه‌ها، محافل، گردهمایی‌ها، تشکیل احزاب و سازمان‌ها در مکان‌های مختلف بود. اکثر این انجمن‌ها به‌صورت بسیار پوشیده و زیرکانه کار می‌کردند، مهم‌ترین فعالیت آنان جلب اعضا، گسترش دادن تبلیغات‌شان و نشر مجلات و روزنامه در بین اقشار مختلف مردم بود. در این بخش می‌خواهیم احزاب و سازمان‌های ملی‌گرای عربی را برای شما معرفی کنیم. گرچه شناسایی تمام احزاب، انجمن‌ها و سازمان‌های ملی‌گرایی عربی ممکن نیست؛ چون تعداد این سازمان‌ها زیاد هستند، ولی بازهم تلاش خواهیم کرد که مشهورترین آن‌ها را برای شما معرفی کنیم:
  1. اتحادیۀ دولت‌های عرب که زیر نظر مستقیم انگلیس تأسیس شد، آن‌ها با تأسیس این اتحادیه در پی آن بودند تا بر تمام اعراب تسلط کامل پیدا کنند و نیز از تلاش‌های بسیاری از مصلحین امت که در جهت بازگرداندن وحدت اسلامی تلاش می‌کردند، جلوگیری کنند.
اتحادیۀ کشورهای عربی از مجموعه‌ای از کشورهای جنوب غربی آسیا و شمال و شمال غربی آفریقا تشکیل شده است. این اتحادیه در 22 مارس 1945میلادی و با حضور 6 عضو تأسیس شد و اکنون 23 کشور عربی در آن عضویت دارد. سنگ‌ بنای این سازمان به پیشنهاد آنتونی ایدن نخست‌وزیر انگلیس و بعد از جنگ جهانی دوم گذاشته شده است.
  1. حزب بعث: یک حزب کاملاً نشنالیزم بود. آن‌را متعصب‌ترین و کینه‌توزترین مسیحی، آقای میشل عفلق در سوریه و عراق تأسیس کرد.
یکی دیگر از احزابی که بعد از جنگ جهانی اول با تأکید بر قومیت عرب، طرح تشکیل امپراتوری از ملل عرب زبان را در سر داشت، حزب «بعث» بود. «میشل عفلق» از اعراب مسیحی با مطرح ساختن قوم‌گرایی عربی و تأکید بر «عروبت» بزرگ‌ترین حزب عرب‌گرا را در سرزمین‌های عربی در قالب اندیشۀ «اشتراکیت/ سوسیالیزم» و تحت عنوان «بعث» پایه‌گذاری کرد.
حزب بعث یکی از سرسخت‌ترین ملی‌گراهاست. این حزب، ملی‌گرایی عربی را بسیار درجۀ رفیعی داده است. حزب بعث عربی، حزب اشتراکی ملی‌گراست و باور دارد که ملی‌گرایی یک حقیقت زندگی و ماندگار است و احساسِ ملی‌گرایی بیداری که در بین فرد و امتش رابطۀ مستحکم و ناگسستنی ایجاد می‌کند، احساس مقدسی است. ایدۀ ملی‌گرایی که حزب «بعث» به‌سوی آن فرامی‌خواند عبارت است از ارادۀ ملت عربی تا این‌که آزاد و متحد شود و برایش فرصتی دربارۀ تحقیق شخصیت عربی در تاریخ داده شود.
  1. سازمان قحطانی: از پایه‌گذاران معروف آن خلیل حماده می‌باشد. این سازمان در سال 1909م، اعلام موجودیت کرد. شیخ خالد بن إبراهیم بعد از معرفی این انجمن و این‌که این انجمن به چه هدفی ایجاد شد، مؤسسان این انجمن را چنین نام می‌برد: «از جمله مؤسسان سازمان قحطانی، خلیل باشا حماده وزیر اوقاف، عبدالحمید زهراوی، عزیز علی مصری بکباشی و… می‌باشد.» ایشان در ادامه دلیل کثرت مؤسسان آن را چنین ذکر می‌کند: «هر کس می‌توانست بدون اجازه، با مخفی بودن برنامه‌ها و نظام آن، خود را به این حزب نسبت بدهد.»
  2. انجمن جوانان عرب (در بعضی از مقالات از آن به «انجمن عربی جوان» تعبیر شده است): این انجمن یکی از انجمن‌های مخفی‌ای بود که توسط جوانان عربی که در پاریس درس می‌خواندند، در سال 1911 میلادی، ایجاد گردید. این انجمن بعدها فعالیت‌هایش را به بیروت منتقل کرد و در آنجا تا 1918م، به‌صورت مخفیانه فعالیت می‌کرد.
