نویسنده: عبیدالله نیمروزی

لزوم پیدایش افراد زنده برای احیاء مذهب

در حقیقت هیچ آیینی زنده نمی‌ماند و خصوصیات خویش را تا مدت طولانی نمی‌تواند محفوظ نگه دارد و تغییرات زمانی را جلوگیری کند؛ مگر این‌که در آن، افرادی یکی پس از دیگری پیدا شوند که از نظر یقین غیرعادی، روحانیت بی‌غرضی، ایثار و صلاحیت‌های والای فکری و قلبی خویش در این تن مرده، روح تازه‌ای بدمند و در میان پیروانش اعتماد جدید جوش و قوت عمل پیدا کنند.
نیازهای زندگی بشر هر دم خود جدید هستند و درخت مادیت همیشه سرسبز است. نهضت نفس‌پرستی و آیین وی را در حقیقت هیچ لزومی برای تجدید حیات نیست؛ زیرا تشویق‌کنندگان و عوامل تحریک کننده بر این تفکر در هر قدم موجودند، به‌هرحال تاریخ اسلام از داعیان پرجوش و مجددان تلاش‌گر خود هیچ زمانی خالی نبوده است، کسانی‌که جوانی و شادابی آن را و دعوتش را هنوز زنده نگه‌داشته‌اند، تا زمانی‌که حریفش با نیرو و زندگی جدیدی وارد میدان نشود و گاه‌وبیگاه به‌تدریج احیاء و تجدید نشود در مقابل مادیت تازه نفس زنده ماندن بسیار مشکل است.

هر فرد و نیروی جدید در مقابل فتنه و خطر جدی قرار دارد

کسی نمی‌تواند این حقیقت را انکار کند که اگر تاریخ پرفرازونشیب و طولانی اسلام از لحاظ دعوت حقیقی اسلام محدود و حقیقت اسلام زیر پردۀ ضخیمی مسدود می‌شد، ضمیر امت اسلامی به‌طورکلی بی‌حس شده و تمام عالم اسلام را تاریکی فرامی‌گرفت. این یک واقعیت تاریخی است که در هر زمان که علیه اسلام فتنه‌ای برپا می‌شد و برای تحریف و مسخ آن فعالیتی صورت می‌گرفت، یا آن‌را به روش نادرستی معرفی می‌کرد و یا حملۀ مادی‌گرایان انجام می‌شد، حتماً در چنین مواردی مرد مبارزی وارد میدان می‌شد؛ مردی که با نیروی ایمانش علیه تمام آن فتنه‌های جدید قیام کرده آن را از میدان بیرون می‌راند. بسیاری از دعوت‌ها و جنبش‌هایی که در زمان خویش خیلی نیرومند بوده‌اند، امروز وجودشان و خدماتی که انجام داده‌اند فقط در کتاب‌ها محصور شده است. شناخت حقیقت آن‌ها خیلی مشکل شده، شاید افرادی کمی را پیدا کنید که قدریت، جهمیت، اعتزال، خلق قرآن، وحدت الوجود و حقیقت دین الهی اکبر و تفصیلات آن‌ها را در زمان حاضر بداند. درصورتی‌که آن‌ها همه در زمان خویش مذاهب و ایدئولوژی‌های مهمی بوده‌اند و بسیاری از سلطنت‌های بزرگ بعضی آن‌ها را پشتیبانی می‌کرده‌اند و خیلی افراد زیرک و بااستعداد، داعی و پرچم‌دار آن‌ها بوده‌اند؛ اما سرانجام و به هر صورت حقیقت اسلام بر آن‌ها پیروز شد و پس از مدت کوتاهی این حرکت‌های زنده و آیین‌های درباری فقط به‌صورت متونی در کتاب‌ها باقی ماندند که در علم کلام و کتب تاریخ و عقاید محفوظ‌اند. این سلسلۀ دعوت و اصلاح و فعالیت تجدید و انقلاب و کوشش حفاظت دین، به مقدار پیشینۀ تاریخ اسلام قدمت دارند و به‌اندازۀ زندگی مسلمانان متواتر و قطعی هستند.

میراث اسلام

این میراثی است که به دست ما رسیده است و ما آن را اصطلاحاً میراث می‌نامیم که آن یک اصطلاح غربی است؛ زیرا که اسلام یک دین زنده و جاوید است. هدف‌مان از میراث، ثروت و سرمایه‌ای است که از گذشتگان به ما منتقل شده است؛ اما در حقیقت علم راسخ، ایدئولوژی محکم و محفوظ ایمان، اخلاق عالیه، نقد شریعت و ادب همه جزء ثروت و سرمایۀ اسلام‌اند که هر آن مردی از آن‌ها سهمیۀ کاملی دارد که یکی از زما‌ن‌های حکومت اسلامی را به منهج خلافت برقرار نموده و علیه جاهلیت و مادیت مبارزه کرده و به‌سوی خدا دعوت داده باشد و خصوصیات اسلامی را که محو شده بود از نو احیاء نموده و در میان امت روحیۀ ایمانی تازه پیدا نموده باشد.
به‌طور نمونه، یکی از این افراد منحصربه‌فرد، شخصیت بی‌نظیر، عمر بن عبدالعزیز رحمه‌الله بوده‌اند.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version