نویسنده: ابوعائشه
پیش‌درآمد: در بخش قبلی از تحقیق دربارۀ مهم‌ترین و بارزترین شخصیت‌ها و افراد کلیدی ملی‌گرایی عربی بحث کردیم. ازآنجایی‌که همان افراد مذکور تلاش می‌کردند تا با همکاری کشورهای غربی و تمویل آنان، سازمان‌ها و انجمن‌های گوناگونی پدید بیاورند و از طریق آن مردم را به‌سوی ملی‌گرایی سوق دهند. در این بخش بر آن شدیم تا سازمان‌ها و انجمن‌های مشهوری را که در این  تبلیغات می‌کردند، معرفی کنیم.

پیدایش احزاب و سازمان‌های ملی‌گرایی عربی

وقتی پدیدۀ نشنالیزم در کشورهای غربی ایجاد شد و به‌مرورزمان رشد کرد، غربیان تلاش کردند این مفکوره را به کشورهای اسلامی نیز برسانند؛ لذا برای همین هدف با همکاری عده‌ای از دست‌نشانده‌های خود شروع به ایجاد انجمن‌ها، سازمان‌ها و احزاب ملی‌گرا نمودند و خودشان کاملاً از آن‌ها حمایت می‌کردند.
جورج آنتونیوس معتقد است: «تاریخ جنبش نشنالیزم عربی، نخست در سرزمین شام در سال 1847 میلادی با پایه‌گذاری یک انجمن در بیروت با اعضای اندک و با نظارت آمریکا پدید آمد.» از این فرمودۀ آنتونیوس به وضوح معلوم می‌شود که آمریکا، در ایجاد این انجمن‌ها مستقیماً نقش داشته است.
این گروه، ترکیبی از تعدادی آمریکایی، مسیحیان شامی (لبنانی) و یک عضو انگلیسی بود. سپس اعضای دیگری به نام‌های ناصیف الیازیجی، پطرس البستانی، ایلی اسمیت، کور فیلوس، فان دیک و عده‌ای آمریکایی و یک انگلیسی معروف به نام چرچیل که در کشور شام سکنی داشتند، به جمع آنان پیوستند. در ادامه، حرکتی پدید آمد که غرب آن را ترویج می‌کرد و اعراب مسیحی آن را در دامن خود رشد می‌دادند و به‌تدریج، زمینۀ جذب مسلمانان را فراهم آوردند.
بعدازاین که غربیان زمینۀ ملی‌گرایی را در کشورهای عربی  هموار ساختند و عرب‌ها را وادار کردند تا در مقابل خلافت عثمانی قرار گیرند: «اینجا بود که شریف حسین مسئلۀ جدایی اعراب از خلافت عثمانی را مطرح کرد و به دنبال آن نهضت‌ها و حرکت‌های ملی‌گرای مختلفی در جهان عرب برای از بین بردن اتحاد و همبستگی اعراب پا به عرصۀ وجود نهادند. فرعونیت مجدداً در مصر زنده شد. فینیقیت در سوریه و بربریت در الجزائر پدیدار گشت. آن‌ها به حمایت احزاب و حرکت‌های سیاسی که بر اساس ملی‌گرایی و نژادپرستی تأسیس شده بودند، اقدام کردند.»
اولین منطقه‌ای که سازمان‌ها و انجمن‌های ملی‌گرایی عربی در آن به راه افتادند، بیروت بود. بعدازآن در دمشق پدیدار گشت و سپس به‌مرور زمان به سایر مناطق عربی دیگر نیز رسید.
دشمنان اسلام تنها به تبلیغات اکتفا نکردند، بلکه بعد از این‌که بذر ملی‌گرایی را در میان عرب‌ها پاشیدند و گذاشتند مقداری رشد کند، جان بگیرد به حمایت از آن پرداختند و با تمام توان از آن پشتیبانی می‌کردند: «آن‌ها به حمایت احزاب و حرکت‌های سیاسی که بر اساس ملی‌گرایی و نژادپرستی تأسیس شده بودند، اقدام کردند. احزاب موردحمایت آن‌ها مردم را به استفاده از زبان، وطن و تاریخ به‌عنوان منافع مشترک و پایه‌های همبستگی فرامی‌خواندند. آن‌ها در این راستا دین را از قاموس برنامه‌های‌شان کاملاً حذف کرده بودند. آن‌ها احزاب و نهضت‌های مذکور را از هر لحاظ مادی، معنوی و حتی سیاسی مورد حمایت‌شان قرار دادند تا این‌که بالأخره توانستند تا حد زیادی به اهداف و آرمان‌های‌شان که در رأس آن‌ها از بین بردن وحدت و انسجام امت اسلامی و نیز ایجاد گروه‌ها و احزاب ملی‌گرا و نژادپرستی که همانند کرم در پیکر امت اسلامی افتاده و آن را از درون پاره‌پاره کرد؛ دست یابند.»
دعوت به‌سوی ملی‌گرایی عربی در ظهور سازمان‌ها و انجمن‌های سرّی و علنی در گوشه‌وکنار کشورهای عربی و در اروپا، نمایان گشت. این سازمان‌ها به وحدت بین عرب‌ها در مشرق و مغرب و رهایی از حکومت عثمانی فرامی‌خواندند.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version