  3. سازمان عهد: این سازمان، یک سازمان سیاسی مخفیانه است که در سال 1913 میلادی، توسط «عزیز علی مصری» تأسیس شد. این انجمن، متشکل بود از بارزترین افسران عرب که بیشترشان از عراق بودند، البته در کنارشان ترک‌ها نیز در این جمع حضور داشتند.
در نخستین دهۀ قرن بیستم، نشنالیزم عربی در میان تحصیل‌کردگان سوری به‌خصوص افسران ارتش نفوذ یافت و آن‌ها را به تشکیل انجمن‌های میهنی برانگیخت. از جمله: «جمعیت عربی جوان» (جمعیة العربیة الفتاة) که شاهزاده فیصل فرزند «شریف حسین مکی» پادشاه حجاز از اعضای آن به شمار می‌رفت و «انجمن عهد» متشکل از افسران عرب که هر دوی این انجمن‌ها از نحستین گروه‌های سرّی بودند. این انجمن‌ها با میهن‌پرستان کشورهای خارجی من جمله افسران ارتش عراق، مهاجرین سوری در مصر و آمریکا و افراد سرشناسی چون شریف حسین در ارتباط بودند.
  1. سازمان مخفی بیروت: این سازمان در سال 1875 میلادی، توسط بعضی از محصلان عرب زبان که در دانشکدۀ آمریکایی سوری درس می‌خواندند و همۀشان نصرانی بودند، ایجاد شد. ازآنجایی‌که آنان اهمیت پیوستن مسلمانان به این‌چنین انجمن‌ها را می‌دانستند، آنان را وادار کردند تا به انجمن‌شان بپیوندند.
  2. انجمن آداب و فنون (هنرها)، این انجمن در سال 1847میلادی، توسط وفدهای تبشیری آمریکایی در بیروت ساخته شد.
  3. انجمن شرقی.
  4. انجمن علمی سوریه.
  5. انجمن اصلاحی بیروت.
یکی از موارد دیگری که استعمارگران در کنار احزاب، سازمان‌ها و انجمن‌ها ایجاد کردند، تا در میان مردم، حس ناسیونالیستی و ملی‌گرایی ایجاد کنند و باعث ایجادِ اختلاف، تفرقه و دو دستگی میان‌شان شوند، باستان‌شناسی بود. آنان با این کار خودشان، مردم مسلمان و کشورها را وا می‌داشتند که به‌جای اسلام و مسلمانی به اصل و ریشۀ خود بپردازند و آن‌را دریابند و این نیز یکی از ترفندهایی بود که حس ملی‌گرایی را در میان آنان احیاء کرده و باعث گسترش آن می‌شد.
نویسندۀ کتاب «جنگ فکری» بعد از بیان احزاب و سازمان‌ها چنین می‌نویسد:
«انجمن‌های باستان‌شناسی: صلیبی‌ها در کنار احزاب و سازمان‌های مذکور اقدام به تشکیل انجمن‌های باستان‌شناسی نموده و برای فراهم کردن نیازهای آن‌ها مبالغ هنگفتی را نیز پرداخت می‌کنند. چنان‌که یک سرمایه‌دار یهودی برای تأسیس موزۀ آثار فراعنه و تأسیس یک دانشکدۀ باستان‌شناسی در کنار آن، مبلغ ده میلیون دلار پرداخت می‌کند.»
نباید فراموش کرد که این انجمن‌ها و سازمان‌ها در نشر مفکورۀ ملی‌گرایی عربی نقش بسیار بالای داشتند، به تعبیر شیخ عبد الله عزام رحمه‌الله: «این انجمن‌ها در آن موقع پناهگاه، ملجأ و مأوی برای کسانی بودند که بر اسلام ایراد می‌گرفتند و یا در حکمرانی و سیطره طمع داشتند؛ از همین جهت مردم به انجمن‌ها و سازمان‌ها روی می‌آوردند.»
«بروز سازمان‌های مخفیانه و علنی در میان مردم، در روی آوردن به مفکورۀ ملی‌گرایی عربی، اثر بسیار بالای داشت.»
باید توجه داشت که تعداد این انجمن‌ها زیاد هستند؛ اما ما به مشهورترین آن‌ها بسنده کردیم کسانی‌که خواهان معلومات مزید در این رابطه هستند، می‌توانند به کتاب «الجمعیات القومیة العربیة وموقفها من الإسلام والمسلمین فی القرن الرابع عشر الهجری»، أثر خالد بن إبراهیم بن عبدالله، مراجعه نمایند. تمام این سازمان‌ها با تفصیل در این کتاب بیان‌شده‌اند.
‌ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version