نویسنده: عبیدالله نیمروزی

دوران قرن اول اسلام و خلافت عمر بن عبدالعزیز رحمه‌الله‌تعالی

در بخش اول این تحقیق، توضیحات لازم داده شد که زمام‌داران و رهبران حقیقی عالم بشریت بعد از انبیاء علیهم‌الصلاةوالتسلیمات، حاکمان مسلمانان بوده‌اند و در تمام ابعاد مختلف سیاست و حکومت‌داری همچون ستارگانی ‌درخشان، تابیده‌اند. در این بخش دوران حکومت اموی را بررسی نموده و به‌عنوان مشت نمونۀ خروار، به سیره و زندگی‌نامۀ پر افتخار امیرالمؤمنین، عمر بن عبدالعزیز رحمه‌الله به‌طور خلاصه و موجز می‌پردازیم ان‌شاءالله.

انحراف‌های جاهلانهٔ دوران اموی

پایان حکومت راشده و استحکام خلافت بنی امیه که نسبت به اسلامی بودنش بیشتر عربی بود، لزوم انقلاب و تجدید فوری احکام اسلام را ایجاد کرد. انحرافات جاهلیت قدیم که در اثر ارشاد و تربیت پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وسلم و مجاهدت خلفای راشدین مدفون شده بود، بار دیگر میان مسلمانان نسل جدید عرب زنده شدند. محور حکمرانی تابع کتاب و سنت نبود، بلکه نحوۀ حکومت‌داری با سیاست عربی، مصالح مملکتی، تفاخر نسبی و تعصب نژادی رقم خورده بود. غرور قبیله‌ای، طرفداری طایفه و خویشاوندپروری که در زمان خلافت راشده عیب و گناه بزرگی به‌شمار می‌رفت، در این دوران رونق خاص یافت و نمود جاهلانۀ مداحی، چاپلوسی و جاه‌طلبی به‌جای اجر و پاداش الهی، عامل و محرک اعمال و اخلاق قرار گرفت.
بیت‌المال که مجموعۀ مال و سرمایۀ مسلمانان بود، ملک شخصی و املاک سلطنتی قرار گرفت. گروه‌هایی از قبیل شاعران، چاپلوسان درباری و ندیمان خودفروخته به وجود آمدند که سرمایۀ مسلمانان و بیت‌المال به این‌ها اختصاص داده می‌شد و در مقابل رواج و روش‌های زشت آن‌ها، سهل‌انگاری به عمل می‌آمد.
شاعر معروف دوران اموی، «احظل مسیحی»، متولد ۵۹ هـ.ق، به دربار خلیفه عبدالملک بن مروان با هیأتی آمد که در گلویش صلیب طلایی آویزان بود و از موهای ریشش قطرات شراب می‌چکید و کسی نبود که او را سرزنش کند.
میان مردم اشتیاق به شنیدن ترانه‌های مبتذل و تعلیم و آموزش موسیقی عام شد. از این واقعه نتیجه بگیرید؛ خوانندۀ معروف عراق به‌نام «حنین» به دعوت هم‌قطارانش در مدینه تشریف آورد و برای مردم موسیقی و سرود ارائه کرد و مردم به‌قدری زیاد بودند که از کثرت و انبوه جمعیت، سقف آن سرا فروریخت و خود حنین زیر آوار مدفون گشت. روش‌های منحرفانۀ دولت و زندگی لادینی دستگاه حکومت، جامعه را در بدبختی قرار ‌داد و گروه جدیدی از «بی‌راهگان و فسادپیشگان» پیدا شد که اخلاق آن‌ها با فسادپیشگان قدیم زمان جاهلیت شبیه بود و چنان معلوم می‌شد که جاهلیت زخم‌خورده و برای انتقام از حریف فاتحش کمربسته است و می‌خواهد حساب چهل سال را در یک روز بگیرد.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version